(09-01-2015، 19:54)*محمد طاها* نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.تازه بدبختی های ما بعد ازدواج معلوم میشه
(09-01-2015، 19:41)tabasom27 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ایییییش من عمرا بخوام پسر باشم
من کلا جنس مذکر متنفرم
اونا نصف دردای ما دخترا هم ندارن
هه
چه دردهایی دارین ؟؟؟
تاسن ازدواجتون و ناز و نعمت خونه ی بابا زندگی میکنین
شغل داشته باشین نداشته باشین فرق نداره
مثل ما نیستین که اگه شغل نداشته باشیم بدبخت میشیم و ایندمون به فناست
شما تو ناز و نعمت ما تو سربازی
بعدش با خیال راحت شوهر میکنین
درد بزرگی هم دارید عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هه
بدبختی پسرا رو نوشتی
[rtl]تو ايران زن موجود بدبختيه.اگه چيزي گفت بايد خيلي زود خفه بشه،تو كار مردها دخالت نكنه، تو لاك خودش باشه،ظرفها رو مرتب بشوره و غذاش به موقع حاضر باشه،از شوهرش اصلاً نخواد كه تو كاراي خونه كمكش كنه؛آخه حيووني خسته س،اين زن هستش كه از صبح تا شب تو خونه مي پلكه و هيچ كاري نمي كنه!خونه هم كه اصلاً كاري نداري!

[rtl]وقتي مَرده مياد خونه زنه بايد بچه ها رو خيلي زود بخوابونه چون كه آقا خسته س و حوصله شنيدن ونگ ونگ بچه ها رو نداره و مي خواد استراحت كنه.

[rtl]از اين حرصم ميگيره كه زنها هم بي چون و چرا حرف مردها رو قبول مي كنند.آخه تا كي؟تا كي زورگويي؟بسه ديگه.چرا وقتي براي خريد با دوستت و يا خواهرت مي ري بيرون وقتي دم غروب برمي گردي بايد هزارتا سؤال جواب بدي تا اينكه به غلط كردن بيفتي كه اي كاش نمي رفتي.اما وقتي شوهره دير وقت مياد خونه اصلاً نبايد بپرسي كه تا اين وقت شب كجا بودي!
[/rtl]


[rtl]اينهايي كه گفتم مربوط به خونواده مي شد.اما تو جامعه…
[/rtl]
[rtl]تو جامعه هم زن حق نداره چيزي بگه.اگه جايي استخدام شد با وجود كارايي بهتر حقوقش بايد از مردها كمتر باشه!تو سياست كه اصلاً نبايد داخل بشه.اون چند تا زني (كه تعدادشون از انگشتان دست ممكنه كمتر شه اما بيشتر نمي شه)رو هم كه براي كارهاي سياسي انتخاب كرده اند به خاطر بستن دهن بقيه زنها بود![/rtl]
[rtl]ميگن زنها احساساتي هستند و نبايد قاضي بشوند!!مثل اينكه فقط زنهاي ايراني احساساتي هستند و زنهاي خارجي سنگدل هستند.بابا اين حرفا چيه ؟جمعش كنيد تو رو خدا .چطور تو كشوراي خارجي اين همه زن قاضي وجود داره و همه هم رأيشون رو قبول دارن اما تو ايران،نه؟!!

[rtl]حالا مي خواين هي راه بريد و هندونه بذارين زير بغل زنهاي ايروني كه “اي بانوي شرقي تو با بقيه فرق مي كني تو تو دنيا تكي.تو پاكي،تو فرشته اي و …”!!!!!
[/rtl]
[rtl]من نمي گم كه زن به مرد ارجحيت داره.من مي خوام اينو بگم كه زن از مرد چيزي كم نداره.زنها به جاي آنكه از زور بازوشون استفاده كنند از عقلشون كمك مي گيرند اما مردها دوست دارند همش زوربازوشون رو به رخ زنها بكشند!

[rtl]خسته شدم از بس شنيدم كه ميگن فلان رشته يا فلان شغل به درد دخترا نمي خوره،از پَسِش برنميان،فقط پسرا حق انتخابشو دارند!

[rtl]اين چند وقت پيش هم شنيديم كه مسئولان بسيار بسيار محترم وقتي از خواب بيدار مي شوند طبق معمول تصميم گرفتند كه يه تحولي تو كنكور ايجاد كنند!!،بعد از كلي چه كنم چه كنم به اين نتيجه رسيدن كه رشته ي پزشكي را سهميه بندي جنسي كنند!!!!!هر چند كه بعد از كلي اعتراض اين موضوع براي امسال لغو شد اما سال ديگه همين آشه و همين كاسه.حالا امروز مي گن پزشكي ،پس فردا چند تا رشته ي ديگه هم بهش اضافه مي كنند.اصلاً ممكنه يه دفعه بگن دخترا حق دادن كنكور و ورود به دانشگاه رو ندارن.والله از اينا بعيد نيست!

[rtl]اصلاً اينا تا مي بينن كه زنها و دخترا در حال پيشرفت هستند و دارن از مردها و پسرها جلو مي زنن زودي مي خوان بزنن تو سرشون
.دليلشونم اينه كه پسر پس فردا بايد خرج يه خونواده رو بده پس ارجحيت با اونه،اما دختر چي؟اون بالاخره بايد بره خونة شوهر و كهنه بشوره و غذا بپزه! درس به چه دردش مي خوره؟!!!
[/rtl]



[rtl]حالا از همة اينها بگذريم نوبت به مراسم بسيار بسيار زيبا و سنتي خواستگاري و ازدواج مي رسه! اگه يه روزي دختر مرد رؤياهاشو پيدا كرد اصلاً نبايد پيشنهاد ازدواج از طرف اون باشه.زشته اگه دختر از پسر خواستگاري كنه!(براش حرف درميارن كه چه دختر جلف و سبكيه!!) اينقدر بايد صبر كنه تا پسره بره خواستگاريش.حالا اومديم كه پسره ندونست كه اين دختر دوسِش داره و دختره هم از اينكه بره جلو و بگه كه “دوسِت دارم” خجالت مي كشه.[/rtl]
[rtl]من يكي كه اينقدر از مراسم خواستگاري بدم مياد(خوشبختانه فعلاً خيالم از اين بابت راحته
چون سنم براي اين جور مراسم كمه.البته ممكنه يه دختر تو سن و سال من تو خيلي خونواده هاي بي فرهنگ وقتي بدون شوهر بمونه در معرض ترشيدگي قرار بگيره ـ اَه… چقدر از اين اصطلاح بدم مياد.دختر مگه ترشيه كه بترشه؟!ـ به هر حال به نظر من يه دختر تو سن و سال من بايد شيطنتاشو بكنه و از آزاديش نهايت استفاده رو ببره .چه خبره كه بعضي خونواده ها براي اينكه دختره رو از سرشون كم كنند زود شوهرش مي دن؟).[/rtl]
[rtl]يعني چي يه مشت آدم هي ميان و مي رن تا يه دختر رو ببينن بعد هم هزار تا عيب الكي روش ميذارن آخر سر هم مي فهمونن كه خوششون نيومده!آخه مگه يه دختر عروسكه كه بايد اونو پشت ويترين مغازه بذاري تا بالاخره يه نفر بياد و ازش خوشش بياد و اونو بخره؟!وقتي من اين سؤال رو از معلمم پرسيدم كه چرا دختر نبايد بره خواستگاري و پسر بايد بياد؟گفت:“اين نشانة احترام به شخصيت دختر است.”مي خوام صد سال سياه اين احترامو نذارن.

[rtl]حالا مثلاً يه عده ميان خواستگاري و تصادفاً دختره و پسره هم يه نمه از هم خوششون مياد.همة فك و فاميل داماد هم دختره رو مي پسندن و بعد از كلي چونه زدن سر قيمت عروسك (ببخشيد منظورم مهريه بود)قرار عقد و عروسي رو ميذارن،اما وقتي يه مدت كوتاه از ازدواجشون گذشت همون فك و فاميل داماد كه تا قبل از عروسي قربون صدقة دختره مي رفتند همين كه خرشون از پل گذشت طوري با دختره رفتار مي كنند كه انگار دشمن خونيشونه!!!!!!!!!!!!

[rtl]اگه يه زن تو زندگيش خيلي زجر بكشه اصلاً نبايد حرف از طلاق بزنه.هر چقدر هم شوهره كتكش زد و باهاش دعوا و مرافعه كرد بايد لال موني بگيره!چرا؟چون طلاق براي زن اَخه! زن مطلقه بايد بره بميره
.ديگه جايي براش نمي مونه،نه تو خونواده و نه تو جامعه! خوب بدبخت چيكار كنه كه هر روز پاي چشمش كبوده و از خجالت نمي تونه جايي بره،بالاخره اون هم يه طاقتي داره.[/rtl]

[rtl]حالا برفرض يك زن اينقدر شجاع بود كه تونست طلاقش رو بگيره اما خوب بايد يه جوري هم تقاص كارش رو پس بده ديگه.يعني اينكه دادگاه و قاضي محترم خيلي راحت بچة اونو از آغوشش جدا مي كنن و دو دستي مي دن به شوهره! به همين آسوني يه مادرو از داشتن بچةخودش محروم مي كنن
،“اگه زنه بچه شو دوست مي داشت نبايد طلاق مي گرفت ”:اين حرف اوناس!!آخه مگه شوهره نُه ماه با سختي بچه رو تو وجودش نگه داشته؟! مگه اون بوده كه درد طاقت فرساي زايمان رو تحمل كرده؟!مگه اون سنگ صبور بچش تو لحظات سخت زندگي بوده؟![/rtl]

[rtl]بازم بگم[/rtl]