امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ஜ۩۩ஜ گفتگـــــــــــوی آزاد 158(2 )ஜ۩۩ஜ

دوستم تعریف میکرد :

فامیلشون ی بار خواب دیده حنا بندون جناس :|

و همه جنا میرقصن و به پاها و دستاشون حنا میزنن :|

بعد ترسید یهو از خواب بیدار شد ..

دید رو ناخونایه پاهاش نامرتب حنا زدن :|

اینو که دوستم برام تعریف کرد ..

یکی محکم خوابوندم زیر گوشش v:
 سپاس شده توسط ∆ MeRzaD ∆ ، Shadow of Death ، Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ ، ~KiAηA~


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: ஜ۩۩ஜ گفتگـــــــــــوی آزاد 158(2 )ஜ۩۩ஜ - † αƖιєη † - 03-07-2014، 0:49


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان