20-08-2014، 12:33
ساختن مرد سفاكی مانند حجاج بن يوسف ثقفي، حكومت بني اميه را استحكامي تازه بخشيد. طي خلافت نود ساله بني اميه، اوضاع اجتماعي ايران دگرگون شد و اكثريت عظيم ايرانيان، دين اسلام را پذيرفتند. اما، ايرانيان تحقير و توهين سرداران عرب را كه از خود حكام بني اميه الهام مي گرفتند تحمل نكردند. مردم خراسان با استفاده از خصومت ميان قبايل عرب حاكم بر خراسان و ماورالنهر، جانب داعيان و مبلغان بني عباس را گرفتند. بني عباس به سبب خويشاوندوي نزديكتر با حضرت رسول اكرم (ص) خود را براي خلافت و حكومت شايسته تر مي ديدند.
در اين راستا، ابومسلم سردار ايراني توانست با حمايت ايرانيان و قبايل عرب مخالف، حكومت بني اميه را سرنگون سازد و عباسيان را به قدرت برساند. سال 132 هجري، پايان حكومت نود ساله بني اميه و آغاز حكومت بني عباس است. کمک ایرانیان به بنی عباس را باید دلیل اصلی برای نابودی بنی امیه و قدرت بنی عباس دانست. به همین دلیل بود که در دوره عظمت عباسیان، بالاترین مقامهای اجرایی به ایرانیان اختصاص یافت که در این مورد میتوان به وزارت خاندان برمکی اشاره کرد. با قتل این خاندان توسط هارون الرشید و بیرون راندن ایرانی ها از دستگاه خلافت، مقدمات ضعف دولت عباسی آغاز شد. با ضعف دولت عباسی و خارج شدن بعضی سرزمینها از زیر نفوذ آن، دولتهایی در گوشه و کنار ایران ایجاد شدند و خود را مستقل از دستگاه خلافت اعلام کردند. از این دولت ها می توان به طاهریان و صفاریان اشاره کرد.
درقرن سوم هجري، عنصر مهم ديگري وارد حكومت اسلامي شد. آن عنصر مهم، تركان بودند كه به صورت غلامان جنگي در دستگاه حكومتي وارد شدند و به تدريج، قدرت نظامي را از قوم غالب عرب گرفتند. اين نفوذ تا بدان جا ادامه يافت كه عزل و نصب خلفا هم به دست آنان انجام مي گرفت و هيچ خليفه اي بي رضايت ايشان، نمي توانست كاري بكند. به تدریج نفوذ دستگاه خلافت بنی عباس به عراق محدود شد و دولتهایی ایرانی مانند سلجوقیان با قدرتی بسیار پدید آمدند.
در اين راستا، ابومسلم سردار ايراني توانست با حمايت ايرانيان و قبايل عرب مخالف، حكومت بني اميه را سرنگون سازد و عباسيان را به قدرت برساند. سال 132 هجري، پايان حكومت نود ساله بني اميه و آغاز حكومت بني عباس است. کمک ایرانیان به بنی عباس را باید دلیل اصلی برای نابودی بنی امیه و قدرت بنی عباس دانست. به همین دلیل بود که در دوره عظمت عباسیان، بالاترین مقامهای اجرایی به ایرانیان اختصاص یافت که در این مورد میتوان به وزارت خاندان برمکی اشاره کرد. با قتل این خاندان توسط هارون الرشید و بیرون راندن ایرانی ها از دستگاه خلافت، مقدمات ضعف دولت عباسی آغاز شد. با ضعف دولت عباسی و خارج شدن بعضی سرزمینها از زیر نفوذ آن، دولتهایی در گوشه و کنار ایران ایجاد شدند و خود را مستقل از دستگاه خلافت اعلام کردند. از این دولت ها می توان به طاهریان و صفاریان اشاره کرد.
درقرن سوم هجري، عنصر مهم ديگري وارد حكومت اسلامي شد. آن عنصر مهم، تركان بودند كه به صورت غلامان جنگي در دستگاه حكومتي وارد شدند و به تدريج، قدرت نظامي را از قوم غالب عرب گرفتند. اين نفوذ تا بدان جا ادامه يافت كه عزل و نصب خلفا هم به دست آنان انجام مي گرفت و هيچ خليفه اي بي رضايت ايشان، نمي توانست كاري بكند. به تدریج نفوذ دستگاه خلافت بنی عباس به عراق محدود شد و دولتهایی ایرانی مانند سلجوقیان با قدرتی بسیار پدید آمدند.