16-12-2014، 9:28
(آخرین ویرایش در این ارسال: 16-12-2014، 9:31، توسط ☆♡yekta hidden♡☆.)
ناخناتو می خوری
گوشه ی ناخن هات پوست پوستی میشه
دور چشمات کبود میشه
سفیدی چشمت قرمز میشه
لبات بی رنگ میشه
دستات سرد میشن
فشارت پایینه
با اولین آهنگ غمگین اشکات جاری میشن
لبخند رو لبات می میره
به بهونه ی خوابیدن شبا خیلی زود میری تو رختخوابت
و تا نزدیکای صبح بیادش اشک میریزی
بالشت همیشه خیسه
شب و روزت میشه : تو و تنهایی و یه عکس یادگاری. . . .
اونروز دیدن داری.
می ترسم از اینکه . . .
روزی یه جایی
من و تو
خیلی دور از هم
شب و روز در آغوش یه غریبه
بی قرار هم باشیم
وبعد از هربار هم آغوشی بیاد آغوش هم گریه کنیم. . . .
گوشه ی ناخن هات پوست پوستی میشه
دور چشمات کبود میشه
سفیدی چشمت قرمز میشه
لبات بی رنگ میشه
دستات سرد میشن
فشارت پایینه
با اولین آهنگ غمگین اشکات جاری میشن
لبخند رو لبات می میره
به بهونه ی خوابیدن شبا خیلی زود میری تو رختخوابت
و تا نزدیکای صبح بیادش اشک میریزی
بالشت همیشه خیسه
شب و روزت میشه : تو و تنهایی و یه عکس یادگاری. . . .
اونروز دیدن داری.
می ترسم از اینکه . . .
روزی یه جایی
من و تو
خیلی دور از هم
شب و روز در آغوش یه غریبه
بی قرار هم باشیم
وبعد از هربار هم آغوشی بیاد آغوش هم گریه کنیم. . . .