20-07-2014، 18:37
درمانگر میکوشد از طریق پذیرش و حمایت و اطمینان دهی، قدرت سازگاری درمانجو را با محیط افزایش دهد؛ از این رو در موارد بسیار رواندرمانی با خانواده و اطرافیان نزدیک بیمار افسرده نیز ضرورت مییابد. در مورد بیماران افسرده حاد، درمانگر باید همواره در دسترس باشد تا هر زمان که نیاز است درمانجو بتواند به او مراجعه کند.
همچنین در رواندرمانی سعی بر آن است که روابط اجتماعی بیمار با دیگران صمیمی شود؛ بنابراین درمانگر ممکن است مراجع ذیربط را در دریافت کمک مالی، تأمین مسکن، یافتن شغل مناسب و ارجاع به مکانهایی برای دریافت کمکهای ضروری یاری دهد.برقراری رابطه عاطفی با بیمار افسردهای که دچار افکار غیرمنطقی است کار سادهای نیست. در عین حال مشاهده دقیق بیمار و مصاحبه با او، روش بسیار مناسبی برای جمعآوری اطلاعات جامع درباره رفتار و اعمال و گفتار و اندیشههای او محسوب میشود. در مورد کودکان و نوجوانان افسرده، خودداری از جر و بحث بیهوده، تشویق رفتارهای مناسب و مطلوب، تشویق به شرکت در فعالیتهای ورزشی و استفاده صحیح از اوقات فراغت در درمان افسردگی مفید است.
این تذکر لازم است که در صورت احتمال خود کشی، بستری کردن بیمار افسرده تحت نظر پزشک در بیمارستان ضروری است. در صورت اقدام به خودکشی و جان سالم به در بردن، مراقبت از او طی یک دوره سه ماهه توصیه میشود تا مبادا مجدداً دست به خودکشی بزند.استفاده از داروهای ضد افسردگی «منو آمید اسید» از سالهای دهه 1950 آغاز شده است. کاهش «نوراپی نفرین» و «سروتونین» در مغز به ایجاد افسردگی میانجامد. داروهای ضد افسردگی مقدار «نوراپی نفرین» و «سروتونین» را افزایش میدهد و افسردگی را از بین میبرد. داروهای ضد افسردگی، برخی عوارض جانبی ازجمله؛ خشکی دهان، پایین آمدن فشار خون، ضعف، یبوست، و ناتوانی جنسی را نیز به دنبال دارد اما چنانچه روان درمانی با دارو درمانی همراه باشد نتیجه مطلوبتری حاصل خواهد شد.
شوک درمانی زمانی تجویز میشود که بیمار به داروهای ضدافسردگی پاسخ مناسب ندهد و قصد خودکشی داشته باشد. پس از 6 تا 12 بار شوک بر دستگاه اعصاب مرکزی، علائم افسردگی از بین میرود. چنانچه علائم افسردگی مجدداً بروز کند، درمان 4 تا 6 هفته دیگر ادامه مییابد. شوک درمانی نیز عوارض جانبی از جمله از دست دادن حافظه، شکستگی ستون فقرات، اشکالات قلبی و عروقی، تغییرات فشار خون و فراموشی را به همراه دارد.