امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ஜ۩۩ஜ گفتوگوی آزاد 153(2) ஜ۩۩ஜ

دست تو جيب ميزنم قدم تو پارك به فكر اينكه يه روزی ميرم زير خاك
دوست ندارم پيریُ ببينم
دوست ندارم هيچكیُ ببينم
فكر كنم افسردم فكر كنم من مُردم
بريز اون خاكُ روم
هيچكی بالا سر قبر نباشه
بريز اون خاكُ روم نكنيد راهُ دور
نذارين دلم تنگ شه
نذارين وجودم دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
پُر از غم شه
بذارين تو خودم باشم شايد شدش روشن راهم
سلام خدا بهم ميگه باهم ميريم
الان كجا
بهم بگو اينجا خوبه بهم نگو آدماش جور واجوره
نگو اونجا بده
نگو اونجام غمه
نگو كه بايد تحمل كنم نگو كه روزامُ پر از تنفر كنم
من ديگه خسته شدم
از وضع خودم
از اين روزای بی رنگ از آدمای بی رحم
دلخوش به يه سيگار
دلخوش به يه گيتار
دلخوش به آهنگم با يه مغز بيمار


ஜ۩۩ஜ گفتوگوی آزاد 153(2) ஜ۩۩ஜ
Oreb#


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: ஜ۩۩ஜ گفتوگوی آزاد 153(2) ஜ۩۩ஜ - T!K TA∀K - 28-06-2014، 1:17


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان