01-07-2014، 8:31
تاریخ ایرانی: باستانشناسان فرانسه به تازگی بازماندههای ۲۱ سرباز آلمانی متعلق به جنگ جهانی اول را در پناهگاهی زیرزمینی در این کشور یافتهاند. سنگری که از ۹۳ سال پیش که بمبهای فرانسوی با خاک یکسانش کردند تاکنون دستنخورده باقی مانده است. دفترچه یادداشتها و تسبیحهای به دست آمده از این پناهگاه روایت تازهای از داستان زندگی در سنگرها را پیش روی دنیا گذاشته است، ولی آلمانیها میلی به شنیدن این داستانها ندارند.
باستانشناسان در شمال فرانسه جسد این ۲۱ سرباز آلمانی حاضر در جنگ جهانی اول را از پناهگاهی زیرزمینی بیرون کشیدند که در حمله فرانسویها در مارسِ ۱۹۱۸ تخریب شده است و از آن زمان تاکنون باز نشده بود. هنوز هم بعد از گذشت نزدیک به یک قرن از این جنگ، جابهجا در جریان عملیات ساختمانسازی در مناطقی که سابقا جبهههای جنگی در غرب فرانسه و بلژیک بود، اجساد سربازان این جنگ پیدا میشود، ولی یافتن این تعداد سرباز در یک مکان اتفاق نادری به شمار میآید.
آثار به جای مانده در این گور وحشتناک دستهجمعی، پرده از واقعیت زندگی سربازانی برمیدارد که زیر باران گلولههای بمبی که سقف تونل را شکافته و تا پایین نفوذ کرده بودند، کشته شدند. میشائیل لندُلت، باستانشناس فرانسوی که سرپرستی تیم تحقیقات را برعهده دارد، میگوید، «از یک نظر کمی شبیه پومپِی است. همهچیز در عرض چند ثانیه فروریخته و تا الان درست همانطور که آن زمان بود بر جای مانده. این کشف عجیب و غیرمعمولی است.»
این سربازان از دسته ششمِ «هنگ ۹۴-ام پیادهنظام ذخیره» بودند. اجساد آنها را آن زمان در پناهگاه رها کرده بودند زیرا که درآوردن و بردن این اجساد خطرناک تلقی شده بود. جمعاً ۳۴ سرباز در این سنگر کشته شدند، که سربازان دیگر تنها توانستند ۱۳ نفرشان را از زیر خاک درآورند. سقف سنگرِ «کیلیان»، که تونلی به طول ۱۲۵ متر در نزدیکی شهر کوچکِ کارسپاک است، در اکتبر سال ۲۰۱۰ به طور تصادفی و در جریان خاکبرداری یک پروژه راهسازی که در آن نزدیکی اجرا میشد، کشف شد. اداره باستانشناسی محلی این منطقه، ماه اکتبر جاری حفاری گستردهای را در این منطقه آغاز کرد و انتظار میرود که تا اواسط نوامبر کار آنها به پایان برسد.
پیپها، کیفهای پول و یک تسبیح
این تونل، که شش متر زیر زمین و ۱/۸۰ متر ارتفاع دارد، با دقت و پشتکار ویژه آلمانیها ساخته شده است و از وسیله گرمایش، خط تلفن، برق، تختخوابها و لولهای برای پمپاژ کردن آب به بیرون برخوردار است. همچنین ۱۶ در خروجی دارد و آنقدر بزرگ هست که در مواقع اضطرار بتوان تا ۵۰۰ نفر را در آن جای داد. باستانشناسان توانستهاند کنارهها، کف و راهپلههای سنگر را بیرون بکشند، که همگی از الوار سنگین ساخته شدهاند. دوام و ماندگاری عمدی این سازه نشان میدهد که بخش عمدهای از جنگ پایدار و دائمی و در حال سکون بوده است، که این امکان را به دو طرف داده که بتوانند سنگربندیهای گستردهای را به طول بیش از ۷۰۰ کیلومتر بسازند که از مرز سوئیس تا دریای شمال کشیده شدهاند.
پوتینها، کلاهخودها و اسلحه، یک بطری شراب و یک قوطی سس خردل در کنار وسایل شخصیای چون پلاک، کیف پول، پیپ، جاسیگاری، عینک و دفترچههای یادداشت در این سنگر پیدا شدهاند. یک تسبیح هم در این سنگر بدفرجام کشف شد، که در میان دانههایش یک گلولهٔ فرانسوی انداخته شده است؛ یادگاریای که بهوضوح قرار بود به دست کسی در میهن برسد. لندلت میگوید: «این اشیاء را به آزمایشگاه خواهیم برد تا آن جا تمیزشان کرده و رویشان تحقیق شود.» هنوز مشخص نیست که دفترچههای پیدا شده اسناد هویت هستند یا خاطرات شخصی سربازان. اسکلت یک بُز هم در این سنگر پیدا شده، که احتمالاً به عنوان منبع تأمین شیر تازه به کار گرفته میشده است.
آلمانیها بیمیل به شنیدن این ماجرا
در بریتانیا، کشف گور دستهجمعیای مثل این بیشک صدر اخبار تمام رسانهها را اشغال میکرد، حتماً خبرنگاران بازماندههای آن سربازان مرده را پیدا میکردند و داستانهای بسیاری نقل میکردند از آخرین قهرمانان میهن که در آن نبرد وحشتناک که قرن بیستم را شکل داد، جانشان را نثار میهنشان کردهاند. سال ۲۰۰۹ این اتفاق افتاد، وقتی که گورهای دستهجمعی حاوی ۲۵۰ سرباز استرالیایی و بریتانیایی نزدیک روستای فرمل، در حومه شهر لیل، کشف شد. تلاش گستردهای آغاز شد تا از روی بقایای اجساد و با آزمایش دیانای هویت مردهها کشف شود، و پس از آنکه بیش از ۲۰۰۰ نفر از بستگان سربازان کشتهشده در جنگ به فراخوان دولت پاسخ گفته و نمونههای دیانای خود را در اختیار تیم تحقیقات گذاشتند و هویت دقیق ۱۱۰ نفر از اجساد کشفشده مشخص شد.
ولی در آلمان داستان به همین سادگیها نیست. این یافته اخیر تنها به خبر صفحات میانی چندتایی از روزنامههای این کشور راه یافت. در حافظه این ملت، مفهوم جنگ زیر سایه بزرگ و فراگیر جنگ جهانی دوم، هولوکاست و بار گناهی که تا به امروز بر شانههای آلمان سنگینی میکند، پنهان شده است. هر دوی این رویدادها آلمانیها را با حس عمیق صلحطلبی انباشته است.
فریتز کیرکمیِر، سخنگوی کمیسیون گورستانهای جنگی آلمان میگوید: «بریتانیا، فرانسه و بلژیک هنوز هم از جنگ جهانی اول با عنوان جنگ بزرگ یاد میکنند، ولی خاطرهٔ ما از آن جنگ زیر یادِ جنگ جهانی دوم، هولوکاست، تبعید از شرق و بمباران متفقین، مدفون شده است. جنگ جهانی اول نقش کماهمیتی در حافظه ملی آلمان بازی میکند.» این کمیسیون امید زیادی به ردگیری خانوادههای سربازان این سنگر ندارد. کیرکمیِر میگوید: «ما هنوز کسی را پیدا نکردهایم، و همانطور که میتوانید تصور کنید، با گذشت این زمان طولانی، کار پیدا کردن خانوادههای سربازان کار بسیار دشواری خواهد بود. کار دشواری که بخشی از آن تماس گرفتن با ادارات ثبت احوال محلی است.»
البته اگر افکار عمومی آلمان میل و علاقهای به این موضوع داشت، غلبه بر این مشکلات کار نشدنیای نیست. نامها و تاریخ و محل تولد تمام این ۲۱ سرباز مشخص است، زیرا که پلاکهای آنها پیدا شده است. مارتین هایدریش، تفنگداری ۲۰ ساله از شهر شونفلد، هری بیِرکمپ سربازی که در ۱۸ ژانویه سال ۱۸۸۶ در هامبورگ به دنیا آمده و ستوان آگوست هوتن ۳۷ ساله از شهر آخن، در میان این اجساد هستند. یک سنگ یادبود که اسامی آنها روی آن حک شده، در یک گورستان جنگی آلمان در آن نزدیکی، نصب شده است. کمیسیون گورستانهای جنگی آلمان، این اجساد را در آن گورستان دفن خواهد کرد، مگر اینکه با خانوادههای آنها تماس گرفته و آنها خواستار انتقال بستگان کشته شدهشان به آلمان شوند.
گاز خردل و بمباران سنگین
یورگن اهرِت، یک آلمانی که مقامات فرانسوی را در جریان حفاری این سنگر کمک میکند، درباره جنگ در این جبهه در منطقه الساس تحقیق کرده و معتقد است که وقایع رخ داده در این جبهه بسیار مشابه جبهههای دورتر در شمال بوده است، جبهههایی که نامشان کشتار مکانیزهای را که مشخصه این جنگ بود به ذهن میآورد، یعنی جبهههای وردون، سوم، آرتوآز و ایپرس. در این جنگ عالمگیر که «جنگی برای پایان دادن به تمام جنگها» خوانده میشد نزدیک به ۱۵ میلیون نفر کشته و ۲۰ میلیون نفر دیگر هم مجروح شدند. اهرت میگوید: «فرانسویها با مینهای هوایی مجهز به فیوزهای تأخیری این سنگر را بمباران کردند، که بمبها در دو نقطه سقف سنگر را شکافته و در کنار دیوار کناری آن منفجر شدهاند.»
بمباران فرانسویها ۶ ساعت به طول انجامیده و سنگر کیلیان که اصولاً ضدبمب بود نتوانسته در برابر این بمبهای ویژه دوام بیاورد. در پی بمباران فرانسویها، آلمانیها با بمباران ۳ ساعته با بمبهای حاوی گاز خردل پاسخ آنها را دادند.
علاقهٔ عمومی به ماجرای جنگ جهانی اول همواره در بریتانیا قدرت و شدت زیادی داشته است، و در سالهای اخیر با درگذشتن آخرین بازماندههای آن جنگ و نیز توسعه اینترنت که جستوجوی خانوادههای سربازان را آسانتر میکند، این میل و علاقه شدت بیشتری به خود گرفته است. قرار است در سال ۲۰۱۴ مراسمی به یادبود ۱۰۰ سالگی این جنگ برگزار شود.
کیرکمیِر میگوید، معلوم نیست که این یادبود بتواند در آلمان هم طرفدارانی داشته باشد. تا آن زمان، سنگر کیلیان دوباره ناپدید شده است، این بار زیر جادهای مدرن، ولی مردانی که در آن سنگر جان دادند، چه فراموش شده باشند چه نه، دستکم جای باارزشتری برای آرامش ابدی یافتهاند.
باستانشناسان در شمال فرانسه جسد این ۲۱ سرباز آلمانی حاضر در جنگ جهانی اول را از پناهگاهی زیرزمینی بیرون کشیدند که در حمله فرانسویها در مارسِ ۱۹۱۸ تخریب شده است و از آن زمان تاکنون باز نشده بود. هنوز هم بعد از گذشت نزدیک به یک قرن از این جنگ، جابهجا در جریان عملیات ساختمانسازی در مناطقی که سابقا جبهههای جنگی در غرب فرانسه و بلژیک بود، اجساد سربازان این جنگ پیدا میشود، ولی یافتن این تعداد سرباز در یک مکان اتفاق نادری به شمار میآید.
آثار به جای مانده در این گور وحشتناک دستهجمعی، پرده از واقعیت زندگی سربازانی برمیدارد که زیر باران گلولههای بمبی که سقف تونل را شکافته و تا پایین نفوذ کرده بودند، کشته شدند. میشائیل لندُلت، باستانشناس فرانسوی که سرپرستی تیم تحقیقات را برعهده دارد، میگوید، «از یک نظر کمی شبیه پومپِی است. همهچیز در عرض چند ثانیه فروریخته و تا الان درست همانطور که آن زمان بود بر جای مانده. این کشف عجیب و غیرمعمولی است.»
این سربازان از دسته ششمِ «هنگ ۹۴-ام پیادهنظام ذخیره» بودند. اجساد آنها را آن زمان در پناهگاه رها کرده بودند زیرا که درآوردن و بردن این اجساد خطرناک تلقی شده بود. جمعاً ۳۴ سرباز در این سنگر کشته شدند، که سربازان دیگر تنها توانستند ۱۳ نفرشان را از زیر خاک درآورند. سقف سنگرِ «کیلیان»، که تونلی به طول ۱۲۵ متر در نزدیکی شهر کوچکِ کارسپاک است، در اکتبر سال ۲۰۱۰ به طور تصادفی و در جریان خاکبرداری یک پروژه راهسازی که در آن نزدیکی اجرا میشد، کشف شد. اداره باستانشناسی محلی این منطقه، ماه اکتبر جاری حفاری گستردهای را در این منطقه آغاز کرد و انتظار میرود که تا اواسط نوامبر کار آنها به پایان برسد.
پیپها، کیفهای پول و یک تسبیح
این تونل، که شش متر زیر زمین و ۱/۸۰ متر ارتفاع دارد، با دقت و پشتکار ویژه آلمانیها ساخته شده است و از وسیله گرمایش، خط تلفن، برق، تختخوابها و لولهای برای پمپاژ کردن آب به بیرون برخوردار است. همچنین ۱۶ در خروجی دارد و آنقدر بزرگ هست که در مواقع اضطرار بتوان تا ۵۰۰ نفر را در آن جای داد. باستانشناسان توانستهاند کنارهها، کف و راهپلههای سنگر را بیرون بکشند، که همگی از الوار سنگین ساخته شدهاند. دوام و ماندگاری عمدی این سازه نشان میدهد که بخش عمدهای از جنگ پایدار و دائمی و در حال سکون بوده است، که این امکان را به دو طرف داده که بتوانند سنگربندیهای گستردهای را به طول بیش از ۷۰۰ کیلومتر بسازند که از مرز سوئیس تا دریای شمال کشیده شدهاند.
پوتینها، کلاهخودها و اسلحه، یک بطری شراب و یک قوطی سس خردل در کنار وسایل شخصیای چون پلاک، کیف پول، پیپ، جاسیگاری، عینک و دفترچههای یادداشت در این سنگر پیدا شدهاند. یک تسبیح هم در این سنگر بدفرجام کشف شد، که در میان دانههایش یک گلولهٔ فرانسوی انداخته شده است؛ یادگاریای که بهوضوح قرار بود به دست کسی در میهن برسد. لندلت میگوید: «این اشیاء را به آزمایشگاه خواهیم برد تا آن جا تمیزشان کرده و رویشان تحقیق شود.» هنوز مشخص نیست که دفترچههای پیدا شده اسناد هویت هستند یا خاطرات شخصی سربازان. اسکلت یک بُز هم در این سنگر پیدا شده، که احتمالاً به عنوان منبع تأمین شیر تازه به کار گرفته میشده است.
آلمانیها بیمیل به شنیدن این ماجرا
در بریتانیا، کشف گور دستهجمعیای مثل این بیشک صدر اخبار تمام رسانهها را اشغال میکرد، حتماً خبرنگاران بازماندههای آن سربازان مرده را پیدا میکردند و داستانهای بسیاری نقل میکردند از آخرین قهرمانان میهن که در آن نبرد وحشتناک که قرن بیستم را شکل داد، جانشان را نثار میهنشان کردهاند. سال ۲۰۰۹ این اتفاق افتاد، وقتی که گورهای دستهجمعی حاوی ۲۵۰ سرباز استرالیایی و بریتانیایی نزدیک روستای فرمل، در حومه شهر لیل، کشف شد. تلاش گستردهای آغاز شد تا از روی بقایای اجساد و با آزمایش دیانای هویت مردهها کشف شود، و پس از آنکه بیش از ۲۰۰۰ نفر از بستگان سربازان کشتهشده در جنگ به فراخوان دولت پاسخ گفته و نمونههای دیانای خود را در اختیار تیم تحقیقات گذاشتند و هویت دقیق ۱۱۰ نفر از اجساد کشفشده مشخص شد.
ولی در آلمان داستان به همین سادگیها نیست. این یافته اخیر تنها به خبر صفحات میانی چندتایی از روزنامههای این کشور راه یافت. در حافظه این ملت، مفهوم جنگ زیر سایه بزرگ و فراگیر جنگ جهانی دوم، هولوکاست و بار گناهی که تا به امروز بر شانههای آلمان سنگینی میکند، پنهان شده است. هر دوی این رویدادها آلمانیها را با حس عمیق صلحطلبی انباشته است.
فریتز کیرکمیِر، سخنگوی کمیسیون گورستانهای جنگی آلمان میگوید: «بریتانیا، فرانسه و بلژیک هنوز هم از جنگ جهانی اول با عنوان جنگ بزرگ یاد میکنند، ولی خاطرهٔ ما از آن جنگ زیر یادِ جنگ جهانی دوم، هولوکاست، تبعید از شرق و بمباران متفقین، مدفون شده است. جنگ جهانی اول نقش کماهمیتی در حافظه ملی آلمان بازی میکند.» این کمیسیون امید زیادی به ردگیری خانوادههای سربازان این سنگر ندارد. کیرکمیِر میگوید: «ما هنوز کسی را پیدا نکردهایم، و همانطور که میتوانید تصور کنید، با گذشت این زمان طولانی، کار پیدا کردن خانوادههای سربازان کار بسیار دشواری خواهد بود. کار دشواری که بخشی از آن تماس گرفتن با ادارات ثبت احوال محلی است.»
البته اگر افکار عمومی آلمان میل و علاقهای به این موضوع داشت، غلبه بر این مشکلات کار نشدنیای نیست. نامها و تاریخ و محل تولد تمام این ۲۱ سرباز مشخص است، زیرا که پلاکهای آنها پیدا شده است. مارتین هایدریش، تفنگداری ۲۰ ساله از شهر شونفلد، هری بیِرکمپ سربازی که در ۱۸ ژانویه سال ۱۸۸۶ در هامبورگ به دنیا آمده و ستوان آگوست هوتن ۳۷ ساله از شهر آخن، در میان این اجساد هستند. یک سنگ یادبود که اسامی آنها روی آن حک شده، در یک گورستان جنگی آلمان در آن نزدیکی، نصب شده است. کمیسیون گورستانهای جنگی آلمان، این اجساد را در آن گورستان دفن خواهد کرد، مگر اینکه با خانوادههای آنها تماس گرفته و آنها خواستار انتقال بستگان کشته شدهشان به آلمان شوند.
گاز خردل و بمباران سنگین
یورگن اهرِت، یک آلمانی که مقامات فرانسوی را در جریان حفاری این سنگر کمک میکند، درباره جنگ در این جبهه در منطقه الساس تحقیق کرده و معتقد است که وقایع رخ داده در این جبهه بسیار مشابه جبهههای دورتر در شمال بوده است، جبهههایی که نامشان کشتار مکانیزهای را که مشخصه این جنگ بود به ذهن میآورد، یعنی جبهههای وردون، سوم، آرتوآز و ایپرس. در این جنگ عالمگیر که «جنگی برای پایان دادن به تمام جنگها» خوانده میشد نزدیک به ۱۵ میلیون نفر کشته و ۲۰ میلیون نفر دیگر هم مجروح شدند. اهرت میگوید: «فرانسویها با مینهای هوایی مجهز به فیوزهای تأخیری این سنگر را بمباران کردند، که بمبها در دو نقطه سقف سنگر را شکافته و در کنار دیوار کناری آن منفجر شدهاند.»
بمباران فرانسویها ۶ ساعت به طول انجامیده و سنگر کیلیان که اصولاً ضدبمب بود نتوانسته در برابر این بمبهای ویژه دوام بیاورد. در پی بمباران فرانسویها، آلمانیها با بمباران ۳ ساعته با بمبهای حاوی گاز خردل پاسخ آنها را دادند.
علاقهٔ عمومی به ماجرای جنگ جهانی اول همواره در بریتانیا قدرت و شدت زیادی داشته است، و در سالهای اخیر با درگذشتن آخرین بازماندههای آن جنگ و نیز توسعه اینترنت که جستوجوی خانوادههای سربازان را آسانتر میکند، این میل و علاقه شدت بیشتری به خود گرفته است. قرار است در سال ۲۰۱۴ مراسمی به یادبود ۱۰۰ سالگی این جنگ برگزار شود.
کیرکمیِر میگوید، معلوم نیست که این یادبود بتواند در آلمان هم طرفدارانی داشته باشد. تا آن زمان، سنگر کیلیان دوباره ناپدید شده است، این بار زیر جادهای مدرن، ولی مردانی که در آن سنگر جان دادند، چه فراموش شده باشند چه نه، دستکم جای باارزشتری برای آرامش ابدی یافتهاند.