نظرسنجی: این رمان را بنویسم یا نه ؟
این نظرسنجی بسته شده است.
آره
0%
0 0%
نه
0%
0 0%
در کل 0 رأی 0%
*شما به این گزینه رأی داده‌اید. [نمایش نتایج]

امتیاز موضوع:
  • 117 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کره فروش{داستان}

#42
معلم و شیاد:
روستایی بود دور افتاده که مردم ساده دل و بی سوادی در آن سکونت داشتند. مردی شیاد از ساده لوحی آنان استفاده کرده و بر آنان به نوعی حکومت می کرد. برحسب اتفاق گذر یک معلم به آن روستا افتاد و متوجه دغلکاری های شیاد شد و او را نصیحت کرد که از اغفال مردم دست بردارد و گرنه او را رسوا می کند. اما مرد شیاد نپذیرفت.
بعد از اتمام حجت٬ معلم با مردم روستا از فریبکاری های شیاد سخن گفت و نسبت به حقه های او هشدار داد. بعد از کلی مشاجره بین معلم و شیاد قرار بر این شد که فردا در میدان روستا معلم و مرد شیاد مسابقه بدهند تا معلوم شود کدامیک باسواد و کدامیک بی سواد هستند.
در روز موعود همه مردم روستا در میدان ده گرد آمده بودند تا ببینند آخر کار، چه می شود.
شیاد به معلم گفت: بنویس «مار»
معلم نوشت: مار
نوبت شیاد که رسید شکل مار را روی خاک کشید.
و به مردم گفت: شما خود قضاوت کنید کدامیک از اینها مار است؟
مردم که سواد نداشتند متوجه نوشته مار نشدند اما همه شکل مار را شناختند و به جان معلم افتادند تا می توانستند او را کتک زدند و از روستا بیرون راندند.

نتیجه ی اخلاقی:

اگر می خواهیم بر دیگران تأثیر بگذاریم یا آنها را با خود همراه کنیم بهتر است با زبان، رویکرد و نگرش خود آنها، با آنها سخن گفته و رفتار کنیم. همیشه نمی توانیم با اصول و چارچوب فکری خود دیگران را مدیریت کنیم. باید افکار و مقاصد خود را به زبان فرهنگ، نگرش، اعتقادات، آداب و رسوم و پیشینه آنان ترجمه کرد و به آنها داد.
پاسخ
 سپاس شده توسط SABER ، mehrani ، امیر ، ارمين2012


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
داستان های کوتاه - amin - 20-03-2011، 20:15
RE: داستان های کوتاه - amin - 29-06-2011، 20:19
RE: دا ستان کوتاه - طاها - 20-10-2011، 14:10
RE: دا ستان کوتاه - msit723 - 20-10-2011، 14:21
داستان قشنگ - deymon1 - 26-12-2011، 17:01
داستان عاشقانه - deymon1 - 26-12-2011، 17:09
دو ګرګ - FARID.SHOMPET - 01-01-2012، 14:17
RE: شوهر مریم! - istanbul - 16-01-2012، 22:31
RE: شوهر مریم! - 1939 - 16-01-2012، 22:33
RE: شوهر مریم! - ~SoLTaN~ - 16-01-2012، 23:35
طرف شدن باخر - 202020 - 28-01-2012، 19:29
رنگها(عاطفی - 202020 - 28-01-2012، 19:34
کمربند - آرزو - 03-02-2012، 14:27
فقیر و ثروتمند - mohamad66 - 07-02-2012، 18:02
دختر سی دی فروش - serpico - 21-02-2012، 20:38
مسجد - sanaz_jojo - 28-02-2012، 21:46
صورتحساب - bikas - 07-03-2012، 15:32
RE: صورتحساب - ffrr - 07-03-2012، 16:18
یه داستان کوتاه - Armina - 08-03-2012، 13:35
هیزم شکن - ♥ Sky Princess♥ - 09-03-2012، 10:06
داستانی کوتاه - Armina - 09-03-2012، 16:21
عشق مادر - Hamidreza jefri HHH - 12-05-2012، 14:23
RE: عشق مادر - Amir BF - 12-05-2012، 15:19
RE: عشق مادر - gita mini - 12-05-2012، 15:21
RE: عشق مادر - بهار2 - 12-05-2012، 17:50
قـدرت بـخشش - Armina - 16-05-2012، 9:52
ابراز عشق - Hamidreza jefri HHH - 17-05-2012، 10:36
دروغ (طنز) - Hamidreza jefri HHH - 18-05-2012، 14:29
زندگی - saghar77 - 21-05-2012، 15:50
پنجره - saghar77 - 21-05-2012، 16:11
قدرت کلمات - saghar77 - 21-05-2012، 17:10
یک بنده خدا - sayna - 21-05-2012، 17:11
داستان BRT!!! - saghar77 - 21-05-2012، 20:22
RE: داستان BRT!!! - best~boy - 21-05-2012، 20:47
آن سوی مرز عاشق - benyamin - 22-05-2012، 17:24
تنها راه رسید... - *elahe* - 23-05-2012، 0:04
پسرک خوش شانس - sina.a1 - 30-05-2012، 17:20
RE: پسرک خوش شانس - mohmo - 30-05-2012، 18:12
ما که هستیم؟؟؟ - hell girl - 31-05-2012، 13:48
مادر زنداني - ارمين2012 - 07-06-2012، 13:21
RE: مادر زنداني - ~SoLTaN~ - 07-06-2012، 13:35
RE: شوهر مریم! - anna - 16-06-2012، 22:07
اشتباهی خفن - soheyla - 20-06-2012، 7:36
RE: اشتباهی خفن - soheyla - 20-06-2012، 7:45
RE: اشتباهی خفن - soheyla - 20-06-2012، 7:49
RE: اشتباهی خفن - soheyla - 20-06-2012، 7:53
عشق - Nasim 12 - 23-06-2012، 12:33
عشق لعنتی - Nasim 12 - 23-06-2012، 12:34
یک رویا.... - aCrimoniouSs - 01-07-2012، 11:05
RE: رویا - ...Sara SHZ... - 01-07-2012، 21:02
یک داستان زیبا - benyamin - 02-07-2012، 14:50
مادر - parya2 - 08-07-2012، 19:03
تنها در جنگل - Nasim 12 - 09-07-2012، 17:53
RE: تنها در جنگل - serpico - 09-07-2012، 18:09
RE: تنها در جنگل - best~boy - 09-07-2012، 18:12
RE: تنها در جنگل - pegah-p - 09-07-2012، 18:12
مادر اگر نذر کند - gomnam - 12-08-2012، 11:30
استاد سلام - gomnam - 15-08-2012، 17:20
چند نوجوان - gomnam - 16-08-2012، 13:01
جلد کمپوتها - gomnam - 16-08-2012، 13:02

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان