30-01-2015، 17:57
مر30...
اولش خوب بود...
دوستم داشت...
عاشقم بود...اگ قهر میکردم میمرد...
قرار بود مال هم بشیم تا...
دیگه حواسش بهم نبود...
یه روز گفت میرم...
گفتم کجا؟؟؟؟
گفت از پیش تو...بعدش دیگه هیچی نگفت...
فهمیدم نباید بمونم رفتم....
گذشت....
یه روز با دوست اجتماعیش یعنی تو دیدمش
نه سوختم...
نه باختم...
تو آشغالی رو داری میخوری که من تف کردم...
اما بدون اونکه نفسش رو ول کرد روزی نفس مصنوعیشو هم ول میکنه...
دلت رو صابون نزن...آهای لعنتی...
تنت که بوی دیگری بگیرد..
تا آخر عمر بر من حرام میشوی!!!!!!!!!
دوستم داشت...
عاشقم بود...اگ قهر میکردم میمرد...
قرار بود مال هم بشیم تا...
تا زمانی که تو پیدات شد هه دوست اجتماعی...
کم کم ازم دورش کردی...دیگه حواسش بهم نبود...
یه روز گفت میرم...
گفتم کجا؟؟؟؟
گفت از پیش تو...بعدش دیگه هیچی نگفت...
فهمیدم نباید بمونم رفتم....
گذشت....
یه روز با دوست اجتماعیش یعنی تو دیدمش
نه سوختم...
نه باختم...
تو آشغالی رو داری میخوری که من تف کردم...
اما بدون اونکه نفسش رو ول کرد روزی نفس مصنوعیشو هم ول میکنه...
دلت رو صابون نزن...آهای لعنتی...
تنت که بوی دیگری بگیرد..
تا آخر عمر بر من حرام میشوی!!!!!!!!!