12-09-2014، 17:11
آیا باور دارید مرز باریکی میان عشق و نفرت وجود دارد؟ دانشمندان بریتانیایی با انجام تحقیقات جامعی این امر را به صورت علمی ثابت کرده اند.زمانی که شما به دشمن تان نگاه می کنید نفرت همان مسیری را در ذهن می پیماد که عشق و این همان نتیجه یی است که محققان آن را در مجله معتبر «Public Library Of Science» به چاپ رسانده اند.سمیر زکی و جان پال رومایا از دانشگاه کولگ لندن، مدیریت این تحقیقات را بر عهده داشتند. آنها با اسکن مغزی افراد متفاوت موفق شدند نقشه فعالیت های ذهنی انسان ها را هنگام مواجهه با عوامل نفرت زا و عشق های هیجان انگیز ترسیم کنند. در گوشه یی از این گزارش آمده است؛ «این وابستگی دلیلی است برای اینکه چرا در زندگی عشق و نفرت تا این حد به یکدیگر نزدیک هستند. نتایج ما نشان می دهد در مغز، یک الگوی واحد از فعالیت ها در رابطه با کینه ورزیدن و علاقه داشتن شکل می گیرد.»در این آزمایش به 17 نفر از زنان و مردان عکس هایی از عشاق سابق، همکاران و رقبا، آشنایان و حتی برخی چهره های سیاسی و اجتماعی نشان داده شد. زمانی که چهره دشمنان به نمایش درمی آمد، محققان از MRI برای پیدا کردن الگوی متمایزی در مغز استفاده می کردند.پروفسور زکی و رومایا این الگو را «مدار نفرت» نامیدند. همچنین فعالیت هایی از «مدار نفرت» در همان بخشی از مغز که پیشتر «مدار عشق» در آنجا یافت شده بود، شناسایی شد. زکی در این رابطه عنوان کرد؛ «تقریباً همان فعل و انفعالاتی که در آزمایش های مربوط به عشق و علاقه به آنها دست یافتیم، در مورد نفرت نیز صدق می کرد. من تا حدودی شگفت زده شدم که چطور عشق می تواند تغییر شکل دهد و به نفرت تبدیل شود.»
به گفته این محققان هنگام رودررو شدن با شخصی که از آن تنفر دارید، بخشی از مغز فعال می شود که این بخش، ناحیه مربوط به نقد و نکوهش (البته با اندیشه صحیح) رفتارهای احتمالی افراد است.
چنین کنش های مغزی در پوتامن و اینسولا - دو ناحیه یی که هنگام مشاهده فرد مورد علاقه فعال می شوند - نیز رخ می دهد. به گفته زکی، دانشمندان منطقه مربوط به اعمال پرخاشگرانه و شرایط پریشانی آور را به یکدیگر مربوط دانسته اند. اما تفاوت بزرگی در این بین وجود دارد. بخش بزرگ تری از قشر مخ - منطقه مربوط به قضاوت و نتیجه گیری - زمان عشق غیرفعال می شود اما در زمان نفرت نه. این شاید همان مصداق جمله معروف «عشق انسان را کور می کند»، باشد. در جای دیگری از تحقیقات آمده با وجودی که هر دو احساس حواس و مناطق یکسانی را درگیر می کند، اما انسان های عاشق در مورد شریک شان کمتر قضاوت می کنند یا خرده می گیرند، اما زمان روبه رو شدن با رقیب نفرت انگیزشان بیشتر در این موارد تمرکز می کنند؛ «به نظر می رسد در زمینه نفرت، شخص مورد تنفر می خواهد قضاوت شما را در مجموع کارها و اعمالش ببیند، هر چند بیشتر این مسائل به نوعی به آسیب رساندن ختم می شوند.» طبیعی است مثل هر نظریه و تحقیق دیگری، نتایج منتشرشده این آزمایش هم مخالفان یا موافقان خود را داشته باشد. به عنوان مثال دکتر کامرون کارتر استاد روانشناسی و مدیر مرکز منابع تصویری دانشگاه کالیفرنیا در دیویس با طرح این پرسش نظرش را مطرح می کند؛ «آیا این مطالعات با چیزهایی فراتر از نشان دادن عکس فرد مورد نفرت هم، همین نتایج را به دست می دهد؟» وی می گوید؛ «به نظرم جالب است و البته آزمایشی مقدماتی انجام شده. آنها فعالیت های متفاوت را در بخش های متفاوت مشاهده کرده اند و سپس در مورد اینکه این فعالیت ها چه مفهومی می دهند، تفکر کرده اند.» طبق ادعای زکی تجربیات وی این مطلب را می رساند که نفرت بیشتر محاسبه گر است در حالی که عشق اعتمادگر است.کارتر می افزاید؛ «افراد آزمایش های مختلفی را انجام داده اند که حالات و چهره های گوناگون در آن دخیل بوده؛ چهره افراد داخل گروه، چهره افراد خارج گروه، چهره افراد خندان، چهره افراد نژادهای متفاوت. اما این انسان ها نمی توانستند استنتاج مطمئنی از آن چهره ها داشته باشند.»او به این نکته اشاره می کند که در آزمایش زکی و رومایا با حداکثر سرعت از داوطلبان پرسیده اند چه احساسی نسبت به چهره نمایش داده شده دارند و سپس اسکنر را فعال کرده اند.
با این وجود تیم تحقیق مایل است از نتایج به دست آمده به عنوان راهنمایی برای آزمایش های بعدی استفاده کند؛ «ما آزمایش های اکتشافی زیادی برای پیگیری داریم و حتی یکی از آنها می توانند مطالعه عشق باشد. به عنوان مثال عشق های رمانتیک مستقیماً به یک شخص ربط پیدا می کنند، اما نفرت می تواند به یک گروه یا فردی از اعضای آن گروه مربوط باشد.» برای زکی چنین چیزی کینه و عداوت را بسیار پیچیده تر از عشق نشان می دهد.
به گفته این محققان هنگام رودررو شدن با شخصی که از آن تنفر دارید، بخشی از مغز فعال می شود که این بخش، ناحیه مربوط به نقد و نکوهش (البته با اندیشه صحیح) رفتارهای احتمالی افراد است.
چنین کنش های مغزی در پوتامن و اینسولا - دو ناحیه یی که هنگام مشاهده فرد مورد علاقه فعال می شوند - نیز رخ می دهد. به گفته زکی، دانشمندان منطقه مربوط به اعمال پرخاشگرانه و شرایط پریشانی آور را به یکدیگر مربوط دانسته اند. اما تفاوت بزرگی در این بین وجود دارد. بخش بزرگ تری از قشر مخ - منطقه مربوط به قضاوت و نتیجه گیری - زمان عشق غیرفعال می شود اما در زمان نفرت نه. این شاید همان مصداق جمله معروف «عشق انسان را کور می کند»، باشد. در جای دیگری از تحقیقات آمده با وجودی که هر دو احساس حواس و مناطق یکسانی را درگیر می کند، اما انسان های عاشق در مورد شریک شان کمتر قضاوت می کنند یا خرده می گیرند، اما زمان روبه رو شدن با رقیب نفرت انگیزشان بیشتر در این موارد تمرکز می کنند؛ «به نظر می رسد در زمینه نفرت، شخص مورد تنفر می خواهد قضاوت شما را در مجموع کارها و اعمالش ببیند، هر چند بیشتر این مسائل به نوعی به آسیب رساندن ختم می شوند.» طبیعی است مثل هر نظریه و تحقیق دیگری، نتایج منتشرشده این آزمایش هم مخالفان یا موافقان خود را داشته باشد. به عنوان مثال دکتر کامرون کارتر استاد روانشناسی و مدیر مرکز منابع تصویری دانشگاه کالیفرنیا در دیویس با طرح این پرسش نظرش را مطرح می کند؛ «آیا این مطالعات با چیزهایی فراتر از نشان دادن عکس فرد مورد نفرت هم، همین نتایج را به دست می دهد؟» وی می گوید؛ «به نظرم جالب است و البته آزمایشی مقدماتی انجام شده. آنها فعالیت های متفاوت را در بخش های متفاوت مشاهده کرده اند و سپس در مورد اینکه این فعالیت ها چه مفهومی می دهند، تفکر کرده اند.» طبق ادعای زکی تجربیات وی این مطلب را می رساند که نفرت بیشتر محاسبه گر است در حالی که عشق اعتمادگر است.کارتر می افزاید؛ «افراد آزمایش های مختلفی را انجام داده اند که حالات و چهره های گوناگون در آن دخیل بوده؛ چهره افراد داخل گروه، چهره افراد خارج گروه، چهره افراد خندان، چهره افراد نژادهای متفاوت. اما این انسان ها نمی توانستند استنتاج مطمئنی از آن چهره ها داشته باشند.»او به این نکته اشاره می کند که در آزمایش زکی و رومایا با حداکثر سرعت از داوطلبان پرسیده اند چه احساسی نسبت به چهره نمایش داده شده دارند و سپس اسکنر را فعال کرده اند.
با این وجود تیم تحقیق مایل است از نتایج به دست آمده به عنوان راهنمایی برای آزمایش های بعدی استفاده کند؛ «ما آزمایش های اکتشافی زیادی برای پیگیری داریم و حتی یکی از آنها می توانند مطالعه عشق باشد. به عنوان مثال عشق های رمانتیک مستقیماً به یک شخص ربط پیدا می کنند، اما نفرت می تواند به یک گروه یا فردی از اعضای آن گروه مربوط باشد.» برای زکی چنین چیزی کینه و عداوت را بسیار پیچیده تر از عشق نشان می دهد.