ܓܨبُـ ـغض قلََََـ ــ ـم ܓܨ

[Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ]

دلتنگی یعنی بارون بیاد و من هنوز دلم صاف نشده باشه....
همیشه باران مرا یاد قرارمان می اندازد ...
قرارمان که یادت هست که اغوشت را چتر کنی
که چشمانم بیش از این خیس نشود.... پای قرارمان نماندی ...
حتی دستم هم به اغوشی که همیشه حرفش را میزدی نرسید....
خیابونای بارونی منو یاده حرف هایت می اندازند...
که همیشه زیر بارون...من و تو باهم قدم میزنیم...
هوا مثه من..بد جور دلش گرفته....
کاش بباره همه ی دلا به اندازه رویا ها تو دل ما...