04-07-2014، 21:48
اسم روژان توی سرممیچرخید و با خودم فکر میکردم یعنی چی ؟؟؟
یعنی چی که اون زخمروی دست همه ما بود ؟؟؟؟
یعنی روژان چه چیزیرو از ما مخفی میکنه ؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟
ما که همه رازامونوبه هم گفتیم !!!!!
توی فکر بودم که یهدفعه ای احساس کردم مچم تیر میکشه احساس وحشت ناکی بود .
سرمو بلند کردموروژان و سانیاو نیکی و یاس رو به رومنشستن.
اون روز قرار بود باهم دیگه بریم کافی شاپ همیشگی (که همهقرار هامونو اونجا میذاشتیم)
_روژان ببین منمیدونم که تو داری یه چیزی رو از ما مخفی میکنی و الان اون به ما مربوط میشه پس لطفا بگو جریان چیه؟
_من نمی دونم دربارهچی حرف میزنی سروناز!!!!!
_میدونم کوچه علی چپزیباست ولی لطفا خودتو به اون راه نزن . تو میدونی چرا رو دست های همه ما یه زخم همون شکلی که رو دست تو هست پس لطفا بهمون بگو!
_ میدونم میدونم ولیباور کن این به نفعتونه که ندونید چون این فقط باعث میشه که وارد یه جریانی بشید که اصلا خوب نیست !! باور کنین!
_ولی هر چی باشه بهما مربوط میشه پس لطفا به ما توضیح بده ، حتی اگه شده یه کوچولو
_ باشه ولی هر اتفاقیافتاد پای خودتونه و به من مربوط نمیشه
ماجرا از اون جاییشروع شد که...
یعنی چی که اون زخمروی دست همه ما بود ؟؟؟؟
یعنی روژان چه چیزیرو از ما مخفی میکنه ؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟
ما که همه رازامونوبه هم گفتیم !!!!!
توی فکر بودم که یهدفعه ای احساس کردم مچم تیر میکشه احساس وحشت ناکی بود .
سرمو بلند کردموروژان و سانیاو نیکی و یاس رو به رومنشستن.
اون روز قرار بود باهم دیگه بریم کافی شاپ همیشگی (که همهقرار هامونو اونجا میذاشتیم)
_روژان ببین منمیدونم که تو داری یه چیزی رو از ما مخفی میکنی و الان اون به ما مربوط میشه پس لطفا بگو جریان چیه؟
_من نمی دونم دربارهچی حرف میزنی سروناز!!!!!
_میدونم کوچه علی چپزیباست ولی لطفا خودتو به اون راه نزن . تو میدونی چرا رو دست های همه ما یه زخم همون شکلی که رو دست تو هست پس لطفا بهمون بگو!
_ میدونم میدونم ولیباور کن این به نفعتونه که ندونید چون این فقط باعث میشه که وارد یه جریانی بشید که اصلا خوب نیست !! باور کنین!
_ولی هر چی باشه بهما مربوط میشه پس لطفا به ما توضیح بده ، حتی اگه شده یه کوچولو
_ باشه ولی هر اتفاقیافتاد پای خودتونه و به من مربوط نمیشه
ماجرا از اون جاییشروع شد که...