اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

#داستانی بسیار زیبا#

#1
مدیر: پسر شما اخراجه!

پدر: آخه چرا؟ من به عنوان پدرش حق دارم دلیلش رو بدونم!

مدیر: شرم آوره!

پدر: محض رضای خدا به من بگین چی شده؟
اون بچه تازه مادرش رو از دست داده. آخه چی شده؟

مدیر: بچه ی شما به معلمش گفته:
عاشقتم عشقم!
واقعاً از یه بچه کلاس دومی بعیده.....

پدر پرید وسط حرفای مدیر و با لحن تندی گفت:
سعید الان کجاست؟

مدیر: پشت درِ دفتر!

پدر سریع از جایش بلند شد و از دفتر خارج شد
سعید آنجا نبود
چشم چرخاند روی ردیف صندلی ها کیف پسرش را شناخت!

روی کیف روی یه کاغذ با خط کودکانه ای دست نوشته ی سعید به چشم میخورد......
چشم هاش خیلی شبیه مامان بود. منو ببخش بابا 

#داستانی بسیار زیبا#  
پاسخ
 سپاس شده توسط a00j ، ɱɪɾʌʛє ، pesare bad ، t★r G!RL$ ، eln@z joon ، ✔✘ζoΘdY✘✔ ، ~Mahnaz~ ، PISHY ، خخخخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
#داستانی بسیار زیبا# - ❤R@TA❤ - 21-07-2014، 14:30

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  رمان شورنگاشت(داستانی کاملا واقعی)|ز.م
Minioni وب ناول(رمان)زیبای *نفرین زیبا*طنز و عاشقانه
Minioni داستان_گردنبند زیبا
  داستانی واقعی از یک دانش آموز و معلمش
  رمان بسیار زیبای {••♡دانه برف (زیبای تنها)...♡••} به قلم خودم☆
  رمان زیبا و عاشقانه و خشونت بار عوضی های لعنتی.
Rainbow رمان زیبا و جذاب نا نحس (حتما بخون)
Star رمان زیبا و عاشقانه بلای جانم

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان