قیاس فرگوسن با اسید پاشی ها

[×LUC i FER×]

تو امریکا یه نفر خیلی مشکوک میمیره ملت تا هفته ها بعد به قضیه اعتراض میکنن ، روند توقف پیگیری قضایی رو محکوم میکنن شعار میدن تحسن میکنن میریزن تو خیابونا خلاصه ول کن معامله نیستن ،عکاسهای عکسای فوق حرفه ای میگیرن و...
بعد تو ایران رو زنها "بدترین بلایی که میشه سر یک انسان و یک زن اورد" اسید میریزن ملت فرداش یه بار تحسن میکنن عکاسشونم میگیرن یه عده رو هم میشنویم که به اتحام "کار سیاسی کردن" برخورد میکنن باهاشون و تا قیامت هم این قضیه فراموش میشه .. نه کسی به این که چرا خبری از سوی روند پیگیری قضایی نمیرسه یا از اهوالات مضروبین خبری نیست اعتراض میکنن ،
نه معترض میشن به این که چرا این همه ادم توی ایران طی سالهای اخیر از اسید سوختن"وقعا چقدر قربانی دادیم حسابش دست کسی هست؟" نه هیچیه دیگه.. اتفاقا چند روز بعد هم خبر میرسه که در شهری دیگه چند نفر تظاهر به اسید پاشی کردن و یا برا جلب توجه یکی اسید ریخته رو کمرش
واقعا باید اینقدر ساده مردم از کنار این واقعه ها بگذرن؟
همین چند وقت پیش ستار بهشتی تو زندانهای کشور مرد "مثل خیلیای دیگه" کی فهمید؟
این همه مردم هر روز حقشون خورده میشه و بهشون ظلم میشه حتی کک خودشونم نمی گزه بعد امریکایی ها اینطوری بپا میخیزن :/
واقعا جای تعمل داره