اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سنت نقادی مسیحیت در میان مسلمانان

#1
دراسة العقائد النصرانیة: منهجیة ابن تیمیة و رحمت الله الهندی، محمد الفاضل بن علی اللاّفی، هرندن ـ فِرجینیا، المعهد العالمی للفکر الإسلامی، ۱۴۲۸ه ـ ۲۰۰۷م، ۵۲۷ صفحه.

مناظرات اسلامی ـ مسیحی، تاریخی به بلندی مواجهه این دو آیین آسمانی دارد و می توان ریشه آن را در آیات قرآن کریم یافت. در این عرصه جدل های شفاهی و مکتوب پرشماری شکل گرفته است. تلاش متکلمان مسلمان در این جدل ها در دو جهت بوده است: نخست اثبات تحریف شدگی آیین مسیحیت در گذر تاریخ، و دیگری نشان دادن برتری اسلام به مثابه دین خاتم. اما آنچه در ادبیات کلامی کمتر بدان توجه شده، روش شناسیِ آثار موجود در این عرصه و تحلیل و بررسی آنها است. کتاب حاضر، که به تازگی در ویرجینیای آمریکا از سوی مؤسسه جهانی اندیشه اسلامی منتشر شده، گامی است در این مسیر.

زمینه ها
نویسنده در این کتاب کوشیده است دو جدلنامه مهم ضدمسیحی را کالبد شکافی و با یکدیگر مقایسه کند و ضعف و قوت هر یک را بسنجد: نخست کتاب الجواب الصحیح لمن بدل دین المسیح و دیگری اظهار الحق. لیکن برای این کار راهی دراز می پیماید و به جای آنکه یکسره سراغ این بحث برود، زمینه و بستر شکل گیری این دو کتاب، زمانه ای که نویسندگان آنها در آن می زیسته اند و محتوای آنها را نیز به بحث می گذارد و تصویری کامل از آنها به دست می دهد. برای رسیدن به این هدف، نویسنده کتاب خود را در سه فصل و هر فصل را در چند مبحث سامان داده است؛ فصل نخست پس زمینه فرهنگی نگارش این دو کتاب را بررسی می کند، دومین فصل محتوای این کتاب ها را به گونه ای تطبیقی می کاود و در فصل پایانی به روش شناسی این دو اثر می پردازد.

ابن تیمیه و رحمت الله
نخستین مبحث فصل اول درباره زندگی شیخ الاسلام احمد بن تیمیه (۶۶۱ـ۷۲۸)، زمانه او و انگیزه نگارش کتابش است. نویسنده نخست علت انتخاب این دو کتاب را توضیح می دهد. هرچند کتاب های متعددی در نقد مسیحیت به دست مسلمانان نوشته شده است، کتاب ابن تیمیه به سبب روشمندی خود از آنها متفاوت است و می توان آن را کتابی «تأسیسی» در این عرصه دانست. در زمان ابن تیمیه مکاتب کلامی از رشد و گسترش بازمانده و دفاعیه های آنان از اسلام فاقد روش بود و بیش از آنکه عامه مسلمانان را مخاطب سازد، به خواص اختصاص داشت. در چنین فضایی ابن تیمیه از نوشتن کتاب خود دو هدف اصلی را دنبال می کرد: نخست توجه به عامه مسلمانان و زدودن هر گونه شبهه از دلهایشان و دیگری معرفی اسلام به مسیحیان به گونه ای درست و دقیق. به همین سبب چنین کتابی شایان توجه است. کتاب اظهار الحق رحمت الله هندی نیز نماینده اوج روشمندی آثار کلامی در دفاع از اسلام و نقد مسیحیت به شمار می رود. او در این کتاب توانست از میراث گذشته مسلمانان به نیکی بهره گیرد. افزون بر آن اهمیت این کتاب در آن است که، در واقع، شکل نهایی مناظراتی است که شیخ رحمت الله با پیشوای هیئت تبشیری «فندر» داشته است. رحمت الله در این کتاب هم به سبک های معرفتی دیگر توجه داشته و هم به درستی و به گونه ای عینی تصویری درست از آموزه های مسیحیت به دست داده و سپس منصفانه به نقد آنها پرداخته است.

دو اثر متمایز
پس از این توضیح، اللافی گزارشی مفصل از زندگانی شخصی و کارنامه علمی ابن تیمیه به دست می دهد، ویژگی های او را برمی شمارد و جبهه هایی را که در آنها بر ضد خصم خویش جنگیده است نام می برد. آنگاه به انگیزه تألیف کتاب الجواب الصحیح لمن بدل دین المسیح[۱] روی می آورد. در واقع این کتاب را باید در ادامه ردیه های ضد مسیحی دید و آن را منعزل از آنها بررسی نکرد. در اینجا نویسنده فرصت می کند تا چهل و پنج نمونه از این آثار را نام ببرد و به بحث اصلی باز گردد. اما ابن تیمیه کتاب خود را در پاسخ به نامه یکی از عالمان مسیحی اهل قبرس نوشت. وی در این نامه با استناد به آیات قرآنی و شواهد دیگر نقلی و عقلی کوشیده بود تا برتری آیین مسیح را بر اسلام نشان دهد. همچنین از نامه اش آشکار می شد که وی آشنایی خوبی با اسلام و متون آن دارد. ابن تیمیه این فرصت را غنیمت شمرد تا مسیحیان را مخاطب ساخته، به تفصیل مدعیات آن عالم قبرسی را که بازگویی و بازتولید همان مدعیات پیشین در قالبی تازه بود، به نقد کشد.

مبحث دوم این فصل زندگی و زمانه شیخ رحمت الله هندی (۱۲۳۳ـ۱۳۰۸ق) را با همان سبک مبحث قبلی باز می گوید. رحمت الله هندی در زمانه ای می زیست که انگلستان بر هند مستولی بود و در کنار سلطه سیاسی، تلاش می کرد تا مردم آن خطه را به آیین مسیحیت بگرواند و فعالیت های علمی بر ضد اسلام را تشویق کند. رحمت الله خود در کتابش به این نکته اشاره می کند که دولت انگلستان پس از تسلط کامل نظامی و سیاسی بر هند، بساط تبلیغ مسیحیت را گسترد و همزمان به نوشتن ردیه هایی بر ضد اسلام دست زد. در این فضا بود که کتاب هایی همچون تصدیق الکتاب، البراهین الالهیه، المرآة المرئیة للحق، مفتاح الأسرار، اظهار الدین النصرانی، طریق الحیاة و المیزان الحق به دست کشیشانی چون اسکات، یونس و فندر منتشر شد. این فعالیت ها بی اثر نبود و برخی از مسلمانان مانند عمادالدین، رجب علی و صفدر علی، مسیحی شدند و حتی آثاری بر ضد اسلام از جمله تحریف القرآن، نیازنامه، آئینه اسلام، التعلیم المحمدی، آثار القیامة، نغمه طنبور، و ابطال دین محمدی نوشتند. در این میان شاید دکتر فندر، کشیش پروتستان، فعالیت نظرگیرتری داشت. او از همه شیوه های متعارف در ترویج مسیحیت بهره می جست و در این راه افزون بر نوشتن کتاب، شهرها و روستاها را زیر پا می گذاشت، در کوی و برزن سخنرانی می کرد، با گروه های مختلف اجتماعی گفتوگو می کرد و به تربیت مبلغان دیگر می پرداخت. وی آثار متعددی نوشت از جمله میزان الحق ـ این کتاب که اصل آن به انگلیسی بود، و به زبان های مختلف رایج در هند ترجمه شد ـ که این کتاب زمینه مناظره تاریخی رحمت الله را با او در تاریخ دهم آوریل سال ۱۸۵۴ فراهم ساخت.

کتاب اظهار الحق رحمت الله، تلاشی است انتقادی نسبت به فرهنگ تبشیری زمانه خود و کوششی جهت فراتر رفتن از مجادلات کلامی رایج و بی روشی متعارف زمانه خود. وی در این کتاب، به تحدی و مبارزطلبی فندر، که عالمان مسلمان را به پاسخگویی خوانده بود، جواب می دهد، دعاوی او را به نقد می کشد و کاستی های روشی و منشی اثر او را آشکار می سازد. با توجه به آنکه کتاب میزان الحق فندر حملات شدیدی به اسلام کرده بود و پاسخی نیرومند دریافت نکرده بود، در آن زمان پژواکی گسترده یافته و فضایی برای نوشته هایی از این دست فراهم ساخته بود.

نویسنده در این فصل گزارشی مفصل از زندگی و فعالیت های علمی و عملی شیخ رحمت الله به دست می دهد. وی عالمی گوشه نشین که به نوشتن کتاب، تدریس و تربیت شاگردان اکتفا کند نبود؛ بلکه افزون بر آن مبلغی نستوه بود و به تأسیس مراکز تبلیغی، فعالیت اجتماعی و گفتوگو و مناظره توجهی بلیغ داشت. تلاش های وی به پیدایش و استمرار انجمن هایی انجامید، همچون انجمن حمایت اسلام، انجمن تبلیغ اسلام، مدرسه الاهیت، انجمن اشاعت و تعلیم اسلام و انجمن هدایت اسلام. همچنین وی آثار متعددی در زمینه های مختلف نوشت، اما آنچه که به مناظرات بینادینی مربوط می شود عبارت اند از: ازالة الاوهام که آن را در نقد میزان الحق فندر به زبان فارسی نگاشت، ازالة الشکوک که آن را در پاسخ به برخی پرسش هایی که از سوی کشیشان مطرح شده بود نوشت، الاعجاز المسیحی که آن را در اثبات تحریف شدگی اناجیل نگاشت، احسن الاحادیث فی ابطال التثلیث، البروق اللامعه که در آن کوشید نشان دهد نام حضرت محمد در کتاب مقدس آمده است و به استناد آن ختم نبوت ایشان را ثابت کند، معدل اعوجاج المیزان که نقدی بود بر میزان الحق فندر، معیار التحقیق که نقدی بود بر کتاب تحقیق الایمان کشیش صفدر علی، تقلیب المطاعن که پاسخی بود به تحقیق الدین الحق کشیش لاسمند کارواور، و کتاب اظهار الحق که در آن مناظره خود را با فندر که در آگرَه صورت گرفت، به تفصیل ثبت کرده است.

رحمت الله همچنین مناظراتی مکتوب و شفاهی با کشیشان زمانه خود داشت که اللافی آنها را در این کتاب نقل کرده است. مهم ترین این مناظرات همان است که میان وی و فندر در گرفت که به مناظره بزرگ معروف است. جلسه نخست این مناظره در حضور عالمان و مقامات مسلمان و مسیحی در شهر آگره برگزار شد و در پایان آن، فندر پذیرفت که در عهدین تحریفاتی رخ داده است. دومین جلسه این مناظره نیز حضوری برگزار شد و به سود مسلمانان تمام شد. جلسات بعدی این مناظره به صورت مکاتبه ای بین طرفین ادامه یافت و فرجام کار آن بود که فندر ناگزیر هند را ترک کرد. این مناظره از نظر تاریخی و حیثیتی اهمیت فراوانی برای مسلمانان داشت، به حدی که پیش از آن رحمت الله در برابر دیگران تعهد کرده بود که اگر در آن شکست بخورد، به آیین مسیحیت بگرود و فندر نیز متقابلا پذیرفته بود که در صورت پیروزی رحمت الله مسلمان گردد. لیکن عقب نشینی فندر از ادامه محورهای بحث که عبارت بودند از: نسخ و تحریف، تثلیث، الوهیت و نبوت کار را نافرجام گذاشت.[۲]

کتاب اظهار الحق[۳] در چنین فضایی و با انگیزه دفاع از اسلام و نقد دعاوی مسیحیان نوشته شد. رحمت الله این کتاب را در ادامه آثار متعددی که برخی از آنها را اللافی نام می برد نوشت و همه تجارب علمی و عملی خود را در آن گنجاند. این اثر با آغوش باز مسلمانان روبه رو شد تا جایی که سعید حوی آن را بزرگ ترین بررسی انتقادی متون کلیمی و مسیحی و دقیق ترین پاسخ به انتقادهای مدافعان این دو آیین بر اسلام دانست. البته این کتاب نیز از سوی عالمان مسیحی بی پاسخ نماند و کتاب مفصل و چهار جلدی الهدایه بر ضد آن نوشته و منتشر شد؛[۴] هرچند این کتاب نیز پاسخی مفصل از سوی عالم شیعی علامه محمدجواد بلاغی به دنبال داشت و او در کتاب دو جلدی الهدی الی دین المصطفی[۵] کوشید به دفاع از رحمت الله هندی برخیزد و به انتقادات گوناگون این کتاب پاسخ دهد.[۶]

مقایسه محتوایی این دو اثر
فصل دوم کتاب اللافی محتوای دو کتاب الجواب الصحیح لمن بدل دین المسیح و اظهار الحق را در سه مبحث گزارش می کند و با یکدیگر می سنجد. ابن تیمیه در کتاب خود به تفصیل یکایک عقاید دینی اسلامی را معرفی، تقریر و تثبیت می کند، سپس به گزارش و نقد دیدگاه های رقیب می پردازد و در این راه به ترتیب از سه مرحله می گذرد: گزارش مسئله، آوردن شواهد و آنگاه تقریر حقیقت. رحمت الله هندی نیز در مقدمه کتاب خویش علت نگارش کتاب و شیوه آن را توضیح می دهد. اللافی سپس به مباحث مشترک این دو کتاب می پردازد؛ مسئله تثلیث، کتب مقدس و نبوت. با مرور بحث تثلیث در این دو کتاب درمی یابیم که هرچند هدف هر دو نویسنده رد و ابطال این باور مسیحی است، لیکن شیوه آنان در چند مورد متفاوت است. نخست آنکه ابن تیمیه به شیوه ای جدلی همه توان خود را به کار می گیرد تا این باور را ابطال کند و از آنجا که آن را ریشه باورهای مسیحی می داند، از هیچ کاری فرو گذار نمی کند؛ از جمله طرح شقوق و فروع مختلف و پراکنده نویسی و استطراد در بحث. حال آنکه رحمت الله هندی در اینجا روشمندتر عمل می کند و به جای پیش گرفتن شیوه جدلی با استناد به نصوص مسیحی می کوشد تا تناقض درونی این باور را نشان دهد و از پراکندن بحث و از این سوی و آن سوی رفتن دوری گزیند. این ویژگی موجب شده تا اثر رحمت الله هندی خوش خوان بوده، خواننده بتواند به سادگی بحثی متمرکز و فشرده را دنبال کند؛ در مقابل، بحث ابن تیمیه گاه چنان پرشاخه می شود که خواننده نمی تواند با بحث پیش برود و خط سیر آن را گم می کند و از این گستردگی خسته می گردد. همچنین ابن تیمیه پس از طرح و نقد بحث تثلیث، به گونه ای مستقل بحث تصلیب و فدیه را پیش می کشد؛ لیکن رحمت الله پس از ابطال اصل تثلیث، نیازی به بحث مستقل درباره این مسئله نمی بیند و با اشاراتی گذرا به آن در ضمن بحث اصلی، از آن می گذرد. حاصل آنکه در این بحث، شیوه رحمت الله متمرکزتر، فشرده تر و روشمندتر است؛ حال آنکه ابن تیمیه، از گستردن بحث و به کارگیری همه شیوه های عقلی و نقلی و حرکت در سطوح بحث خودداری نمی کند.

دومین بحث مشترک این دو کتاب، مسئله کتب مقدس عهدین و وحیانی بودن آنها است. ابن تیمیه در این بحث می کوشد تا اصل وحیانی بودن این کتاب ها را نقد کند، نشان دهد که تحریف شده اند، و قیاس آنها را به قرآن باطل شمارد. در این بحث نیز به نیکی شاهد تفاوت روش این دو کتاب هستیم. ابن تیمیه در این بحث شیوه ای جدلی پیش می گیرد و با اصل قرار دادن قرآن می کوشد نادرستی و تحریفات عهدین را بنمایاند؛ در حالی که رحمت الله به گونه ای روشمند، تاریخ نگارش کتاب مقدس و نص آن را به یاری هدف خویش فرامی خواند تا نشان دهد که این کتاب سلسله سند پیوسته ای ندارد، در طول تاریخ دچار تحریفاتی شده و از آن چیزی کاسته و در مواردی بر آن افزوده شده است. وی با مقایسه بین ارقام و اشارات تاریخی کتاب مقدس به این هدف می رسد. همچنین در این بحث ابن تیمیه از گستردن بی دلیل مسائل خودداری نمی کند و راه تفصیل را برمی گزیند؛ اما رحمت الله همان اصل کلی روشمندی و فشردگی مباحث را ترجیح می دهد و از حاشیه رفتن دوری می جوید.

سومین بحث مشترک ابن تیمیه و رحمت الله، جایگاه نبوت است؛ در حالی که عده ای از بنی اسرائیل در حق پیامبران از هیچ استخفافی فروگذار نمی کردند، برخی از مسیحیان مقام پیامبرشان را تا حد خدایی بالا بردند؛ بدین ترتیب هر دو گروه از مسیر میانه دور شدند. این دو کتاب در پی آن هستند تا این بحث را به نیکی بکاوند و خطاهای رایج کتاب مقدس و پیروان آن را در این باره به نقد کشند و نبوت حضرت محمد را ثابت کنند. تفاوت آشکار کتاب رحمت الله در این بحث آن است که وی عمدتاً به آیات کتاب مقدس و نوشته های عالمان مسیحی استناد می کند و کمتر آیات قرآن را به یاری خود فرا می خواند. این کار با شیوه او سازگارتر است؛ زیرا وی در پی نشان دادن ناسازگاری متون کتاب مقدس است، از این رو پای قرآن را به میان نمی کشد و تنها در جایی که مسئله نبوت حضرت رسول مطرح است از احادیث نبوی یاری می گیرد.

با بررسی این بحث ها متوجه می شویم که ابن تیمیه در کتاب خود راه تفصیل را پوییده و از هیچ بحثی، چه ریز و چه درشت، فروگذار نکرده و به این ترتیب کتابی دائرة المعارف گونه پدید آورده است که در آن گفته های پیشینان را می توان یافت؛ حال آنکه رحمت الله روشمندانه کوشیده است تنها به اصول بپردازد و از تکثیر بی دلیل بحث دوری کند و به حاشیه نرود. به همین سبب ابن تیمیه در کتاب خود بحث تصلیب و اعمال و سلوک اهل کتاب را شایسته بحثی مستقل دیده، در حالی که رحمت الله هندی از آن روی برتافته است. اینجاست که باید از ویژگی ابن تیمیه در اثر خود یاد کرد؛ رحمت الله مسیحیت را تنها از دیدگاهی نظری مورد توجه قرار داده و آموزه های آن را به نقد کشیده است، حال آنکه ابن تیمیه به واقعیت و اعمال عبادی مسیحیان در طول تاریخ نیز توجه داشته و از این جهت کتاب او غنی است و می توان آن را عرصه ای برای فهم سلوک اخلاقی و عبادی مسیحیان دانست.

داوری نهایی
سومین و فرجامین فصل کتاب اللافی، به مقایسه روشی این دو کتاب اختصاص دارد. در این فصل نویسنده به تفصیل روش انتقادی این دو کتاب را بررسی و تفاوت میان نظرگاه نویسندگان آنها را باز می نمایاند. برای مثال به گزارش و تحلیل دیدگاه ابن تیمیه درباره ضوابط نقل و استناد به اخبار می پردازد و ضوابط شش گانه او را برای نقل حدیث نقل می کند، از جمله آنکه قرآن کریم دستور داده است که خبر فاسق بررسی شود و به صرف فاسق بودن راوی خبر نادیده گرفته نشود؛ یا آنکه درست نیست که هرچه به پیامبر اکرم نسبت داده می شود، پذیرفت مگر آنکه این نسبت احراز گردد. پس از نقل این ضوابط نویسنده مدعی می شود که ابن تیمیه خود به ضوابط پیشنهادی خویش پای بند نبوده و به روایات ضعیف و حتی احادیث ساختگی استناد کرده است. وی برای اثبات این ادعا دوازده مورد از این احادیث را بر می شمارد و ضعف یا جعل آنها را به استناد نصوص مقبول نشان می دهد. برخلاف ابن تیمیه که به احادیث فراوانی در کتاب خود استناد می کند، رحمت الله در کار خود احادیث اندکی را به یاری می خواند، اما در همان مقدار نیز دقیق تر و روشمندتر عمل می کند. اللافی با به دست دادن جدولی که در آن تعداد کل احادیث نقل شده در اظهار الحق آمده است ـ که تعدادشان کمتر از پنجاه حدیث است ـ به تحلیل مبنای رحمت الله در نقل حدیث که بر اساس دقت و تلاش در جهت تحری حقیقت استوار است، اشاره می کند و بدین ترتیب او را در برابر ابن تیمیه قرار می دهد.

در پایان این فصل و پس از گزارش تفصیلی تفاوت روشی این دو کتاب، اللافی به جمع بندی و مقایسه عام بین روش ابن تیمیه و رحمت الله روی می آورد و در چشم اندازی کلان شیوه این دو را برابر یکدیگر می نهد. از نظر او ابن تیمیه مباحث فراوانی را در کتاب خود آورده، لیکن آنها را از هم متمایز نساخته است، در نتیجه تداخل و همپوشانی قابل توجهی در مباحث او به چشم می خورد؛ حال آنکه کتاب رحمت الله از این کاستی دور، و بسیار روشمند است. ابن تیمیه عمدتاً در پی دفاع از آموزه های اسلامی و اثبات درستی آنهاست؛ حال آنکه دغدغه اصلی رحمت الله ابطال آموزه های مسیحی، نشان دادن تناقض درونی آنها و رد شبهه های ارائه شده بر ضد اسلام است، نه تثبیت عقاید اسلامی. با این همه، این دو کتاب از جهات متعددی شبیه یکدیگر هستند. برای مثال موضوعات و مسائلی که در این دو کتاب طرح و بحث شده، مانند تثلیث، نسخ و تحریف کتاب مقدس و نبوت عمدتاً مشابه هستند و تنها تفاوت اصلی در گسترش یا اختصار مباحث است. هر دو نویسنده از میراث کلامی مسلمانان در کار خود به نیکی بهره می گیرند، لیکن در آن حد متوقف نمی شوند و می کوشند هوشمندانه بر آن چیزی بیفزایند و مباحث خود را از حوزه مسائل نظری و انتزاعی صرف بیرون آوردهْ با واقعیت زمانه خود گره بزنند. هر دو کتاب درست در زمانه ای که اعتقادات مسلمانان در معرض حمله قرار داشت نوشته شده اند و هر دو نویسنده دغدغه مسائل زمانه خود را دارند. بدین ترتیب، این دو کتاب بیانگر استمرار و تکامل مناظرات کلامی بین الادیانی و تحول آن است. اللافی با بیان این نکات کتاب خود را با پرسشی تأمل برانگیز به پایان می رساند: امروزه نویسندگان مسلمانی که با همان مسائل مواجه هستند، تا چه اندازه به شیوه ای که این دو نویسنده بنیاد نهادند و آن را گسترش دادند، پای بندی دارند؟

ملاحظات سه گانه
نخست آنکه محمد فاضل بن علی اللافی، نویسنده این کتاب، اهل تونس و دکترای ادیان تطبیقی از دانشگاه ام درمان است. وی با مراکز تحقیقاتی همکاری دارد و از وی آثار متعددی در زمینه مطالعات اسلامی و ادیان تطبیقی منتشر شده است، مانند الخطاب الاسلامی: المبادئ النظریه و شروط التجدید، و مقدمه منهجیه فی تاریخ الادیان المقارنه.

دوم آنکه ناشر این کتاب المعهد العالمی للفکر الاسلامی یا مؤسسه جهانی اندیشه اسلامی است که در سال ۱۴۰۱ هجری قمری به دست عده ای از متفکران مسلمان در آمریکا تأسیس شد و تا کنون آثار متعدد و مفصلی منتشر ساخته و بیش از بیست کنفرانس جهانی برگزار کرده است. یکی از برنامه های اصلی این مؤسسه با ریاست طه جابر العلوانی، طرح اسلامی سازی علوم انسانی و معرفت شناسی اسلامی و تلاش در جهت تدوین متدولوژی اسلامی است و کنفرانسی نیز با همین هدف برگزار نموده است. همچنین این مؤسسه مراکز و دانشگاه هایی وابسته به خود در برخی از کشورهای اسلامی، از جمله ایران، دارد.[۷] سخن آخر آنکه این کتاب به رغم آموزندگی و روشمندی خود، بیش از حد تفصیل یافته و نویسنده برخی مطالب را تکرار کرده و بر حجم کتاب بدون ضرورت افزوده است، در حالی که می شد این کتاب را با همین قوت، در حجمی فشرده تر فراهم آورد.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
سنت نقادی مسیحیت در میان مسلمانان - bOoOoOy - 03-11-2014، 18:36

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Thumbsup حکم خوردن شراب در مسیحیت
  قمار در مسیحیت
Exclamation علت حرام بودن ازدواج موقت در میان اهل سنت در اسلام
  تکامل مسیحیت ...
Star آیا در میان اهل سنت هم سادات داریم؟
  آیا در میان شاگردان امام باقر و امام صادق علیهما السلام از زنان هم کسی بوده است؟
  آیا در میان شاگردان امام باقر و امام صادق علیهما السلام از زنان هم کسی بوده است؟
  آیا تنها مسلمانان به بهشت می روند؟
  سوزاندن مسلمانان مسیحی شده توسط امام علی (ع) !
  تفرقه افکنی بین مسلمانان با ساخت کعبه در کنیا!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان