12 ساعت نبودم جنگ شده!!
کاری ندارم سر چی بحث میکین ولی صفحه شیش محمد حرفی زد که واجب شد دربارش بنویسم
حقم داره
دختتر عمار یاسر مثل پدرش زبون تندی داشت
تو جنگ صفین باز بون گزندش سربازای امام علی رو روحیه میداد
ماه ها از شهادت حضرت علی میگذشت
معاویه شده بود پادشاه!!!
بر اساس ظلم و ستم کارگزار شهر مدینه
بسر بن ارطاط
این خانوم میاد پیش معاویه
کاری ندارم
شکایتش رو که میکنه معاویه درست حسابی جواب نمیده
میگه یه بار رفتم پیش علی شکایت حاکم رو بردم
(سر نماز بود
منتظر واستادم تا نمازش تموم شه
با نیکخویی ازم پرسید چه شده
شکایت کردم
اشک از چشمانش سرازیر شد و دستانش رو به اسمان برد
گفت خدایا خودت میدانی که من او را به چنین کاری امر نکردم و او را از حق جدا نکردم
پس نامه ای نوشت
ای؟
هر انچه که در دست تو است(نامه من) در دستت نگه دار تا حاکم بعدی بیاید
بفرما
نامه حکومت داری به مالک اشتر نخعی رو مطالعه بفرما
میبینی درباره ظلم به رعیت چی گفته.....
وقتی حضرت علی خلیفه شد
این جمله رو گفت
حق مردم که به نا حق برده شده
حتی اگر مهریه زنان و قباله کنیزان باشد
آن را میستانم و به بیت المال باز میگردانم
اینم برای زمان عمر ملعون
ابو هریره لعنه الله علیه
وقتی حاکم بحرین شد یه اسب داشت
عمر چند سال بعد ازش تحقیق کرد دید صد ها اسب خریده هیچ!
کلی کنیز و کاخ و .....
احضارش کرد
از پشت گردنش گرفت کشیدش تو مسجد مدینه و ادامه داستان!
حساب چنین افرادی با خداست!
اگه این جا کسی از اختلاص نمینویسه
برای اینه که کسی این جا اختلاس نمیکنه
ولی بد حجاب داریم
اون بحثا رو بگید منم بدونم تا جواب سوال هاتون رو بدم!
علیرضا شاید خسته بوده خواسته از سر وا کنه!
کاری ندارم سر چی بحث میکین ولی صفحه شیش محمد حرفی زد که واجب شد دربارش بنویسم
حقم داره
دختتر عمار یاسر مثل پدرش زبون تندی داشت
تو جنگ صفین باز بون گزندش سربازای امام علی رو روحیه میداد
ماه ها از شهادت حضرت علی میگذشت
معاویه شده بود پادشاه!!!
بر اساس ظلم و ستم کارگزار شهر مدینه
بسر بن ارطاط
این خانوم میاد پیش معاویه
کاری ندارم
شکایتش رو که میکنه معاویه درست حسابی جواب نمیده
میگه یه بار رفتم پیش علی شکایت حاکم رو بردم
(سر نماز بود
منتظر واستادم تا نمازش تموم شه
با نیکخویی ازم پرسید چه شده
شکایت کردم
اشک از چشمانش سرازیر شد و دستانش رو به اسمان برد
گفت خدایا خودت میدانی که من او را به چنین کاری امر نکردم و او را از حق جدا نکردم
پس نامه ای نوشت
ای؟
هر انچه که در دست تو است(نامه من) در دستت نگه دار تا حاکم بعدی بیاید
بفرما
نامه حکومت داری به مالک اشتر نخعی رو مطالعه بفرما
میبینی درباره ظلم به رعیت چی گفته.....
وقتی حضرت علی خلیفه شد
این جمله رو گفت
حق مردم که به نا حق برده شده
حتی اگر مهریه زنان و قباله کنیزان باشد
آن را میستانم و به بیت المال باز میگردانم
اینم برای زمان عمر ملعون
ابو هریره لعنه الله علیه
وقتی حاکم بحرین شد یه اسب داشت
عمر چند سال بعد ازش تحقیق کرد دید صد ها اسب خریده هیچ!
کلی کنیز و کاخ و .....
احضارش کرد
از پشت گردنش گرفت کشیدش تو مسجد مدینه و ادامه داستان!
حساب چنین افرادی با خداست!
اگه این جا کسی از اختلاص نمینویسه
برای اینه که کسی این جا اختلاس نمیکنه
ولی بد حجاب داریم
اون بحثا رو بگید منم بدونم تا جواب سوال هاتون رو بدم!
علیرضا شاید خسته بوده خواسته از سر وا کنه!