دین مبین اسپاگتی پرستی

[×LUC i FER×]

واوووووو
گه بخوای همچین خدایی که به شکل همون پاستا باشه رو خدای خودت بدونی
و خدای به این با عظمتی منظورم الله است رو بزاری کنار
من نظر م رو گفتم و
 خود دانی من به عقایدتون احترا م میزارم برادر

خدای شما نیز به شکل نور است(الله نور سماوات والارض) و نور هم مادیست و محدود حال چطور به اسپاگتیه من خورده میگیرید؟لطفا با دلیل و منطق اسپاگتی را نقد کنید و نه با توسل به احساسات!
اسپاگتی نیز همانطور که نشانه هایش را گفتم با عظمت است!(کثرت در عین وحدت) از حیث شمایل هم مشابهت های زیادی با الله شما دارد!مگر همین شما نمیگویید یدالله؟ پس یعنی خدا دست داره!اسپاگتی هم به همان ترتیب است! یا مثلا زمانی که از غضب الله سخن میگویید و وی را محدود و درگیر به احساسات میکنید !

کاملاً مزخرفه :|

گول این چیزارو نخورین -__-

یکی ندونه چ فکرایی باخودش میکنه، من تمام این نظریه‌هارو در این رابطه از حفظم
گمراهی دقیقا همینه

اگه دینی واقعا بخواد کامل باشه، دین اسلام ـه
همینُ بس


آدمو تحریک میکنن عصبانی شه ی چیزی بگه!!

اگر بدون ارائه ی دلیل منطقی و با لفاظی های احساسی بشود یک استدلال را شستو کنار گذاشت من هم بلدم علیه الله پرستان بطور صرف موضع های خصمانه بگیرم و دینشان را مترودو مزخرف قلم داد و خود را از بار دلیل آوردن خلاص کنم !
اگر قصد نهی اسپاگتی را دارید چرا بجای نقد منطقی گزاره های آن فحاشی میکنید

آدمو تحریک میکنن عصبانی شه ی چیزی بگه!!

این که شما و امثال شما با قرار گرفتن برابر سخنان من عصبانی  میشوید و دست به  دامان لفاظی ها و موضع گیری های فرامنطفی و احساسی میشوید تنها ریشه در یک چیز دارد ! میدانید که نمیدانید
اگر عقیده ی مخالف شما را عصبانی میکند نشانگر ان است که شما ناخوداگاهی میدانید دلیل مناسبی برای انچه فکر میکنید ندارید !حال آنکه اگر من ادعا میکردم 2+2 میشود 5 و یا ایران در نیم کره جنوبی زمین وجود دارد باز هم عصبانی میشدید؟
عامل حریکات عصبی شما برابر سخنان من :

برتراند راسل-اغلب بحثهای بسیار تند آنهایی هستند که افراد درباره‌ی موضوع مورد بحث دلایل کافی ندارند. شکنجه در الاهیات به کار می‌رود، نه در ریاضیات؛ زیرا ریاضیات با علم سر و کار دارد، اما در الاهیات تنها عقیده وجود دارد. بنابراین هنگامی که پی می‌برید از تفاوت آرا عصبانی هستید، مراقب باشید؛ احتمالاً با بررسی بیشتر درخواهید یافت که برای باورتان دلایل تضمین کننده ای ندارید.

تصور کردن این که چیزی را می‌دانید در حالی که در حقیقت آن را نمی‌دانید، خطای مهلکی است که همه ی ما مستعد آن هستیم. من باور دارم که خارپشتها سوسکهای سیاه را می‌خورند، چون به من این طور گفته اند؛ اما اگر قرار باشد کتابی درباره‌ی عادات خارپشتها بنویسم، تا زمانی که نبینم یک خارپشت از این غذای اشتهاکورکن لذت می‌برد، مرتکب چنین اظهار نظری نمی‌شوم. در هرحال، ارسطو کمتر از من محتاط بود. نویسندگان باستان و قرون وسطا اطلاعات جامعی درباره تک‌شاخ‌ها و سمندرها داشتند. با وجود آن که هیچکدامشان حتا یک مورد از آنها را هم ندیده بودند، یک نفر هم احساس نکرد لازم است از ادعاهای جزمی درباره‌ی آنها دست بردارد.