اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یهودستیزی نوین در اروپا؛ رویا یا واقعیت

#1
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
یهودستیزی نوین در اروپا؛ رویا یا واقعیت
شارون در سخنرانی خود در میان اعضای انجمن یهودیان آمریکا در اورشلیم اظهار داشت که اگرچه به یهودیان سراسر جهان توصیه می‌شود که به اسرائیل مهاجرت نمایند، اما مهاجرت یهودیان فرانسه به اسرائیل به‌دلیل خطرات موجود یک «باید» است.
شارون در سخنرانی خود ضمن این‌که از دولت فرانسه درخواست کرد تا تمامی توان خود را برای حل مشکل یهودیان در فرانسه به‌کار ببندد، اذعان داشت که فرانسه با شکل جدیدی از سامی‌ستیزی (یهودستیزی)  روبه‌روست که براساس احساسات و تبلیغات ضداسرائیلی  پایه‌ریزی شده است. وی در سخنان خود ضمن اشاره به مسلمانان مقیم فرانسه به‌عنوان مظنونان اصلی این قضایا، گفت که فرانسه با ۵ میلیون مسلمان، دارای بزرگ‌ترین جامعه مسلمانان در اروپا است که این عده رقمی در حدود ۱۰ درصد کل جمعیت فرانسه را تشکیل می‌دهند و این مسئله برای یهودیان مقیم فرانسه خطرساز است.
شارون در ادامه گفت: «ما شاهد وحشیانه‌ترین شکل یهودستیزی در فرانسه هستیم».[۱]
پیشینه
این اولین‌بار نیست که آریل شارون یهودیان فرانسه را برای مهاجرت به اسرائیل تشویق می‌کند اما اهمیت سخنان اخیر او در این است که وی تا به‌حال به این اندازه صریح، رک و بی‌پرده در مورد لزوم مهاجرت یهودیان فرانسه به اسرائیل و محکومیت دولت فرانسه سخن نرانده است.[۲] با بروز درگیری‌های جدید میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی، موج جدیدی از حرکات و اقدامات تهدیدآمیز علیه یهودیان مقیم فرانسه آغاز شده است.[۳] افزایش یهودستیزی در شش‌ماهه اول سال ۲۰۰۴ در فرانسه باعث شده است تا دولت فرانسه تدابیر امنیتی جدیدی را برای دفاع از اقلیت یهودی مقیم این کشور اتخاذ نماید.[۴] با این حال به‌نظر می‌رسد دولت فرانسه همچنان با مشکل افزایش میزان یهودستیزی در این کشور مواجه است. براساس گزارشات منتشره از سوی خبرگزاری‌های مختلف، از مهم‌ترین اقدامات انجام‌شده علیه یهودیان مقیم فرانسه طی چند سال اخیر می‌توان از ارسال نامه‌ها و پیام‌های تلفنی تهدید‌آمیز، حملات جانی و مالی به یهودیان، به آتش کشیدن مدارس یهودی، بی‌حرمتی به کنیسه‌ها و گورستان‌های یهودی نام برد.
در نوامبر سال ۲۰۰۳ در یک حرکت یهودستیزانه، یک مدرسه یهودی در حومه پاریس به آتش کشیده شد.[۵] همچنین در می ۲۰۰۴ خرابکاران در یک گورستان یهودی در منطقه آلزاس  در مرز میان فرانسه و آلمان، بر روی سنگ قبرهای این گورستان سمبل صلیب شکسته آلمان هیتلری را نقاشی کرده بودند.[۶] همچنین در اقدامی مشابه، خرابکاران در گورستان یهودی دیگری در شهر استراسبورگ نیز بر روی سنگ قبرها سمبل صلیب شکسته نازی‌ها و یا حروفی چون HH ـ مخفف Heil Hitler ـ و یا کلماتی چون ADOLF ـ نام کوچک هیتلر ـ را نقاشی کرده بودند.[۷] همچنین این خرابکاران در اقدام سمبلیک دیگری در دهکده‌ای  در جنوب فرانسه، دیواری را که کودکان کولی و یهودی در زمان جنگ جهانی دوم در پشت آن زندانی بودند و بر روی آن نقاشی کشیده بودند، تخریب نمودند.[۸]
گزارش‌گر خبرگزاری BBC اذعان می‌دارد که در این بین، مسلمانان مقیم فرانسه خود را اولین قربانیان چنین اقدامات خرابکارانه‌ای علیه یهودیان می‌دانند و اطمینان دارند که فشارها به ایشان بیشتر خواهد شد.[۹]
تبلیغات دولت اسرائیل علیه مسلمانان مقیم فرانسه در مورد اقدامات یهودستیزانه اخیر و تشدید سوءظن مردم و دولت فرانسه نسبت به نقش مسلمانان در این اقدامات، در حالی صورت می‌گیرد که حملات خرابکارانه اینچنینی تنها محدود به کنیسه‌ها و گورستان‌های یهودیان نبوده بلکه مساجد و گورستان‌های مسلمانان را نیز شامل شده است. به‌عنوان مثال در ژوئن ۲۰۰۴ خرابکاران بر روی بیش از ۵۰ سنگ قبر در یکی از گورستان‌های مسلمانان در دهکده‌ای  در جنوب فرانسه، علامت صلیب شکسته آلمان هیتلری را نقاشی کردند.[۱۰] از این جالب‌تر آنکه خرابکاران مذکور در می ۲۰۰۴ نیز ـ همان‌طور که به گورستان‌های یهودی منطقه آلزاس بی‌حرمتی کردند ـ در گورستان مجاور آن که متعلق به مسیحیان است نیز صلیب‌های شکسته را نقاشی نمودند.[۱۱]
شواهد مذکور به ظاهر نشان می‌دهند که اقدامات خرابکارانه مذکور، نه توسط مسلمانان بلکه توسط گروه‌های نئونازی انجام گرفته است. این مطلب نه تنها از علامات، حروف و کلمات نقش بسته بر روی سنگ قبر‌ها قابل دریافت است، بلکه بی‌حرمتی به گورستان مسلمانان و همچنین بی‌حرمتی خرابکاران به گورستان مسیحیان در منطقه آلزاس ـ که جنبه‌ای سمبلیک داشت ـ خود گواه دخالت نئونازی‌ها در این خرابکاری‌ها است. چراکه منطقه آلزاس از جمله مناطق جغرافیایی مهمی است که در طول تاریخ همواره منبع مناقشه میان آلمان و فرانسه بوده است.
اگرچه به‌نظر می‌رسد چنین اقداماتی توسط نئونازی‌ها انجام گرفته باشد، اما در گزارشی که از سوی «مرکز دیده‌بان نژادپرستی اروپا»  منشر شده است، عنوان شد، که پس از نئونازی‌ها، مسلمانان مهاجر از آفریقای شمالی و آسیا دومین دسته از مظنونان هستند.[۱۲]
یکی دیگر از بحث‌برانگیزترین حرکات اخیر ضدیهود در اروپا، خلق یک اثر هنری توسط یک هنرمند سوئدی بود که در ژانویه ۲۰۰۴ در «موزه تاریخ» سوئد در معرض دید عموم قرار گرفت. اثر هنری جنجالی وی، موجبات خشم مقامات دولت اسرائیل را فراهم آورد. این هنرمند در اثر هنری خود از حوضچه‌ای واقع در حیاط موزه استفاده کرده بود. وی با پر کردن این حوضچه از مایعی قرمز رنگ ـ که نماد خون بود ـ قایقی سفید رنگ را بر روی آب خونین حوضچه شناور ساخته بود که به سوی قایق، تصویری از یک زن جوان مجاهد فلسطینی  قرار داشت که طی یک حمله استشهادی در مناطق اشغالی فلسطین، به شهادت رسیده بود. نام اثر مذکور «سفیدبرفی و دیوانگی حقیقت»  بود.
این اثر هنری ـ که به‌نوعی حرکت شهادت‌طلبانه این زن جوان فلسطینی را از سوی یک غیرمسلمان مورد تقدیس قرار داده بود ـ واکنش شدید شخص آریل شارون و دیگر مقامات دولت اسرائیل و مجامع مختلف یهودی در سرتاسر جهان را به همراه داشت.[۱۳] همچنین باید از آخرین فیلم سینمایی «مل گیبسون» با نام «مصائب مسیح» نیز به‌عنوان یک حرکت ضدیهود یاد نمود.
یهودستیزی در اروپا براساس آمار رسمی
«مرکز دیده‌بان نژادپرستی و بیگانه‌ستیزی اروپا»  وابسته به اتحادیه اروپا، دست به انتشار یک پروژه مطالعاتی زده است که حقایق بسیاری را در مورد وضعیت یهودیان در ۱۵ کشور عضو اتحادیه اروپا تا سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳، براساس آمارها و ارقام رسمی، نشان می‌دهد.
در مورد وضعیت یهودیان در فرانسه باید گفت که براساس گزارش منتشره مذکور، جامعه امروز یهودیان فرانسه دارای حدودا ۶۰۰ هزار نفر جمعیت است که رقمی در حدود ۱ درصد کل جمعیت فرانسه را تشکیل می‌دهد.[۱۴]
براساس آمار منتشره، از سال ۱۹۹۲ تا سال ۲۰۰۲، شاهد افزایش چشم‌گیر تهدیدات و اقدامات یهودستیزانه در کشور فرانسه هستیم. میزان تهدیدات یهودستیزانه در فرانسه در سال ۱۹۹۲، ۹۴ مورد و میزان اقدامات و حملات انجام‌شده علیه یهودیان در این کشور، ۲۰ مورد بوده است. این رقم طی هشت سال در سال ۲۰۰۰ با افزایش ناگهانی مواجه می‌گردد به‌نحوی که میزان تهدیدات علیه یهودیان در فرانسه در سال ۲۰۰۰، ۶۲۴ مورد و میزان اقدامات و حملات انجام‌شده علیه آنان ۱۱۹ مورد گزارش شده است. هر دو آمار تهدیدات و اقدامات عملی یهودستیزانه در فرانسه رشدی در حدود ۱۰ برابر را طی هشت سال نشان می‌دهد.
این ارقام در سال ۲۰۰۱ کاهش یافت ـ اگرچه این کاهش چشم‌گیر نبود ـ و ۱۸۴ مورد تهدید و ۳۲ مورد اقدام عملی علیه یهودیان ثبت شده بود. اما به ناگاه شاهد افزایش دوباره و ناگهانی یهودستیزی در فرانسه در سال ۲۰۰۲ هستیم که بر این اساس ۷۳۱ مورد تهدید و ۱۹۳ مورد اقدام به حمله و تجاوز عملی علیه یهودیان مقیم این کشور در سال ۲۰۰۲ صورت گرفته است. این آمار نشان می‌دهد که موارد تهدید و اقدام عملی علیه یهودیان فرانسه در سال ۲۰۰۲، نسبت به سال ۲۰۰۱، شش برابر شده است.[۱۵]
در گزارش مزبور ذکر شده است که مهم‌ترین عامل در افزایش آمار یهودستیزی در فرانسه در سال ۲۰۰۰، آغاز انتفاضه دوم مسجد‌الاقصی در این سال بوده است. این گزارش همچنین از مهم‌ترین عوامل کاهش آمار یهودستیزی در فرانسه در سال ۲۰۰۱ را حوادث ۱۱ سپتامبر می‌شمارد. چراکه پس از وقوع حوادث ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱، علاوه بر این‌که تدابیر امنیتی در فرانسه تشدید شد و در نتیجه امکان اقدام به حملات یهودستیزانه با محدودیت مواجه شد، سیاست‌های خاص ایالات متحده آمریکا در مورد جنگ با تروریسم، محور شرارت و جنگ در افغانستان، توجه افکار عمومی و رسانه‌های جمعی را از مسائل اعراب و اسرائیل، به مسائل دیگری معطوف ساخت. اگرچه آریل شارون در فوریه ۲۰۰۱ به قدرت رسید، ولی اقدامات خصمانه او علیه فلسطینیان تحت‌الشعاع اخبار دیگر نقاط جهان به‌ویژه افغانستان قرار گرفت و تشدید اقدامات دولت وی برای مقابله با مبارزان فلسطینی و کارشکنی‌های دولت او در روند صلح خاورمیانه، منجر به بازگشت توجه افکار عمومی و رسانه‌های جمعی جهان و اروپا به مسائل خاورمیانه شد تا حدی که آمار یهودستیزی در فرانسه در سال ۲۰۰۲، شش برابر نسبت به سال گذشته آن تشدید شد.[۱۶]
ناگفته نماند که پیروزی «ژان ماری لوپن»  در دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه در اوایل سال ۲۰۰۲، می‌تواند از دیگر دلایل افزایش جسارت راست‌گرایان افراطی در فرانسه برای اقدام و تهدید علیه یهودیان و دیگر اقلیت‌ها در سال ۲۰۰۲ باشد که در این گزارش به این مسئله اشاره نشده است.
براساس آمار منتشره در این گزارش، از ۹۹۲ مورد تهدید صادرشده علیه اقلیت‌های گوناگون نژادی و بیگانه در فرانسه، ۷۳۱ مورد و از ۳۱۳ مورد اقدام تجاوزگری علیه اقلیت‌های نژادی، ۱۹۳ مورد به تهدید و اقدام علیه یهودیان اختصاص داشته است. بر این اساس به‌نظر می‌رسد که یهودیان فرانسه، پرمسئله‌ترین اقلیت مقیم این کشور هستند.[۱۷]
همچنین براساس آمار رسمی ارائه‌شده از سوی دولت فرانسه، میزان تهدیدات و اقدامات علیه یهودیان در این کشور در سال ۲۰۰۳، ۵۹۳ مورد بوده است. این در حالی است که در شش ماهه اول سال ۲۰۰۴، ۵۱۰ مورد تهدید و اقدام به یهودستیزی انجام گرفته است و این رقم نشان می‌دهد که اگرچه یهودستیزی در فرانسه در سال ۲۰۰۳ نسبتا کاهش یافت، اما در سال ۲۰۰۴ این رقم تقریباً دوبرابر خواهد شد. چراکه در شش‌ ماه اول سال ۲۰۰۴ رقمی شبیه به کل سال ۲۰۰۳ به‌دست آمده است.[۱۸]
گزارش تحقیقاتی مرکز دیده‌بان نژادپرستی و بیگانه‌ستیزی اروپا  ـ که براساس آمارهای رسمی و غیررسمی ارائه‌شده از سوی دولت‌های عضو اتحادیه اروپا و سازمان‌های غیردولتی فعال در زمینه نژادپرستی و یهودستیزی تهیه شده است، وضعیت یهودستیزی در ۱۵ کشور عضو اتحادیه اروپا را در سال‌های اخیر ـ به‌جز فرانسه که مفصلا به آن پرداختیم ـ این‌گونه ارزیابی می‌کند:[۱۹]
۱ـ بلژیک
در سال ۲۰۰۲، ۶۴ مورد اقدام یهودستیزانه در این کشور ثبت شده که افزایش در حدود دوبرابر را نسبت به سال ۲۰۰۰ نشان می‌دهد.
۲ـ آلمان
یهودستیزی در آلمان از سال ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۰، ۶۹ درصد افزایش داشته است. در سال ۲۰۰۱، اگرچه حرکات یهودستیزانه باز هم افزایش داشته، ولی این افزایش چندان چشم‌گیر نبوده است. در سال ۲۰۰۲، یهودستیزی در آلمان تشدید شده است به‌طوری که آمار اقدامات یهودستیزانه از ۱۸ مورد در سال ۲۰۰۱ به ۲۸ مورد در سال ۲۰۰۲ رسیده است. در شش‌ماهه اول سال ۲۰۰۳ نیز ۱۶ اقدام یهودستیزانه در این کشور ثبت شده است.
۳ـ هلند
گزارش مذکور آمار و ارقامی در خصوص یهودستیزی در هلند ارائه نداده است ولی اذعان داشته که یهودستیزی در این کشور به‌ویژه در آمستردام در حال افزایش است.
۴ـ بریتانیا
آمار، حاکی از افزایش یهودستیزی در این کشور است. در سال ۲۰۰۲، ۳۵۰ مورد اقدام علیه یهودیان صورت گرفته که نسبت به سال قبل از آن، ۱۳ درصد افزایش نشان می‌دهد. جالب‌تر آن‌که آمار یهودستیزی در بریتانیا در بهار سال ۲۰۰۳، ۷۵ درصد افزایش را نسبت به بهار سال ۲۰۰۲ عیان می‌کند.
۵ـ سوئد
در سوئد آمار یهودستیزی در چند سال اخیر یکسان بوده و تشدید نشده است. آمار نشان می‌دهد که در سال ۲۰۰۰، ۱۳۱ مورد، در سال ۲۰۰۱ باز هم ۱۳۱ مورد و در سال ۲۰۰۲، ۱۱۵ مورد اقدام علیه یهودیان انجام گرفته است.
۶ـ یونان
براساس این گزارش، نوع حس عمومی یهودستیزی در میان مردم یونان وجود دارد اما هیچ‌گونه آمار رسمی در گزارش مربوطه در مورد وضعیت یهودستیزی در این کشور درج نشده است.
۷ـ اتریش
در این کشور میزان اقدامات یهودستیزانه در سال ۲۰۰۳ نسبت به سال ۲۰۰۲، ۷۰ درصد افزایش نشان می‌دهد. در سال ۲۰۰۳، ۱۰۸ مورد اقدام علیه یهودیان در این کشور ثبت شده است.
۸ـ ایتالیا
در گزارش مزبور از یهودستیزی در ایتالیا آماری ارائه نشده اما آمده است که آنچه در ایتالیا به‌عنوان یهودستیزی وجود دارد، بیشتر در قالب تهدید یهودیان است تا اقدامات عملی و تجاوز علیه آنان.
۹ـ دانمارک
در مورد دانمارک نیز آماری ارائه نشده است.
۱۰ـ اسپانیا
در مورد اسپانیا نیز آماری ارائه نشده است.
۱۱ـ ایرلند
در این کشور شواهدی که حاکی از افزایش میزان یهودستیزی باشد، یافت نشده است.
۱۲ـ لوکزامبورگ
در این کشور شواهدی که حاکی از افزایش میزان یهودستیزی باشد، یافت نشده است.
۱۳ـ پرتغال
در این کشور، هیچ گزارشی از اقدامات یهودستیزانه در سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ صورت نگرفته ولی همچون ایتالیا، تهدیداتی نسبت به یهودیان مقیم این کشور گزارش شده است.
۱۴ـ فنلاند
در گزارش موردنظر، از این کشور آماری ارائه نشده و تنها به ذکر دو مورد بمبگذاری به‌طور هم‌زمان در هلسینکی اشاره شده است.
گزارش مرکز دیده‌بان نژادپرستی و بیگانه‌ستیزی اروپا در پایان این‌گونه نتیجه می‌گیرد که وضعیت یهودستیزی در ۱۵ کشور عضو اتحادیه اروپا در سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ کاملا متنوع و متفاوت بوده است.[۲۰] بنابراین براساس این گزارش، یهودستیزی در کشورهای فرانسه، بلژیک، آلمان، هلند، بریتانیا و اتریش در حال افزایش است. در سوئد این میزان تغییر چندانی ننموده است و در دیگر کشورهای اروپایی به‌دلیل فقدان دسترسی به آمار و ارقام رسمی، نمی‌توان نتیجه خاصی را به‌دست آورد.
دیدگاه‌ها و نظریات
اظهارات آریل شارون در مورد لزوم مهاجرت یهودیان فرانسه به اسرائیل، موجب واکنش شدید مقامات فرانسوی شده است.
شدیدترین واکنش به اظهارات وی توسط ژاک شیراک، رئیس‌جمهور فرانسه انجام شد که بیان داشت هرگونه سفر آریل شارون، نخست‌وزیر اسرائیل به فرانسه، تا ادای توضیحات کافی درباره اظهارات اخیرش لغو خواهد شد و از او در پاریس استقبالی صورت نخواهد گرفت. این مسئله در بیانیه کاخ الیزه در مورد اظهارات شارون نیز درج شد.
کاخ الیزه در بیانیه خود اذعان داشت که: «فرانسه اعلام می‌کند که از امروز هرگونه دیدار نخست‌وزیر اسرائیل از پاریس ـ که هنوز تاریخ مشخصی برای انجام چنین سفری تعیین نشده است ـ تا اطلاع ثانوی و تا ادای توضیحات کافی در خصوص اظهارات اخیر وی از سوی دولت اسرائیل، به تعویق خواهد افتاد».[۲۱]
گرچه همان‌گونه که در بیانیه کاخ الیزه آمده است، تاریخ دقیقی برای انجام دیدار نخست‌وزیر اسرائیل از فرانسه تعیین نشده بود، ولی ابراز این مطلب که دیدار نخست‌وزیر یک کشور از کشور دیگری ممنوع خواهد بود، به‌شدت به چهره سیاسی شارون لطمه خواهد زد.
میشل بارنیه،  وزیر امورخارجه فرانسه نیز گفت که وی اگرچه دیدار مقرر خود از اسرائیل را ـ که قرار است در اواخر سال جاری میلادی انجام پذیرد ـ لغو ننموده است ولی پاریس همچنان مصمم است تا از نخست‌وزیر اسرائیل در مورد اظهارات اخیر خود توضیح بخواهد. بارنیه در مصاحبه با شبکه اول رادیو فرانسه گفت که اظهارات شارون حاکی از یک «عدم درک متقابل جدی» است. وی در ادامه گفت که سخنان شارون «نوعی بی‌احترامی به جمهوری فرانسه بود، توهین به کشوری که تمامی شهروندان آن از حقوق برابر و آزادی‌های یکسان در مورد اعتقادات مذهبی خود برخوردارند».[۲۲]
جالب اینجا است که اظهارات شارون از سوی مقامات انجمن‌ها و سازمان‌های یهودی فعال در فرانسه نیز مورد استقبال قرار نگرفته است. برخی از رهبران مذهبی یهودی در فرانسه در مصاحبه‌هایی با شبکه دوم تلویزیون فرانسه گفتند که اظهارات شارون به هیچ عنوان به مسئله یهودستیزی در فرانسه کمکی نخواهد کرد.[۲۳]
پاتریک ژوبر،  عضو «اتحادیه بین‌المللی مبارزه با نژادپرستی و یهودستیزی»  ـ که قدرتمندترین گروه فشار یهودی در فرانسه به‌شمار می‌آید ـ اظهار داشته: «بیانات شارون، صلح و آرامشی را که بدان در اینجا نیازمندیم، به ارمغان نخواهد آورد. من فکر می‌کنم اگر آقای شارون سکوت پیشه می‌کرد، بهتر بود».[۲۴]
همچنین، تئو کلین،  از حامیان سازمان‌ها و انجمن‌های یهودی در فرانسه گفت: «این وظیفه او (شارون) نیست که برای ما تعیین تکلیف کند».[۲۵]
ریچارد پراسکوئه،  عضو شورای نمایندگی نهادهای یهودی در فرانسه در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه، سخنان شارون را مورد انتقاد شدید قرار داد.[۲۶]
از فرانسه گزارش شده است که پس از اظهارات شارون، جو آزاردهنده‌ای در جامعه فرانسه و خصوصا در میان یهودیان مقیم این کشور پدید آمده است و یهودیان فرانسه با شنیدن اظهارات شارون، جو یهودستیزی در فرانسه را جدی‌تر تلقی نموده‌اند.
ناگفته نماند که پس از مخابره گزارشات مربوط به اظهارات شارون، شبکه تلویزیونی Euronews در مصاحبه‌های مختلفی با یهودیان مقیم فرانسه از وضعیت زندگی ایشان در کشور مذکور سؤال کرد. اکثر یهودیان پرسش‌شونده ضمن تأکید بر واقعی بودن مسئله یهودستیزی در فرانسه اذعان داشتند که با این حال، در فرانسه به‌راحتی و با رضایت و آرامش زندگی می‌کنند و خطر یهودستیزی برای ایشان چندان محسوس نیست. با این اوصاف، اظهارات شارون تأثیر‌گذار بوده است و بر طبق گزارشات، حدود ۲۰۰ نفر از یهودیان فرانسه پس از شنیدن سخنان شارون، به‌سوی اسرائیل مهاجرت کردند.
شایان ذکر است که در سالیان اخیر، سالانه حدود ۲۰۰۰ نفر از یهودیان مقیم فرانسه به اسرائیل مهاجرت می‌کنند. این رقم خصوصا با احتمال پیروزی ژان ماری لوپن در انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه افزایش یافته بود.[۲۷]
بنابراین مسئله مهاجرت یهودیان فرانسه به سرزمین‌های اشغالی فلسطین اتفاق جدید به‌حساب نمی‌آید. ولی نکته مهم، مهاجرت حدود ۲۰۰ یهودی فرانسوی طی مراسمی باشکوه و رسمی از سوی سازمان‌های یهودی فرانسه در طول کمتر از یک هفته از مخابره بیانات شارون می‌باشد که حاکی از تأثیرگذاری اظهارات وی است.
افزایش مهاجرت یهودیان فرانسه از این کشور در سال‌های اخیر علاوه بر این‌که موجب خروج سرمایه‌های مالی و انسانی یهودیان فرانسه می‌گردد، چهره دولت این کشور را در اروپا و جهان به‌ویژه در میان یهودیان خدشه‌دار خواهد ساخت. خصوصا به این دلیل که دولت فرانسه همواره از آزادی و امنیت کامل همه مذاهب در این کشور سخن رانده است، لطمه به پرستیژ فرانسه در این عرصه می‌تواند فرصت‌های سرمایه‌گذاری سرمایه‌داران یهودی در فرانسه را نیز تحت تأثیر قرار دهد. دقیقاً به‌دلیل مضرات و پیامدهای منفی فوق است که دولت فرانسه با اعلام ممنوعیت ورود شارون به این کشور تا اطلاع ثانوی، واکنش شدیدی در برابر اظهارات وی نشان داده است.
با افزایش تنش در مناسبات فرانسه ـ اسرائیل، دیگر مقامات رژیم صهیونیستی تاکنون تلاش نموده‌اند تا سخنان اخیر شارون را ملایم‌تر و معتدل‌تر نشان دهند. بسیاری از این مقامات در مصاحبه‌های خود اذعان داشته‌اند که این وظیفه هر یک از رهبران و مقامات کشور اسرائیل است که یهودیان سراسر جهان را برای مهاجرت به اسرائیل تشویق نماید و بنابراین سخنان شارون مسئله جدیدی را مطرح نکرده است.[۲۸]
در ‌عین‌حال سخنگوی دولت آریل شارون اعلام کرده است که سخنان نخست‌وزیر در جمع اعضای انجمن یهودیان آمریکا، به‌نحوی نامطلوب انعکاس یافته است.[۲۹]
برخی از تحلیل‌گران اعتقاد دارند که اظهارات اخیر شارون، نه تنها غیرعامدانه نبوده بلکه کاملا آگاهانه بیان شده است. دولت اسرائیل به‌شدت از افزایش مهاجرت به‌سوی این کشور به‌ویژه پس از مهاجرت‌هایی که یهودیان مقیم اسرائیل به دیگر کشورهای جهان ـ با آغاز انتفاضه دوم مسجدالاقصی ـ انجام داده‌اند، سود می‌برد.
بر طبق پیش‌بینی‌ها، اگر روند مهاجرت به سوی اسرائیل به همین ترتیب از کشورهای مختلف جهان ادامه یابد، شاید برای اولین‌بار در طول ده تا پانزده سال گذشته، جمعیت یهودیان مقیم سرزمین‌های اشغالی فلسطین از جمعیت غیریهودیان منطقه به‌ویژه مسلمانان فلسطینی فراتر رود و بدین ترتیب ترکیب و نسبت جمعیتی موجود در منطقه را ـ که موازنه‌ای به نفع فلسطینیان ایجاد کرده بود ـ بر هم خواهد زد.[۳۰]
یهودستیزی جدید در اروپا
همان‌گونه که قبلا ذکر شد، آمارهای موجود حکایت از افزایش تهدیدات و اقدامات مختلف علیه یهودیان مقیم برخی از کشورهای غرب اروپا به‌ویژه فرانسه، بلژیک، هلند، آلمان، بریتانیا و اتریش دارد. بر همین اساس طی سال‌های اخیر انجمن‌ها و سازمان‌های یهودی مختلف در سرتاسر جهان به‌ویژه «کنگره جهانی یهود»  و «کنگره اروپایی یهود»  تلاش بسیاری را برای جلب‌نظر دولت‌های اروپایی به‌منظور مبارزه با سامی ستیزی (یهودستیزی) به‌انجام رسانیده‌اند.
بر همین اساس در ژوئن ۲۰۰۳ اولین اجلاس مبارزه با یهودستیزی از سوی «سازمان امنیت و همکاری اروپا»  در وین برگزار شد. در اواخر آوریل سال ۲۰۰۴ نیز دومین اجلاس یهودستیزی از سوی این سازمان در برلین برگزار شد که نسبت به اجلاس آغازین، پرثمرتر و از اهمیت بیشتری برخوردار بود.[۳۱]
در کنفرانس برلین بیش از ۵۰۰ نفر از هیأت‌های نمایندگی ۵۵ کشور عضو سازمان امنیت و همکاری اروپا و ۳۲۰ نفر از گروه‌ها و انجمن‌های غیردولتی سرتاسر جهان شرکت داشتند.[۳۲] این کنفرانس با حضور شخصیت‌های مهمی چون کالین پاول، وزیر امورخارجه آمریکا، موشه کاتساو،  رئیس‌جمهور اسرائیل، یوهانس رائو،  رئیس‌جمهور آلمان، گرهارد شرودر، صدراعظم آلمان و یوشکا فیشر، وزیر امورخارجه آلمان برگزار شد.
رئیس‌جمهوری آلمان در سخنرانی افتتاحیه کنفرانس اظهار داشت: «انتقادات وارده به عملکرد دولت اسرائیل در برابر فلسطینیان نباید به‌عنوان پوششی برای احساسات ضدیهودی مورد استفاده قرار گیرد».
وی در ادامه گفت: «همه می‌دانیم که در طول دهه‌های گذشته، یهودستیزی در پشت انتقادات به سیاست‌های دولت اسرائیل قرار داشته است».[۳۳]
در این کنفرانس بسیاری از گروه و انجمن‌های یهودی، دولت‌های اروپایی را به سهل‌انگاری در رابطه با حل مشکل یهودستیزی در اروپا متهم کردند.[۳۴]
در این کنفرانس نتایج یک نظرسنجی از سوی «اتحادیه مبارزه با افترا و هتک حرمت»  در آمریکا ارائه شد که براساس آن، آمار نشان می‌داد در حالی‌که احساسات ضدیهودی در ۱۰ کشور غرب اروپا در سال‌های اخیر کاهش یافته است، دیدگاه‌های منفی نسبت به سیاست‌های دولت اسرائیل در بیشتر این کشورها افزون گشته است. بر طبق این نظرسنجی در سال ۲۰۰۳، تنها ۲۵ درصد مردم فرانسه دارای احساسات ضدیهودی هستند در حالی‌که این رقم، در سال ۲۰۰۲، ۳۵ درصد بوده است. بر طبق همین آمار به‌جز بریتانیا و هلند، احساسات یهودستیزانه در هشت کشور دیگر غرب اروپا کاهش یافته است. با این‌حال احساسات ضداسرائیلی در هر ۱۰ کشور غرب اروپا در حال افزایش است. به‌عنوان مثال در فرانسه در سال ۲۰۰۲، ۲۸ درصد مردم حامی سیاست‌های دولت اسرائیل بودند در حالی‌که در سال ۲۰۰۳، تنها ۲۳ درصد فرانسویان از اسرائیل حمایت می‌کنند.[۳۵]
همچنین پیش از کنفرانس برلین[۳۶]، کنفرانس دیگری در بروکسل در رابطه با مسئله یهودستیزی با شرکت مجامع جهانی یهود و رهبران اروپایی برگزار شد که در این اجلاس، رومانو پرودی، رئیس وقت کمیسیون اروپا قول داد که دولت‌های عضو اتحادیه اروپا را برای مبارزه سخت‌تر با مظاهر نژادپرستی و یهودستیزی تشویق خواهد نمود.[۳۷]
در کلیه این جریانات، مجامعه یهودی سعی نموده‌اند تا مسلمانان مقیم اروپا را به‌عنوان متهمان اصلی یهودستیزی در اروپا معرفی کنند. با تمام این اوصاف، به‌نظر نمی‌رسد آنچه که دولت اسرائیل و مجامع یهودی در مورد افزایش یهودستیزی در اروپا ادعا می‌کنند، در کل صحت داشته باشد. شواهد نشان می‌دهد که اغراق و تلاش برای جنگ روانی در چنین مسائلی همواره از سوی ایشان صورت گرفته است. به‌عنوان مثال چندی پیش یک زن یهودی فرانسوی ادعا کرده بود که قربانی یک حمله یهودستیزانه از سوی چند عرب آفریقای شمالی شده است. وی پس از چند جلسه حضور در دادگاهی در حومه پاریس، در جولای ۲۰۰۴ اعتراف کرد که ادعاهای وی دروغی بیش نبوده است. همچنین دادگاه وی را به‌دلیل دروغ‌پردازی و ادعای کذب به شش ماه حبس و پرداخت ۷۵۰۰ یورو محکوم نمود. در آغاز که رسانه‌های جمعی فرانسه به داستان‌پردازی‌های این زن می‌پرداختند، جو عمومی فرانسه به‌شدت ملتهب شد و هراس از افزایش حرکات یهودستیزانه در این کشور باعث شد تا دولت دست به اقدامات امنیتی جدی‌تری بزند. اما پس از مشخص شدن دروغ‌پردازی‌های این زن، کسی که بیش از همه خشمگین به‌نظر می‌رسید، ژاک شیراک، رئیس‌جمهور فرانسه بود که اقدام اغراق‌آمیز و دروغین این زن یهودی را به‌شدت محکوم کرد.[۳۸]
نمونه دیگری از این دروغ‌پردازی‌ها را «روژه گارودی»  در کتاب بحث‌برانگیز «اسطوره‌های بنیان‌گذار سیاست اسرائیل» بیان می‌کند: «در مارس ۱۹۸۴ در گورستانی  در حوالی تل‌آویو، جسد یک زن از خاک به‌در آمده و بیرون از گورستان یهودی افتاده بود. جماعات یهودی سراسر جهان، به فوریت آن را یک «عمل وحشیانه یهودستیزانه» اعلام کردند. چند روز بعد، خود پلیس اسرائیل اعلام کرد که جسد مذکور، نه جسد یک زن یهودی بلکه جسد یک زن مسیحی بوده است که همسر یک مرد یهودی بوده و در آن گورستان دفن شده بود. پلیس اعلام کرد که خروج جسد به دستور یکی از ربی‌های افراطی گورستان ـ که حضور یک مسیحی در گورستان یهودی را به‌عنوان لکه‌ای بر خلوص آن مکان تلقی می‌نمود ـ انجام شده بود».[۳۹]
در هر حال باید گفت که دولت اسرائیل و مجامع مختلف یهودی در سرتاسر جهان، نهایت استفاده را از هرگونه اقدامی که نشانی از یهودستیزی در آن باشد، خواهند برد. چراکه این مسئله (مظلوم‌نمایی یهودیان) به‌شدت گرایش افکار عمومی و دولتمردان را به نفع اسرائیل تغییر خواهد داد. «طاهربن جلون» در مقطع کشتارهای «صبرا و شتیلا» در سپتامبر ۱۹۸۲ در روزنامه «لومونه» می‌نویسد: «تقارن‌هایی هستند که به نیروی تکرار، سرانجام به‌صورت یک نشانه اصلی درمی‌آیند. در حال حاضر، دانسته است که یک سوءقصد ضدیهود در اروپا به چه کار می‌آید و این جنایت به چه کسی سود می‌رساند، این جنایت به کار سرپوش گذاشتن بر یک کشتار عمومی جماعات غیرنظامی فلسطینی و لبنانی می‌آید. می‌توان مشاهده کرد که این سوءقصدها، پس از، پیش از، یا هم‌زمان با یک حمام خون در بیروت صورت گرفته‌اند. هدف سیاسی، انحراف توجه از مسئله فلسطین است؛ هربار که اروپاییان تفاهم بیشتری با فلسطینیان نشان دهند».[۴۰]
با تمام این اوصاف، نمی‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که هیچ‌گونه حرکت یهودستیزانه واقعی در اروپا از سوی نئونازی‌ها و یا مسلمانان مهاجر به اروپا انجام نمی‌گیرد. اما باید این‌گونه نتیجه گرفت که هر یک از این اقدامات باید با دقت بیشتری مورد وارسی قرار گیرد. گرچه ظاهرا گروه‌های نئونازی و اسلامی به تهدیدات و اقدامات ضدیهود دست می‌زنند، ولی آن کس که بیشترین سود را از چنین اقداماتی می‌برد، دولت اسرائیل است. این امر به‌ویژه هنگامی نمود بیشتری می‌یابد که در بسیاری از اقدامات یهودستیزانه انجام‌شده در اروپا، هیچ گروهی اعم از نئونازی‌ها و یا گروه‌های اسلامی چون القاعده و غیره، مسئولیت حملات مذکور را برعهده نمی‌گیرند و پلیس نیز از یافتن خرابکاران یهودستیز باز می‌ماند. این مسئله به‌خصوص در مورد اقدامات خرابکارانه یهودستیزانه در فرانسه ـ که قبلا به ذکر آنها پرداختیم ـ اتفاق افتاده است؛ هیچ‌کس مسئولیت اقدامات انجام‌شده مذکور را برعهده نگرفت و پلیس نیز از یافتن مظنونین عاجز مانده است.[۴۱]
در پایان لازم به‌نظر می‌رسد که به بیان اظهارات صاحبنظران مختلف در مورد وضعیت «یهودستیزی جدید»  در اروپای امروز بپردازیم:[۴۲]
«هنری وان‌بلوم»،  رئیس سابق «اتحادیه یهودیان شرقی»  در بلژیک می‌گوید: «افزایش یهودستیزی در اروپا نتیجه سیاست‌های دولت اسرائیل در منطقه خاورمیانه است. پس خود دولت آریل شارون نیز در قبال مسئله یهودستیزی در اروپا مسئول است».
«پیتر سیکروفسکی»،  نماینده مجلس اتریش و دبیرکل سابق حزب راست‌گرای افراطی «آزادی»  معتقد است که: «یهودستیزی در اروپا افزایش نیافته است بلکه این مردم اروپا هستند که در بیان احساسات و پیش‌داوری‌های خود تعجیل بیشتری به‌خرج می‌دهند و جسارت بیشتری یافته‌اند».
وی به‌منظور دفاع از مواضع راست‌گرایانه خود و حزب متبوعش در اروپا گفت: «این دولت‌های راست‌گرا در اروپا نیستند که در زمینه مسئله یهود‌ستیزی موجود در اروپا مقصرند؛ بلکه مقصر اصلی، دولت‌های چپ‌گرای میانه‌رو هستند که از دولت‌های مخالف اسرائیل حمایت می‌کنند».
«یارون ازراهی»،  استاد علوم سیاسی «دانشگاه عبرانی»  در اورشلیم معتقد است که: «نمی‌توان از راست‌گراترین دولت اسرائیل در طول تاریخ این کشور (دولت آریل شارون) انتقاد نکرد».
وی با مقایسه نخست‌وزیر فعلی اسرائیل با «اسحق رابین»،  نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی می‌گوید: «در آن زمان که رابین روند صلح را به‌پیش می‌برد، در اروپا نسبت به ما نگاهی مثبت وجود داشت. اما هم‌اکنون این نگاه برعکس شده است».
«فرانک فوردی»،  استاد جامعه‌شناسی دانشگاه «کنت»  در بریتانیا می‌گوید: «آنچه امروز در اروپا شاهدیم، با یهودستیزی نازی‌ها در دوره آدلف هیتلر متفاوت است. یهودستیزی امروز اروپا نه به بهانه‌های نژادپرستانه بلکه به بهانه مخالفت با سیاست‌های اخیر دولت اسرائیل در منطقه خاورمیانه انجام می‌گیرد. دقیقا به همین علت است که اروپاییان، اسرائیل را بزرگ‌ترین تهدید برای صلح جهانی می‌پندارند.[۴۳] مسئله این است که برای بسیاری از مردم اروپا، تمایز میان صهیونیسم و یهودیت بسیار مشکل است».
«ویلیام ولف»،  ربی بزرگ «مکلنبورگ»  در شرق آلمان، اگرچه که تا‌به‌حال چندین‌بار توسط نامه و تلفن، پیام‌هایی تهدید‌آمیز و یهودستیزانه دریافت نموده است، لیکن اعتقاد دارد که: «به یهودستیزی بیش از آنچه سزاوار است، پرداخته می‌شود و تمامی آنچه در این مورد گفته می‌شود، واقعیت ندارد».
از نظر او، مردم اروپا بیش از آن‌که یهودستیز باشند، منتقد دولت اسرائیل هستند.
«ژان ایوه کامو»،  محقق سیاسی فرانسوی و یکی از دست‌اندرکاران ارائه گزارشات سالیانه در مورد وضعیت یهودستیزی در جهان، با ذکر نکته‌ای مهم می‌گوید: «اقدامات یهودستیزانه از سوی مسلمانان در اروپا بیشتر متوجه افراد و مراکز ارتدکس یهودی است در حالی‌که دولت‌های راست‌گرای اروپا، بیشتر یهودیان سکولار را مورد هدف قرار می‌دهند».
از نظر وی در هر حالت، افزایش یهودستیزی در اروپا به‌دلیل حمایت یهودیان مقیم اروپا از سیاست‌های دولت اسرائیل است.
«ادوارد سروتا»،  مدیر «مرکز تحقیقات و مدارک اروپای مرکزی»  در وین و متخصص تاریخ یهود در منطقه می‌گوید: «مسلماً یهودستیزی در اروپا وجود دارد ولی من مطمئن نیستم که چه میزان از این یهودستیزی، جدید است».
وی ضمن دروغ شماردن بسیاری از تبلیغات موجود در مورد افزایش یهودستیزی در اروپا می‌گوید: «من اطمینان دارم که غیریهودیان امروز اروپا بیش از غیریهودیان دیروز به شناخت یهودیت و یهودیان علاقه‌مند هستند. در عین‌حال، هر آنچه که یهودیان در رابطه به یهودستیزی در اروپا می‌گویند، حقیقت ندارد. به‌عنوان مثال چندی پیش در روزنامه «هاآرتص»،  چاپ تل‌آویو خوانده بودم که مدارس یهودی در اروپا به‌دلیل افزایش حرکات یهودستیزانه در حال تعطیلی هستند در حالی‌که چنین چیزی صحت نداشت».
«آنک موتاآن»،  یکی از مؤسسان گروه آلمانی «صدای دیگر از یهود»  می‌گوید: «مدت‌ها بود که اروپاییان خود را در برابر آنچه در مورد یهودیان در طول جنگ جهانی دوم انجام شده بود، مقصر و گناهکار می‌دانستند و به‌همین دلیل به انتقاد از سیاست‌های دولت اسرائیل در خاورمیانه نمی‌پرداختند. اما مدتی است که با ظهور نسل جدید، این «تابو»  به‌تدریج در حال شکسته شدن است. نسل جدید نسبت به سیاست‌های دولت اسرائیل انتقاد دارد».
به اعتقاد من، یهودستیزی به اروپا بازنگشته است. آنچه به‌وجود آمده، انتقاد از دولت اسرائیل است. آنچه در مورد یهودستیزی در اروپا ادعا می‌شود، تنها تبلیغات دروغین است».
ارزیابی
از مجموع مطالب عنوان‌شده می‌توان نتایج ذیل را برداشت نمود:
۱ـ افزایش یهودستیزی در اروپا یک واقعیت است.
۲ـ شکل جدید یهودستیزی در اروپا با اشکال سابق آن کاملا متفاوت است. بدین معنا که یهودستیزی جدید در اروپا به بهانه‌های نژادی انجام نمی‌گیرد بلکه می‌توان آن را به‌نوعی اسرائیل‌ستیزی و صهیونیسم‌ستیزی تعبیر کرد.
۳ـ میزان یهودستیزی در تمامی کشورهای اروپایی برابر نیست و دارای اشکال و مقادیر متفاوت است.
۴ـ مسئله افزایش یهودستیزی در اروپا با اغراق فراوان از سوی مجامع یهودی و دولت اسرائیل همراه است.
۵ـ افزایش یهودستیزی در اروپا بیش از هر دولت دیگری، اسرائیل را منتفع می‌سازد.
۶ـ افزایش یهودستیزی در اروپا و تشدید توجه به این مسئله، مسلمانان اروپا را به‌شدت تحت فشار قرار خواهد داد.
۷ـ تشدید جو یهودستیزانه در اروپا که می‌تواند به درگیری‌های میان مسلمانان و یهودیان در کشورهای اروپایی منجر شود، امنیت داخلی اروپا را به‌شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد و گرایشات ضدمهاجرپذیری در کشورهای اروپایی و احزاب راست‌گرای افراطی در اروپا را تقویت خواهد کرد.
۸ـ یهودیان صاحب قدرت رسانه‌ای فوق‌العاده در اروپا به‌ویژه در فرانسه هستند و به همین علت، نقش نئونازی‌ها در حرکات یهودستیزانه و همچنین حرکات این گروه علیه مسلمانان مقیم اروپا در حاشیه قرار خواهد گرفت.
۹ـ تأکید بیش از اندازه بر مسئله یهودستیزی در اروپا، روند کنونی اقدامات یهودستیزانه از سوی مسلمانان مهاجر به اروپا را تشدید خواهد نمود.
۱۰ـ افزایش یهودستیزی جدید در اروپا، رابطه مستقیمی با سیاست‌های افراطی دولت راست‌گرای آریل شارون در منطقه خاورمیانه دارد.
۱۱ـ به‌نظر می‌رسد تهدیدات و اقدامات یهودستیزانه در اروپا صرفا توسط مسلمانان مهاجر و مقیم اروپا انجام نمی‌گیرد. در هر حال قضاوت در مورد این مسئله به‌دلیل فقدان شواهد و مدارک کافی چندان صحیح نیست.
۱۲ـ موضع‌گیری‌های اخیر دولت‌های فرانسه و اسرائیل در قبال یکدیگر را می‌بایست از منظر منافع ملی دو کشور بررسی نمود. بدین معنا که اسرائیل با دعوت از یهودیان فرانسوی برای مهاجرت به این کشور، علاوه بر هدف تغییر ترکیب و نسبت جمعیتی سرزمین‌های اشغالی فلسطین، قصد داشته است تا نسبت به مواضع گلیست‌های فرانسوی در مورد روند صلح خاورمیانه ـ که بیشتر به‌سوی اعراب گرایش دارد ـ واکنش شدیدی نشان دهد. از سوی دیگر دولت فرانسه نیز به‌دلیل سیاست سنتی گلیست‌ها مبنی بر موازنه‌سازی با ایالات متحده آمریکا، درصدد اتخاذ واکنش‌های قاطع در مقابل اسرائیل و به نفع اعراب بوده است.
۱۳ـ علی‌رغم بروز تنش در روابط فرانسه ـ اسرائیل، بروز تنش‌های بیشتر در روابط دو کشور ـ به‌دلیل تمایل فرانسوی‌‌ها برای بازیگری در مسائل خاورمیانه ـ کاملا بعید به‌نظر می‌رسد و در آینده نه چندان دور، احتمالا همکاری‌های دو کشور دوباره تقویت خواهد شد.
یهودستیزی نوین در اروپا؛ رویا یا واقعیت


پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
یهودستیزی نوین در اروپا؛ رویا یا واقعیت - # αпGεʟ - 07-06-2014، 12:25


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان