اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نمیگҐ چی میگـלּ ، کے تو سرتـــ بود

#1
نمیگҐ چی میگـלּ ، کے توسرتـــ بود
یهودستامو محکــҐ تر گرفتے
تو بودےهمـﮧ ے دار و ندارҐ
چے شدهستیمو آخر سر گرفتے
توے قانوלּ احساســـҐ شدیدا
همیـלּ راهے کـﮧ تـــو میرے خلافـﮧ
حالا تنهـــانشوלּ از مـــלּ همینـﮧ
دو سـﮧتا آدرس و خطے کـﮧ offe
مطمئنـــҐ یـﮧ روز میفهمے با مـــלּ چـﮧ کردے
سر حرفتـــباش عزیزҐ ، برنگردے
اگـﮧبرگردے میبینے
مـــלּ به گریـﮧ هاتــــ میخندҐ
در ایـــלּ خــونـﮧ که بازه
در قلبمو رو بـﮧ تـــو می بندҐ
بعد اینهمـﮧ زندگے باز تو باهاҐ سردے
خــدالعنتتـــ کنـﮧ وابستــҐ کردے



حالا کـﮧحرفو تا اینجا کشوندے
چرا پسمهلتــ دفاع نمیدے
تو کـﮧرفتے ولے اے کــــاش بودے
یـﮧ بارҐ عاشقے رو مے چشیدے
چقدر گفتــҐ نرو دورت بگردҐ
بموלּ و مرهمے شو روے دردҐ
حالا کـﮧغسل کامل کرده چشماҐ
منــҐ از با تو بودלּ توبـﮧ کــردҐ
یادتــباشـﮧ کـﮧ بعد چند وقتـــ اگـﮧ تنها شے
حرفـــقلبــــ مـלּ اینـﮧ ،نمیخواҐ باشے
درد مــלּ شدے ، بگو حالا ، با کے همدردے ؟!
خــدالعنتتــ کنـﮧ وابستــҐ کردے ...




نمیگҐ چی میگـלּ ، کے تو سرتـــ بود
ﺍﻭﺝ ﻟﺬﺕ ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ...

ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﮔﻮﺷﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ ﺳﺎﯾﻠﻨﺖ


ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﻐﺾ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ،


ﯾﻪ ﭘﯿﺎﻡ ﺍﺯﺵ ﺑﯿﺎﺩ ﮐﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ : " ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ، ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻮ !!!


ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺁﺭﻭﻣﻢ ﮐﻨﯽ



نمیگҐ چی میگـלּ ، کے تو سرتـــ بود
پاسخ
 سپاس شده توسط L²evi
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
نمیگҐ چی میگـלּ ، کے تو سرتـــ بود - 혼자 어디로NINA혼자 어디로 - 13-08-2014، 8:10


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان