امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اشعـآر محـسـن عـآصے

#6

تو یه جعبه برگشتی و من یه عمر
تو رویام، هی پشت در دیدمت
واسه شهر اسم ِ اتوبان شدی
کجایی؟ که صد بار پرسیدمت
 
که خونه بدون تو یعنی سکوت
یه لشگر بدون تو یعنی شکست
چطوری گلوله به قلبت رسید؟
چی شد بی کسی توی چشمام نشست؟
 
باید یک شبم سهم من می شدی
چقد گشتم حتی پلاکت نبود
تو از چی دفاع کردی که گم شدی؟
مگه خونمون جزء خاکت نبود؟
 
حالا قاب عکسی که من سالها
باید کنج دیوار پاکش کنم
تو یه جعبه آوردنت آخرش
چطور می‌شه دنیامو خاکش کنم؟
 
بگو اومدی تا دوباره بری
تو لب‌های خاموشتو پس بگیر
چطور استخوناتو باور کنم؟
از این خاک آغوشتو پس بگیر
 
باید یک شبم سهم من می شدی
چقد گشتم حتی پلاکت نبود
تو از چی دفاع کردی که گم شدی؟
مگه خونمون جزء خاکت نبود؟


پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: اشعـآر محـسـن عـآصے - Nυмв - 22-03-2015، 18:43


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان