اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


نظرسنجی: چه طور بود؟
جدید
تکراری
[نمایش نتایج]
 
توضیح: این یک نظرسنجی عمومی‌است. کاربران می‌توانند گزینه‌ی انتخابی شما را مشاهده کنند.
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

لطیفه

#1
غضنفرباگوش پانسمان شده داشت مىرفت قل مراد ازش مىپرسه :خدابد نده چى شده؟ غضنفرمىگه :گوشم دردمىکرد رفتم کشىدم.
قل مرادمىگه :همىن کارارومىکنى که واست جک مىسازن لااقل پرش مىکردى!!!!Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin


غضنفر مزنه تو گوش حیف نون:
حیف نون با عصبانیت میگه جدى زدى یا شوخى بود?
غضنفر میگه جدى زدم,
حیف نون میگه خوب شد جدى زدى حوصله شوخى نداشتم

 Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin

آیا می دانید نوکشیمورو چیست؟
آیا اسم یک چینی است؟
آیا اسم نیرو گاه اتمی درژاپن است؟
خیر این فریاد یک جوان مشهدی است که پشت موتور دوستش نشسته
و میگوید نکشی منوBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin



 یارو میبینه یه جا تصادف شده واسه اینکه بتونه صحنه رو از نزدیک ببینه گریه کنون داد میزنه برین کنار برین کنار من پدرشم.وقتی میره جلو میبینه ماشین زده به یه خر
 Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin

یه بار حیف نون میره مایع ظرفشویی بخره.یارو میگه:چی بدم؟حیف نون میگه:فرقی نمی کنه.هرچی باشه ولی خوب باشه.مغازه داره میگه:گلی خوبه؟حیف نون هم میگه:مرسی سلام میرسونه!
 Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin

غضنفر صبح زود بیدار میشه میبینه هوا خیلی خوبه زنگ می زنه هوا شناسی تشکر می کنهBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin

پدر:پسرم هروقت من رواذیت می کنی یکی ازموهای سرم سفید میشه .
پسر:پس برای اینکه بابابزرگ تمام موهای سرش سفید شده!؟!!!!!!!!!

 Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin

حیف نون میره خونه میبینه زنش نیست همه جارو میگرده یهو یادش میاد مجردهBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin


سه نفر رو می خواستند اعدام کنند. اولی رو میذارن جلوی جوخه اعدام. فرمانده فریاد می زنه: جوخه... آماده... هدف... یهو اعدامی داد می زنه: زلزله!!! همه سربازان فرار می کنند و خودشون رو روی زمین می اندازند و اعدامی هم فرار می کنه. دومی رو میذارن جلوی جوخه اعدام. فرمانده فریاد می زنه: جوخه... آماده... هدف... یهو اعدامی فریاد می زنه: طوفان!!! همه سربازان فرار می کنند برن محل امنی پناه بگیرن و اعدامی هم فرار می کنه. سومی رو میذارن جلوی جوخه اعدام. فرمانده فریاد می زنه: جوخه... آماده... هدف... یهو اعدامی داد میزنه آتش!!!Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin


غضنفر میخواسته از همسایشون نردبونشونو قرض بگیره, با خودش فکر میکنه, میگه, الان اگه برم بگم نردبونتونو بدین, شاید همسایه بگه, نردبونمون کوتاهه, یا بگه, نردبونمون شکسته, یا بگه نردبونمون دادیم قرض به یکی دیگه. خلاصه میره دم خونه همسایه در میزنه, یارو میاد دم در میگه: بله بفرمایین کاری داشتین؟ غضنفر میگه: برو بابا شما هم با این نردبونتون!!!
Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin


  3پاس و نظر فراموش نشه ها
                                           nky
ازتون نمیخوام که به من اعتقاد داشته باشید

میخوام شک داشته باشید

چون این چیزیه که برای موفقیت به اون نیاز دارم...

EMINƎM 
پاسخ
 سپاس شده توسط AMIR ALI 22 ، hidden ninja ، ***Z.E*** ، سمیرا 512
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
لطیفه - kaveh47 - 26-08-2014، 15:04
RE: لطیفه - ***Z.E*** - 26-08-2014، 15:19
RE: لطیفه - kaveh47 - 26-08-2014، 15:24

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  لطیفه های خنده دار
  لطیفه های جالب ویژه کودکان مجموعه : جوک های طنز لطیفه های جالب ویژه کودکان لطیفه ها
  لطیفه ای که دنیای اینترنت را دگرگون کرد!!
  لطیفه های خنده دار 93
  لطیفه
  لطیفه های شما
  بهترین لطیفه ها....
  یک لطیفه یا هر چیز دیگری که شما می گویید. :(
  لطیفه........
  جک.لطیفه.پ.ن.پ حسابی بخندین .سپاس.نشه فراموش

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان