باهم نخندیم به هم بخندیم:)

[Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ]

تو خونه ی شمام روزه خوارا اولین نفر میشینن سر سفره افطار

و آخرین نفر پا میشن یا فقط تو خونه ی ما انقد مشارکت و همکاری موج میزنه ؟ :|



مردی تصمیم گرفت همه گرفتاریهایش را به دریا بسپارد

اما هر کاری کرد زنش سوار قایق نشد!



ﺩﺍﻣﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺱ ﭘﺮﺳﯿﺪ :

ﺁﯾﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺷﺘﯽ ؟؟؟؟؟

ﻋﺮﻭﺱ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩ

ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :

ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﭼﯽ ﺑﻔﻬﻤﻢ ؟؟؟؟

ﻋﺮﻭﺱ ﮔﻔﺖ :

ﭘﺪﺭ ﺳﮓ ﺩﺍﺩ ﻧﺰﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺸﻤﺮﻡ !!
.
.
.
.
.
یارو به زنش خیلی شک میکرد...

هر وقت میرفت سر کار به موبایل زنه زنگ میزد میگفت: کجایی؟؟

زنه هم میگفت: خونه!!

یارو هم میگفت: جاروبرقی رو روشن کن تا مطمئن شَم...

یه روز سرزده میره خونه به پسرش میگه: مادرت کجاس؟؟

پسره هم میگه: طبق معمول جارو برقی رو ورداشت و رفت بیرون






من اگه خدای نکرده ، بلا به دور ، گوش شیطون کر

یه روز خواستم ازدواج کنم ؛

روز قبلش هارد کامپیوترمو با گوشیامو با فلشامو

کلا هرچی که خطری هست رو اول به تعداد عدد آووگادرو فرمت میکنم

بعد می برم طی یک مراسم کاملا محرمانه آتیش میزنم

خاکسترشم میبرم یک روز بارونی بالای قله ی دماوند میسپرم به دست باد !

کاره دیگه یهو دیدی یه فناوری کشف شد اطلاعاتو برگردوند ،

شانس که نداریم








یه گدایی ام هس تو ستارخانه دو ساله میبینمش کرایه نداره بره تا کرج ..!!

دیوس پیاده هم میرفت الان نزدیکای نیویورک بود






طرف نیم ساعت میره بیرون 40 بار ننه باباش بهش زنگ میزنن که کجایی

اون وقت ما با دوستامون میریم شمال بابام 3 روز بعدش زنگ میزنه میگه:

تا نونوایی نبسته دوتا نون از تو رات بگیر بیار






بابام اومده پشت در حموم می گه اونجایی ؟

احتمال داده شاید از کف حموم تونل زده باشم به خیابون اصلی و فرار کرده باشم !
.
.
.
.
.
توجه کردین توی عروسی هر جایی که میشینی

همیشه شامو از اون سره سالن شروع میکنن.!!!!
.
.
.
.
.
من همینم ک هستم میخوای بخواه نمیخوای برو،

خعلیای دیگه میخوان. . .

بعله مثه اینکه ازاتاق فرمان اشاره میکنن خعلیای دیگم نمیخوان

وایسا وایسا جون مادرت نرو




يني هر موقعي حس ميکنم شانس ندارم ميام يه چند تا سايت ايراني باز ميکنم

اصن لامصب يه کليک که ميکنم برنده چند تا جايزه مختلف ميشم !

اونم چه بسته هايي با چه درصد تخفيفي ...! خدا خيرشون بده!!!






حاضرم قسم بخورم من اگه وزنه بردار بودم

واسه المپیک که خبرنگارا و همسایه جمع شدن خونمون

واسه دیدن مسابقه ی من ...

بابام میزد یه شبکه دیگه که اخبار ببینه
















)))))))))))