بازی آنلاین
آپلود عکس
11-08-2014، 19:46
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت همه ی مخاطبان گرامی...میخوام خواهش کنم با قلم خودتون این مقاله رو تکمیل کنید تا درکنار هم به جمع بندی مناسبی درمورد تیم محبوبمون دست پیدا کنیم...
و اما اصل مطلب...
از نقل و انتقالات بارسا شروع میکنیم! نقل و انتقالات این فصل رو چطور ارزیابی میکنید؟
حضور مستمر بارسا در پنجره ی نقل و انتقالات و به خدمت گرفتن 8 بازیکن در پستهای مختلف ، مسلما به این معنا نیست که انریکه رو فقط به مدت یکی دوفصل آینده بر روی نیمکت مربیگری تیممون میبینیم...
نقل و انتقالات 2014/15 بارسا نشون میده ، برخلاف مارتینو که فقط برای خالی نموندن نیمکت مربیگری بارسا بعد از تیتو انتخاب شد ؛ انریکه برای برنامه ریزی بلند مدت و آغاز دورانی گواردیولایی به بارسا اومده!!
حالا بارسا در تمامی پستها انقلاب کرده و تا مرز تغییر سیستم هم پیش رفته و اخباری هم مبنی بر تغییر پست مسی به گوش میرسه.
به نظرتون اصلا نیازی به تغییر سیستم هست؟
1-مشکل بارسا سیستمش بود؟
2-خلا تاکتیکی؟
3-بی انگیزگی و کمکاری بازیکنان تیم؟
4-در اختیار نداشتن گزینه های مطمئن در ترکیب و نیمکت تیم؟
5-افت ژاوی و ترس از مصدومیت مسی؟
مورد اول که بحثش خیلی تخصصیه و از توان من خارجه و ترجیح میدم نظرات دوستانو مطالعه کنم...ولی به نظر من مشکل بارسا سیستمش نبود!
مورد دوم...دوستانی که مقاله ی "تاتا متهم ردیف اول یا یک قربانی بی دفاع؟" رو مطالعه کرده بودن میدونن که با مورد دوم هم مخالفم...تاتا خیلی هم کار بلد بود...من همچنان نمیتونم باور کنم که تاتا مخالف خرید مدافع بوده و مدیران باشگاه رو در این زمینه مقصر میدونم...انصافا...انصافا...انصافا...تاتا اگه نصف خریدهای انریکه رو کرده بود وضعش خیلی بهتر از این می بود!!
مورد سوم محتمل تره و البته خاص بازیکن خاصی هم نیست! به طور کلی همونطور که خیلی از کارشناسان بزرگ جهان علت عملکرد فجیع اسپانیا رو در جام بیستم افتخارات و موفقیتهای پیاپی لاروخا در 6 سال گذشته و ارضا شدن بازیکنان این تیم از افتخار آفرینی عنوان کردند...احتمالش هست که این مورد در تنزل بارسا هم نقش داشته باشه
مورد چهارم...حداقل در خط دفاع بارسا یکی از بزرگترین عوامل بود!
پیکه یکی درمیون...بارترا جوون و نامطمئن...ماسکی هم که تازه تو این سن مدافع بودن رو تجربه میکنه و دیگر هیچ!
خستگی این سه نفر در طول فصل بخاطر بازیهای پیاپی و نداشتن جایگزین که بماند....
و مورد پنجم هم اینکه من از مهندس افت چشمگیری ندیدم! چون خیلی هم بهش بازی نرسید! ولی احتمال داره که افت بارسا و اسپانیا تا حدودی دستخوش افت مهندس ژاوی بوده باشه...که هست...!
( حالا اینکه افت ژاوی به چه دلیل بوده ( سن بالا یا هر عامل دیگه ای... ) در بحث ما فعلا جایی نداره! )
- ترس از مصدومیت مسی برای از دست ندادن جام جهانی هم بعضا تاثیر خودشو گذاشت
( البته نه طوری که مسی رو عامل بدون جام موندن بارسا بدونیم ) !! اینو یه مسی پرست متعصب نمیگه!
چرا؟
چون : مسی دوماه مصدوم بود...بعد از این دوماه با هت تریک در برنابئو به میادین برگشت...
پیکه یکی درمیون...بارترا جوون و نامطمئن...ماسکی هم که تازه تو این سن مدافع بودن رو تجربه میکنه و دیگر هیچ!
خستگی این سه نفر در طول فصل بخاطر بازیهای پیاپی و نداشتن جایگزین که بماند....
و مورد پنجم هم اینکه من از مهندس افت چشمگیری ندیدم! چون خیلی هم بهش بازی نرسید! ولی احتمال داره که افت بارسا و اسپانیا تا حدودی دستخوش افت مهندس ژاوی بوده باشه...که هست...!
( حالا اینکه افت ژاوی به چه دلیل بوده ( سن بالا یا هر عامل دیگه ای... ) در بحث ما فعلا جایی نداره! )
- ترس از مصدومیت مسی برای از دست ندادن جام جهانی هم بعضا تاثیر خودشو گذاشت
( البته نه طوری که مسی رو عامل بدون جام موندن بارسا بدونیم ) !! اینو یه مسی پرست متعصب نمیگه!
چرا؟
چون : مسی دوماه مصدوم بود...بعد از این دوماه با هت تریک در برنابئو به میادین برگشت...
اما بعد از اون خبری از افت حاصل از دوری دوماهه از میادین نبود و این فقط ترس از بازگشت دوباره ی مصدومیت و از دست دادن جام جهانی بود که باعث پیشرفت سیر نزولی کینگ لئو شد و در نهایت کفش طلا با اختلاف 3 گل و توپ طلا با اونهمه حاشیه فقط با اختلاف 3 درصد به ستاره ی مادریدی رسید...
همون کفش طلایی که با اختلاف 13 گل به کینگ لئو میرسید و همون توپ طلایی که با اختلاف رای 30 درصدی برنده رو هرسال مشخص میکرد!!!
حالا همه ی دنیا (بارسایی-مادریدی و غیر بارسایی) خوب میدونن که حسن ختام این احتیاط کردنها و هزار و یک طعنه و اعتراض دوست و دشمن رو تحمل کردنها تصاحب توپ طلای جام بیستم بود و بس...کینگ لئو از جون و دل برای کشورش مایه گذاشت و بالاخره به اون چیزی که ما میخواستیم و میخواست و شایسته ش بود رسید.
همون کفش طلایی که با اختلاف 13 گل به کینگ لئو میرسید و همون توپ طلایی که با اختلاف رای 30 درصدی برنده رو هرسال مشخص میکرد!!!
حالا همه ی دنیا (بارسایی-مادریدی و غیر بارسایی) خوب میدونن که حسن ختام این احتیاط کردنها و هزار و یک طعنه و اعتراض دوست و دشمن رو تحمل کردنها تصاحب توپ طلای جام بیستم بود و بس...کینگ لئو از جون و دل برای کشورش مایه گذاشت و بالاخره به اون چیزی که ما میخواستیم و میخواست و شایسته ش بود رسید.
پس بپردازیم به بارسای 2014/15 :
مشخصه که انریکه با هیچیک از مشکلات 3 ، 4 و 5 مواجه نمیشه...
انریکه لشکر شکست خورده ای رو در اختیار داره که با جون و دل در تک تک مصافها فقط برای جبران فصل گذشته و تصاحب جامهای رنگارنگ یکی پس از دیگری و تکرار افتخارات وارد میدون میشن.
مشخصه که انریکه با هیچیک از مشکلات 3 ، 4 و 5 مواجه نمیشه...
انریکه لشکر شکست خورده ای رو در اختیار داره که با جون و دل در تک تک مصافها فقط برای جبران فصل گذشته و تصاحب جامهای رنگارنگ یکی پس از دیگری و تکرار افتخارات وارد میدون میشن.
البته با چاشنی جوونگرایی ( یعنی در اختیار داشتن تیمی شاداب و با طراوت ) و مهمتر از اون ایجاد رقابتی تنگاتنگ بین بازیکنان در تمامی پستها...از تراشتگن و براوو که برای فتح چارچوب بلوگرانا میجنگند گرفته تا مسی ، نیمار و سوارز!
هممون خوب میدونیم که حداقل وظیفه ی انریکه غیر قابل پیش بینی کردن سبک و سیاق بارساست !
یه پلن بی دهن پر کن و درست و حسابی هم که وارد تیم بکنه عالی میشه...اگه ارسال از جناحین و وسطین رو هم که تاتا وارد تیمون کرد ( رواج داد ) حفظ کنه خوبه...ینی لازمه!
درامدی بر بازیهای پیش فصل :
پرسینگ بالا / خروج از پرس ( در دیداری دوستانه !!! ) باید منتظر باشیم
من موفق شدم 10 دقیقه از نیمه ی دوم دیدار بارسلونا و ناپولی رو تماشا کنم و مسلما در اون مدت کم شمای کلی بارسا فقط به چشم میومد...
قبل از هر چیز چینش بازیکنان در تمامی نقاط زمین نظرمو جلب کرد...و مثلثهای پرسینگی که برای تصاحب توپ از بازیکن حریف تشکیل میشدند شاید به نوعی تداعی کننده ی قانون 6 ثانیه ی پپ گواردیولا بود که گویا قراره با شکل و شمایل جدیدی به بارسا برگرده.
شاگردان انریکه در پرسینگ از سوی حریف هم اغلب عملکرد قابل قبولی داشتند و در مصافهای تن به تن اغلب پیروز بودند که صرف نظر از سن پایینشون نشانگر بدنساز تواناییه که انریکه به همراه خودش به نیوکمپ اورده.
مسلما با چند دیدار دوستانه نمیشه مهر تاییدی بر عملکرد انریکه زد و کسب سه گانه رو وحی منزل دونست ولی شاید با همین چند دیدار دوستانه بتونیم حداقل شناخت مناسبی رو از کادر مربیگری بارسا بدست بیاریم!
هممون خوب میدونیم که حداقل وظیفه ی انریکه غیر قابل پیش بینی کردن سبک و سیاق بارساست !
یه پلن بی دهن پر کن و درست و حسابی هم که وارد تیم بکنه عالی میشه...اگه ارسال از جناحین و وسطین رو هم که تاتا وارد تیمون کرد ( رواج داد ) حفظ کنه خوبه...ینی لازمه!
درامدی بر بازیهای پیش فصل :
پرسینگ بالا / خروج از پرس ( در دیداری دوستانه !!! ) باید منتظر باشیم
من موفق شدم 10 دقیقه از نیمه ی دوم دیدار بارسلونا و ناپولی رو تماشا کنم و مسلما در اون مدت کم شمای کلی بارسا فقط به چشم میومد...
قبل از هر چیز چینش بازیکنان در تمامی نقاط زمین نظرمو جلب کرد...و مثلثهای پرسینگی که برای تصاحب توپ از بازیکن حریف تشکیل میشدند شاید به نوعی تداعی کننده ی قانون 6 ثانیه ی پپ گواردیولا بود که گویا قراره با شکل و شمایل جدیدی به بارسا برگرده.
شاگردان انریکه در پرسینگ از سوی حریف هم اغلب عملکرد قابل قبولی داشتند و در مصافهای تن به تن اغلب پیروز بودند که صرف نظر از سن پایینشون نشانگر بدنساز تواناییه که انریکه به همراه خودش به نیوکمپ اورده.
مسلما با چند دیدار دوستانه نمیشه مهر تاییدی بر عملکرد انریکه زد و کسب سه گانه رو وحی منزل دونست ولی شاید با همین چند دیدار دوستانه بتونیم حداقل شناخت مناسبی رو از کادر مربیگری بارسا بدست بیاریم!
دستیاران انریکه در جلسات تمرینی از جدیت قابل تحسینی برخوردارند و با یک ساعت زودتر سر تمرین حاضر شدنها... بعد از تمرینات به تماشای شکافهای فوتبال بارسا در فصل گذشته نشستنها ... و وضع قوانین ده گانه از سوی انریکه خودشونو تا حدی به هوادران اثبات کردند.
آمار و ارقام :
تصاحب توپ
تصاحب توپ و پاسکاریهای همیشگی بارسا که تابحال مغایرتی با افکار این مربی جوان نداشتند و گویا این دو اجزای جدانشدنی پیکره ی فوتبال بلوگرانا هستند.
آمار و ارقام :
تصاحب توپ
تصاحب توپ و پاسکاریهای همیشگی بارسا که تابحال مغایرتی با افکار این مربی جوان نداشتند و گویا این دو اجزای جدانشدنی پیکره ی فوتبال بلوگرانا هستند.
ضربات شروع مجدد :
بحرانی فراتر از بحران در این سالها...
بارسا همیشه از ضربات ایستگاهی ضربه خورده و درمقابل در بهره گیری از ضربات شروع مجدد همیشه ناکام بوده!
بخشی از ایراداتی که هواداران بارسا حداقل در سایت بارسانیوز به تصمیمات تاکتیکی مارتینو وارد میکردند ، همین ارسال از جناحین بود و معتقد بودند سانترهای آلوز و آلبا برای خط حمله ای که میانگین قدی اون 1.70 بیشتر نبود بی فایده و بی نتیجه بود.
مطمئنا با به خدمت گرفتن جرمی متئو در خط دفاع - ایوان راکیتیج در میانه ی زمین - لوییس سوارز و جرارد دلوفئو در خط حمله ، این مشکل تا حد قابل توجهی حل میشه و در مقابل ، بارسای انریکه میتونه حتی در ضربات ایستگاهی و کرنرها برای تیم حریف خطرساز هم بشه! چرا که نه ؟؟
ضد حملات :
من به شخصه نسبت به آرایش مدنظر انریکه یعنی 2-3-2-3 شناخت کاملی ندارم ولی به نظر میرسه تراکم بالای بازیکنان در این سیستم چندان مشکلی در ضدحملات ایجاد نکنه...
درحال حاضر پیکه ای رو در اختیار داریم که درحال حاضر حتی در اوج آمادگی در دفع ضدحملات نا امید کننده ظاهر میشه و متئوی 31 ساله ای که تو کنفرانس مطبوعاتی برمیگرده میگه "من ! هروقت بخوام سیگار میکشم!"
در عوض شاید فرمالن و ماسکرانو بتونن در این فاز امیدوارکننده ظاهر بشن! البته به شرطی که ماسکرانو همون ماسکرانوی فوق ستاره ی آلبی سلسته در جام بیستم باشه
بحرانی فراتر از بحران در این سالها...
بارسا همیشه از ضربات ایستگاهی ضربه خورده و درمقابل در بهره گیری از ضربات شروع مجدد همیشه ناکام بوده!
بخشی از ایراداتی که هواداران بارسا حداقل در سایت بارسانیوز به تصمیمات تاکتیکی مارتینو وارد میکردند ، همین ارسال از جناحین بود و معتقد بودند سانترهای آلوز و آلبا برای خط حمله ای که میانگین قدی اون 1.70 بیشتر نبود بی فایده و بی نتیجه بود.
مطمئنا با به خدمت گرفتن جرمی متئو در خط دفاع - ایوان راکیتیج در میانه ی زمین - لوییس سوارز و جرارد دلوفئو در خط حمله ، این مشکل تا حد قابل توجهی حل میشه و در مقابل ، بارسای انریکه میتونه حتی در ضربات ایستگاهی و کرنرها برای تیم حریف خطرساز هم بشه! چرا که نه ؟؟
ضد حملات :
من به شخصه نسبت به آرایش مدنظر انریکه یعنی 2-3-2-3 شناخت کاملی ندارم ولی به نظر میرسه تراکم بالای بازیکنان در این سیستم چندان مشکلی در ضدحملات ایجاد نکنه...
درحال حاضر پیکه ای رو در اختیار داریم که درحال حاضر حتی در اوج آمادگی در دفع ضدحملات نا امید کننده ظاهر میشه و متئوی 31 ساله ای که تو کنفرانس مطبوعاتی برمیگرده میگه "من ! هروقت بخوام سیگار میکشم!"
در عوض شاید فرمالن و ماسکرانو بتونن در این فاز امیدوارکننده ظاهر بشن! البته به شرطی که ماسکرانو همون ماسکرانوی فوق ستاره ی آلبی سلسته در جام بیستم باشه
مقایسه ی خط دفاعی بارسا با رئال و اتلتیکو در فصل گذشته ی لالیگا :
اتلتیکو مادرید با 26 گل خورده بهترین خط دفاع رو در اختیار داشته...
بعد از اتلتیکو بارسا با 33 و رئال با 38 گل خورده در رتبه ی دوم و سوم قرار دارن
اما در حال حاضر با به خدمت گرفتن دو بازیکن در خط دفاعی انتظار میره آماری بهتر از 33 گل خورده برای بارسا در پایان فصل پیش روی به ثبت برسه
مقایسه ی خط حمله ی بارسا با رئال و اتلتیکو در فصل گذشته ی لالیگا :
رئال مادرید با به ثمر رساندن 104 گل در فصل گذشته بعنوان قوی ترین خط حمله شناخته شد و بارسا و اتلتیکو هم به ترتیب با 100 و 77 گل زده در رتبه ی دوم و سوم قرار دارند.
این در شرایطی است که بارسا با دو ماه غیبت مسی و چندین هفته غیبت نیمار این آمار را از خود بر جای گذاشته است.
احساسات حکم میکنه که بارسای انریکه با در اختیار داشتن قوی ترین مثلث تهاجمی جهان متشکل از ستاره های آمریکای جنوبی باید آمار بهتری از فصل گذشته رو در این فصل به ثبت برسونه
بارسای مارتینو با وجود ناکام ماندن در فتح جام قهرمانی لالیگا و قاتع شدن به عنوان نائب قهرمانی، بهترین تفاضل گل را ( 67+) از خود برجای گذاشت تا توقع هواداران از بارسای انریکه بالاتر هم برود.
اختصاصی جشنواره ی گل بارسا مقابل هلسینکی :
در درجه ی اول یه بارسایی متعصب هم به خوبی میدونه که 6تایی کردن تیمی به نام هلسینکی به منزله ی بازگشت بارسا به دوران اوج خودش نیست!
صرف نظر از دوستانه بودن این دیدار و اسم و رسم گمنام تیم هلسینکی ، به نظر من این نحوه ی به ثمر رسیدن تک تک گلهاست که باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیره و نه پیروزی 6 بر 0 !
باید ببینیم این 6 گل صرفا به لطف ضعیف بودن تیمی مثل هلسینکی به ثمر رسیده یا با برنامه های تاکتیکی مربی و مهارتهای فردی بازیکنان بارسا؟
منظور من اینه که شاید هر تیمی بتونه هلسینکی رو 6تایی کنه...
این کیفیته که برای من مهمه و نه کمیت!
برای پرداختن به این مسئله لازم بود قبل از تموم شدن دانلود فول مچ بارسا و هلسینکی ، ویدئوی گلهای بازی رو دانلود کنم.
اولین عکس العمل من بعد از تماشای این ویدئو این بود که دوباره و سه باره هر 6 گل رو با شور و اشتیاق بیشتر بررسی کنم.
در نگاه اول نظم بالایی که بر تیم انریکه حاکم شده بود و باعث میشد با وجود میانگین سنی پایین بازیکنان تیم ، پیراهن آبی و اناری در همه ی نقاط زمین به چشم بخوره قابل تحسین بود...!
چون مسلما بازیکن باتجربه ای مثل راکیتیچ به مراتب ، بیشتر و بهتر از بازیکنی مثل هالیلوویچ تاکتیک می پذیره و از مربی حرف شنوی داره ولی با این وجود بازیکنان آکادمی به خوبی از پس اجرای خواسته های مربی بر اومدن!
و علیرغم مصاحبه ی انریکه بعد از بازی ( هنوز این بارسا با بارسایی که من میخوام فاصله داره ) تاکتیک پذیری یه مشت جوون بی تجربه و هماهنگی و نظم بالایی که به نمایش گذاشتند هم به نوعی تحسین برانگیزه!
بارسا در این دیدار همه جور گلی به ثمر رسوند.
آرایش خط دفاع و خط میانی در ضدحمله ای که منجر به گل ششم شد :
اتلتیکو مادرید با 26 گل خورده بهترین خط دفاع رو در اختیار داشته...
بعد از اتلتیکو بارسا با 33 و رئال با 38 گل خورده در رتبه ی دوم و سوم قرار دارن
اما در حال حاضر با به خدمت گرفتن دو بازیکن در خط دفاعی انتظار میره آماری بهتر از 33 گل خورده برای بارسا در پایان فصل پیش روی به ثبت برسه
مقایسه ی خط حمله ی بارسا با رئال و اتلتیکو در فصل گذشته ی لالیگا :
رئال مادرید با به ثمر رساندن 104 گل در فصل گذشته بعنوان قوی ترین خط حمله شناخته شد و بارسا و اتلتیکو هم به ترتیب با 100 و 77 گل زده در رتبه ی دوم و سوم قرار دارند.
این در شرایطی است که بارسا با دو ماه غیبت مسی و چندین هفته غیبت نیمار این آمار را از خود بر جای گذاشته است.
احساسات حکم میکنه که بارسای انریکه با در اختیار داشتن قوی ترین مثلث تهاجمی جهان متشکل از ستاره های آمریکای جنوبی باید آمار بهتری از فصل گذشته رو در این فصل به ثبت برسونه
بارسای مارتینو با وجود ناکام ماندن در فتح جام قهرمانی لالیگا و قاتع شدن به عنوان نائب قهرمانی، بهترین تفاضل گل را ( 67+) از خود برجای گذاشت تا توقع هواداران از بارسای انریکه بالاتر هم برود.
اختصاصی جشنواره ی گل بارسا مقابل هلسینکی :
در درجه ی اول یه بارسایی متعصب هم به خوبی میدونه که 6تایی کردن تیمی به نام هلسینکی به منزله ی بازگشت بارسا به دوران اوج خودش نیست!
صرف نظر از دوستانه بودن این دیدار و اسم و رسم گمنام تیم هلسینکی ، به نظر من این نحوه ی به ثمر رسیدن تک تک گلهاست که باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیره و نه پیروزی 6 بر 0 !
باید ببینیم این 6 گل صرفا به لطف ضعیف بودن تیمی مثل هلسینکی به ثمر رسیده یا با برنامه های تاکتیکی مربی و مهارتهای فردی بازیکنان بارسا؟
منظور من اینه که شاید هر تیمی بتونه هلسینکی رو 6تایی کنه...
این کیفیته که برای من مهمه و نه کمیت!
برای پرداختن به این مسئله لازم بود قبل از تموم شدن دانلود فول مچ بارسا و هلسینکی ، ویدئوی گلهای بازی رو دانلود کنم.
اولین عکس العمل من بعد از تماشای این ویدئو این بود که دوباره و سه باره هر 6 گل رو با شور و اشتیاق بیشتر بررسی کنم.
در نگاه اول نظم بالایی که بر تیم انریکه حاکم شده بود و باعث میشد با وجود میانگین سنی پایین بازیکنان تیم ، پیراهن آبی و اناری در همه ی نقاط زمین به چشم بخوره قابل تحسین بود...!
چون مسلما بازیکن باتجربه ای مثل راکیتیچ به مراتب ، بیشتر و بهتر از بازیکنی مثل هالیلوویچ تاکتیک می پذیره و از مربی حرف شنوی داره ولی با این وجود بازیکنان آکادمی به خوبی از پس اجرای خواسته های مربی بر اومدن!
و علیرغم مصاحبه ی انریکه بعد از بازی ( هنوز این بارسا با بارسایی که من میخوام فاصله داره ) تاکتیک پذیری یه مشت جوون بی تجربه و هماهنگی و نظم بالایی که به نمایش گذاشتند هم به نوعی تحسین برانگیزه!
بارسا در این دیدار همه جور گلی به ثمر رسوند.
آرایش خط دفاع و خط میانی در ضدحمله ای که منجر به گل ششم شد :
تیکی تاکا...ضدحمله...ایستگاهی...شوت...سانتر...شلیک...ضربه ی سر...
سوالی که پیش میاد اینه که این نمایش خارق العاده و این نتیجه ی مطلوب رو تا چه حدی باید مرهون ضعف هلسینکی و یا قدرت بارسا بدونیم؟؟
باز هم تاکید میکنم که کیفیت به مراتب برای من ارزشمندتر از کمیته.
کمیت میتونه تحت تاثیر ضعف تیم حریف باشه ولی کیفیت تداوم داره و به قولی همیشه به داد تیم میرسه و برگ برنده ی هر تیمیه!
پس من بارسای انریکه رو در این دیدار به خاطر نحوه ی به ثمر رسوندن این 6 گل تحسین میکنم و نه به خاطر پدید آوردن یک جشنواره ی گل!
همونطور که بعنوان یه آرژانتینی از نمایش خیره کننده ی فرانسه مقابل سوییس به وجد اومدم...
فرانسه با "5 بازیکن مختلف" در معتبرترین تورنومنت ورزشی جهان و در یک دیدار 5 گل به ثمر رسوند!!
یا مثلا آلمان رو هیچوقت به خاطر 7 تایی کردن برزیل میزبان تحسین نمیکنم!
دکتر صدر بعد از اون بازی به نکته ی جالبی اشاره کردند : "باید ببینیم که آلمان 7 تا به برزیل زده یا برزیل 7 تا از آلمان خورده؟"
پس اینبار هم آلمان رو به خاطر نحوه ی به ثمر رسوندن اون 7 گل تمجید میکنم و تمام...
انریکه تیم فوق العاده ای رو ساخته...حالا از این بعد نقشش رو در بارسا شاهد خواهیم بود...
باید منتظر بمونیم و ببینیم که با در اختیار داشتن وزیر و فیل و اسب و رخ و کلی سرباز با انگیزه "کیش و مات میکنه یا کیش و مات میشه؟"
در مصاف تن به تن با سیمئونه ها و اتلتیکوها...!
انریکه پیروز میشه و "(اینهمه مهره)"؟ یا سیمئونه و "(مانزوکیچ)"؟
سوالی که پیش میاد اینه که این نمایش خارق العاده و این نتیجه ی مطلوب رو تا چه حدی باید مرهون ضعف هلسینکی و یا قدرت بارسا بدونیم؟؟
باز هم تاکید میکنم که کیفیت به مراتب برای من ارزشمندتر از کمیته.
کمیت میتونه تحت تاثیر ضعف تیم حریف باشه ولی کیفیت تداوم داره و به قولی همیشه به داد تیم میرسه و برگ برنده ی هر تیمیه!
پس من بارسای انریکه رو در این دیدار به خاطر نحوه ی به ثمر رسوندن این 6 گل تحسین میکنم و نه به خاطر پدید آوردن یک جشنواره ی گل!
همونطور که بعنوان یه آرژانتینی از نمایش خیره کننده ی فرانسه مقابل سوییس به وجد اومدم...
فرانسه با "5 بازیکن مختلف" در معتبرترین تورنومنت ورزشی جهان و در یک دیدار 5 گل به ثمر رسوند!!
یا مثلا آلمان رو هیچوقت به خاطر 7 تایی کردن برزیل میزبان تحسین نمیکنم!
دکتر صدر بعد از اون بازی به نکته ی جالبی اشاره کردند : "باید ببینیم که آلمان 7 تا به برزیل زده یا برزیل 7 تا از آلمان خورده؟"
پس اینبار هم آلمان رو به خاطر نحوه ی به ثمر رسوندن اون 7 گل تمجید میکنم و تمام...
انریکه تیم فوق العاده ای رو ساخته...حالا از این بعد نقشش رو در بارسا شاهد خواهیم بود...
باید منتظر بمونیم و ببینیم که با در اختیار داشتن وزیر و فیل و اسب و رخ و کلی سرباز با انگیزه "کیش و مات میکنه یا کیش و مات میشه؟"
در مصاف تن به تن با سیمئونه ها و اتلتیکوها...!
انریکه پیروز میشه و "(اینهمه مهره)"؟ یا سیمئونه و "(مانزوکیچ)"؟
اسطوره ی باشگاه! انریکه ی محبوب و دوشت داشتنی! معدن تجربه و کاریزما! خیلی ازت توقع داریم داداش...
تا پای مرگ بارسایی خواهیم ماند
تا پای مرگ بارسایی خواهیم ماند
[/img]
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
