04-04-2015، 19:20
یاد تو افتادم ، توبه رفت از یادم
جان خسته ام را به دست تو دادم
با چشمان بسته به پایت افتادم
دور از عشقت حالا در دستان بادم
چه آسان شکستم آن مُهری که بستم
محکم تر گرفتم دستت را در دستم
گفتم که درد من را درمان کن که خستم
دردم را ندیدی من توبه شکستم
من توبه شکستم
لعنت به آن لحظه که من چشمم به چشم تو دوخته
نفرین به آتش عشقی که من در آن سوختم
ســـــــــــوخــتم
ســـــــــــوخـــتم
چه آسان شکستم آن مهری که بستم
محکم تر گرفتم دستت را در دستم
گفتم که درد من را درمان کن که خستم
دردم را ندیدی من توبه شکستم
من توبه شکستم
لعنت به آن لحظه که من چشمم به چشم تو دوخته
نفرین به آتش عشقی که من در آن سوختم
ســـــــــــوخــتم
ســـــــــــوخـــتم
جان خسته ام را به دست تو دادم
با چشمان بسته به پایت افتادم
دور از عشقت حالا در دستان بادم
چه آسان شکستم آن مُهری که بستم
محکم تر گرفتم دستت را در دستم
گفتم که درد من را درمان کن که خستم
دردم را ندیدی من توبه شکستم
من توبه شکستم
لعنت به آن لحظه که من چشمم به چشم تو دوخته
نفرین به آتش عشقی که من در آن سوختم
ســـــــــــوخــتم
ســـــــــــوخـــتم
چه آسان شکستم آن مهری که بستم
محکم تر گرفتم دستت را در دستم
گفتم که درد من را درمان کن که خستم
دردم را ندیدی من توبه شکستم
من توبه شکستم
لعنت به آن لحظه که من چشمم به چشم تو دوخته
نفرین به آتش عشقی که من در آن سوختم
ســـــــــــوخــتم
ســـــــــــوخـــتم