【 בَرב بـے בَرבے هـآے یـــہ בیـפنــہ 】

[ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ]

hi ~

مهری منتشر میکند !!!!

و اینک ..

【 בَرב بـے בَرבے هـآے یـــہ בیـפنــہ 】

انقـَـدرام بیـکـار نیستـَـم . . .

کـه بخوآم حآل تـــو رو بگیرَمــ !

میشینـَـم ایـن جآ پام رو میذآرَم رو پاهآمــ

" ســرنوشتــ " خودش دهـنـتُ سـِـرویس مے کــُـنـه ×

~.~.~

میــگمآ !!!

تو کـه داری میری ایـن خرت و پرتآت رو هـم ببر ؛

× بعــدی جـآ شه ×

~.~.~

خیلی بارته ?

صب کن الان واست گاری میگرم !

نمیگم نباشی میمیرم

نمیگم بی تو هیچم

بودی، بودی

نباشیم ، هستن

شدی "خاص" ?

هِ آره از رو "عقده" !

چون "هیچـکس" تو رو "نـخواس" !

~.~.~

تو آسمونا دنبالت بودیم ؛

زیر غریبه ها  پیدات کردیم !

 زندگی ما بازار نیست

که بری یه دور بزنی و اگه از کسی خوشت نیومد برگردی ،

اگه رفتی دیگه برو ×

~ فک کردی با تو بودن آرزوی قلبی آدماس ؟

× نَ باو حتی واس منگلاشم نیستی در حد زاپاس !

~.~.~

× بعضیا انقد ظاهر و باطنشون کثیفه ..

ک اگ یه وخ آشنا در اومد و بتون سلام کردن ..

شما میگید ؛)))

اع ! تو همون توالت فرنگی خونه قبلیمون بودی ؟

خیلی ب درد بخور بودی بابا لامصب !

" اصن بت نمیومد "

~.~.~

انقد ب ظاهرت نناز !

توالت فرنگی هم هم اسمش شیکه هم قیافش~

اما داخلش

"پر عـ*ـن و کثافط کاریه"

این بادی که انداختی توو گلوت ،
قبلا توو معده ی ما بوده … آره …

ﻣﻮﻗﻌﻰ ﻛﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﻧﻢ ،
ﺳﺮ ﺗﻜﻮﻥ ﻧﺪﻩ …
ﺻﺪﺍﻯ ﺯﻧﮕﻮﻟﺖ ﺭﻭ ﻣﺨﻪ (((((: !!!!!

وقتی به بزرگیت پی بردم که ؛

 سیفونو کشیدم و نرفتی پایین !

~.~.~

 تا دیروز واسمون چشم چشم دو ابرو میکشیدی 
حالا شد خط و نشون ؟

~.~.~

عزیزم درسته ایران جنگل زیاد داره ,
اما شما داری تو شهر زندگی میکنی .
یا برگرد پیش دوستات یا آدم باش خواهشا !

پسرم ،
با دود بزرگ نمیشی !
دودکش خانه را نگاه کن ،
سال هاست به همین اندازه است …





the end ~

【 این اولین پست موضوعی من تو ادبیات بود ! پدرم در اومد ! میدونم خیلی خوب نبود اما .. هییم برا بار اول خوب بود ^-^ !!!】