بازی آنلاین
آپلود عکس
06-05-2014، 18:50
شهید بزرگوار جعفر غلامی در سال 1337 در روستای نوخاله از توابع شهرستان صومعه سرا در خانواده ای مذهبی و متدین پا به عرصه وجود نهاد . دوره ابتدایی را در روستای خود در دبستان سیدجمال الدین اسد آبادی به پایان رساند و برای ادامه تحصیلات متوسطه راهی شهر رشت گردید و سوم دبیرستان را در دبیرستان اقبال و بعد از آن به دبیرستان امیرکبیر رفت و با وجود هوش سرشار و خدادادی موفق به اخذ دیپلم در رشته طبیعی گردید و سپس برای انجام وظیفه به خدمت اعزام شد و به خدمت سپاه دانشی در یکی از دورافتاده ترین روستاهای آذربایجان غربی به نام مرگور مشغول شد.همزمان با خدمت سپاه دانشی در سال 1356 مبارزات برای پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی بر علیه رژیم ستمشاهی و وابسته به آمریکای جنایتکار آغاز گردید و جعفر در همان روستای مرگور شروع به فعالیت نمود تا اینکه پس از پایان یافتن خدمت سربازی به محل زادگاهش بازگشت . در کوران مبارزات علیه رژیم ستمشاهی به دلیل آنکه طعم تلخ فقر را با جان و دل لمس کرده بود و با توجه به داشتن زیربنای مذهبی در خانواده، همگام با مردم مسلمان و انقلابی ایران در تظاهرات خیابانی بر ضد رژیم ستمشاهی شرکت فعال داشت و با پخش اعلامیه و نوار سخنرانی امام خمینی(قدس سره) در بیداری روستاییان منطقه تولمات نقش به سزایی داشت و همراه با دیگر برادران جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی گامهای شایان و قابل توجهی را برداشت . بعد از پیروزی انقلاب مدتی نماینده جهاد سازندگی در محل بود و در امر خانه سازی به مردم مستضعف نهایت جدیت و کوشش را می نمود و سپس انجمنی به نام انجمن اسلامی ابوذر را تشکیل داد و سازماندهی نمود . او در تشکیل راهپیماییها و برگزاری انتخابات و رای گیریها بسیار جدی بود و به تبلیغات اهمیت زیادی می داد و کارهای فرهنگی را ابزاری مهم و زیربنایی جهت بسط و گسترش اهداف انقلاب و کشاندن جامعه به سوی امر به معروف و نهی از منکر می دانست.
او سرانجام جهت انجام آموزش نظامی پس از تشکیل بسیج مستضعفان به دستور امام عزیز، به آن پیوست و مدتی بیش از یک ماه دوره آموزش نظامی را به طور فشرده و سنگین در رشت و کوههای رودبار با صداقت پیمود.
شهید جعفر با توجه به لیاقت و شایستگی که داشت و به واسطه احساس نیاز به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صومعه سرا درآمد و لباس سبز سپاه را عاشقانه به تن نمود و به پاسداری از حریم و نوامیس جمهوری اسلامی مشغول گردید .شهید جعفر قبل از پیوستن به سپاه در مقطعی کوتاه جهت تدریس جذب اداره آموزش و پرورش شهرستان صومعه سرا شد و به عنوان معلم در یکی از روستاها مشغول تدریس گردید و به رغم فعالیت مستمر، به تعلیم و تربیت و تدریس در مدارس منطقه مشغول بود.
شهید بزگوار دارای کرامات اخلاقی و فداکاری ها و ایثارها و فضیلت ها و ارزشهای والایی بود . در مدت زمان بسیار کوتاه بهترین مربی و معلم برای همه بچه های روستا گردید با اینکه برخاسته از بطن روستا بودمشکلات آنان را به خوبی لمس می کرد و از غبار غمی که سالیان متمادی بر چهره روستاییان نقش بسته بود رنج می برد و با تواضع تمام به پای درد دل محرومین روستاها می نشست و دائما در فکر حل مشکلات آنان بود .شهید بزرگوار می گفت اسلا م قدرت جاذبه اش به قدرت دافعه اش برتری دارد .بدین معنی هیچگاه احدی را از خود رنجیده خاطر نمی کرد و مدام درصدد جذب نوجوانان و جوانان روستایی بود و در مقابل آنهاییکه قصد توطئه و خیانت داشتند اشداء علی الکفار بود و با این تفکر همیشه مورد غضب دشمنان اسلام و نفاق افکنان داخلی بود.شهید بزرگوار مقداری از حقوق خود را صرف فقرا و مردم بی بضاعت می کردند و باقیمانده آن را صرف امور فرهنگی و تبلیغاتی و تجهیز کتابخانه روستا می نمودند تا اینکه در سال 1360این شهید برای ماموریت و پاکسازی جنگلهای گرگان از لوث وجود منافقین عازم شد و پس از دستگیری چند تن از منافقین کوردل و خائن ،مقدار زیادی از اسلحه و مهمات به غنیمت خود درآورد و این ماموریت سنگین را به همراه برادران دیگر با موفقیت به پایان رسانید و سپس ایشان با عده کثیری از برادران سپاهی داوطلبانه عازم کردستان گردید.ابتدا عازم سنندج شد و در آنجا از طرف فرماندهی سپاه سنندج شهید کاظمی ماموریت یافت که به بوکان اعزام شود.جعفر به همراه تعدادی از نیروهای اعزامی مسئولیت مستقیم سپاه بوکان را بر عهده گرفت و با برقراری امنیت شهر بوکان مشغول کار شدند و به فعالیت و پاکسازی کامل شهر پرداختند .جعفر با توجه به درایت و لیاقتی که از خود بروز داد به فرماندهی گروه برگزیده شد و سرانجام شهید عزیز پس از ماهها مبارزه در مصاف با توطئه افکنان و ضد انقلاب داخلی در کردستان(بوکان) در غروب سرد خون آلود مظلومانه به سوی معبود پرکشید.
او فلسفه حقیقی چگونه زیستن را عارفانه تفسیر کرده بود و با جانفشانی مفهوم واقعی ایثار را حسین گونه اصالت بخشید تا خون پاکش گواه صادقی برای همیشه تاریخ باشد .
بله، او در بوکان کردستان به درجه رفیع شهادت نائل گردید .جای جای قله های سر به فلک کشیده کردستان خونرنگ صفا و خلوص یادماندنی و خاطرات آن یار سفر کرده را در سینه اش به یادگار دارد و هیچگاه آن مصائب و پایمردی و دشمن ستیزی اش را از یاد نخواهد برد و دوستان و همسنگرانش ،آن تواضع و فروتنی اش را هیچ زمان به دیار فراموشی نخواهند سپرد. او با خون خود در تمامی زمانها و مکانها این پیام را داد که انقلابی که دردست شماست حاصل خون هزاران شهید و معلول است،به پیش روید و نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.
او سرانجام جهت انجام آموزش نظامی پس از تشکیل بسیج مستضعفان به دستور امام عزیز، به آن پیوست و مدتی بیش از یک ماه دوره آموزش نظامی را به طور فشرده و سنگین در رشت و کوههای رودبار با صداقت پیمود.
شهید جعفر با توجه به لیاقت و شایستگی که داشت و به واسطه احساس نیاز به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صومعه سرا درآمد و لباس سبز سپاه را عاشقانه به تن نمود و به پاسداری از حریم و نوامیس جمهوری اسلامی مشغول گردید .شهید جعفر قبل از پیوستن به سپاه در مقطعی کوتاه جهت تدریس جذب اداره آموزش و پرورش شهرستان صومعه سرا شد و به عنوان معلم در یکی از روستاها مشغول تدریس گردید و به رغم فعالیت مستمر، به تعلیم و تربیت و تدریس در مدارس منطقه مشغول بود.
شهید بزگوار دارای کرامات اخلاقی و فداکاری ها و ایثارها و فضیلت ها و ارزشهای والایی بود . در مدت زمان بسیار کوتاه بهترین مربی و معلم برای همه بچه های روستا گردید با اینکه برخاسته از بطن روستا بودمشکلات آنان را به خوبی لمس می کرد و از غبار غمی که سالیان متمادی بر چهره روستاییان نقش بسته بود رنج می برد و با تواضع تمام به پای درد دل محرومین روستاها می نشست و دائما در فکر حل مشکلات آنان بود .شهید بزرگوار می گفت اسلا م قدرت جاذبه اش به قدرت دافعه اش برتری دارد .بدین معنی هیچگاه احدی را از خود رنجیده خاطر نمی کرد و مدام درصدد جذب نوجوانان و جوانان روستایی بود و در مقابل آنهاییکه قصد توطئه و خیانت داشتند اشداء علی الکفار بود و با این تفکر همیشه مورد غضب دشمنان اسلام و نفاق افکنان داخلی بود.شهید بزرگوار مقداری از حقوق خود را صرف فقرا و مردم بی بضاعت می کردند و باقیمانده آن را صرف امور فرهنگی و تبلیغاتی و تجهیز کتابخانه روستا می نمودند تا اینکه در سال 1360این شهید برای ماموریت و پاکسازی جنگلهای گرگان از لوث وجود منافقین عازم شد و پس از دستگیری چند تن از منافقین کوردل و خائن ،مقدار زیادی از اسلحه و مهمات به غنیمت خود درآورد و این ماموریت سنگین را به همراه برادران دیگر با موفقیت به پایان رسانید و سپس ایشان با عده کثیری از برادران سپاهی داوطلبانه عازم کردستان گردید.ابتدا عازم سنندج شد و در آنجا از طرف فرماندهی سپاه سنندج شهید کاظمی ماموریت یافت که به بوکان اعزام شود.جعفر به همراه تعدادی از نیروهای اعزامی مسئولیت مستقیم سپاه بوکان را بر عهده گرفت و با برقراری امنیت شهر بوکان مشغول کار شدند و به فعالیت و پاکسازی کامل شهر پرداختند .جعفر با توجه به درایت و لیاقتی که از خود بروز داد به فرماندهی گروه برگزیده شد و سرانجام شهید عزیز پس از ماهها مبارزه در مصاف با توطئه افکنان و ضد انقلاب داخلی در کردستان(بوکان) در غروب سرد خون آلود مظلومانه به سوی معبود پرکشید.
او فلسفه حقیقی چگونه زیستن را عارفانه تفسیر کرده بود و با جانفشانی مفهوم واقعی ایثار را حسین گونه اصالت بخشید تا خون پاکش گواه صادقی برای همیشه تاریخ باشد .
بله، او در بوکان کردستان به درجه رفیع شهادت نائل گردید .جای جای قله های سر به فلک کشیده کردستان خونرنگ صفا و خلوص یادماندنی و خاطرات آن یار سفر کرده را در سینه اش به یادگار دارد و هیچگاه آن مصائب و پایمردی و دشمن ستیزی اش را از یاد نخواهد برد و دوستان و همسنگرانش ،آن تواضع و فروتنی اش را هیچ زمان به دیار فراموشی نخواهند سپرد. او با خون خود در تمامی زمانها و مکانها این پیام را داد که انقلابی که دردست شماست حاصل خون هزاران شهید و معلول است،به پیش روید و نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.
![[-]](http://www.flashkhor.com/forum/images/collapse.gif "[-]")
