امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماجرای تیشرت نارنجی

#3
بیا بابا اینمم نظر

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺯﻧﺪﮔﯿــــــﻤﯽ …

ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺖ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﮔﯿــــﺖ ﻧﺒﻮﺩﻡ ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺁﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻋﺸــــﻘﺶ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔــــﯿﺶ ﺑﮕﺬﺭ
ﻩ !
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: ماجرای تیشرت نارنجی - سفیدبرفی قرن21 - 22-03-2014، 22:19

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Photo ماجرای خواستگاری رفتن خر :)
  ماجرای عروسی اقا کلاغه(شعر طنز)
  ماجرای طنز عروس پیدا کردن این پیرزن
  ماجرای خواندنی و جالب عروسی رفتن دختران..!
Smile ماجرای عیب کوچولوی عروس
  ماجرای طنز و باحال من و بابام و اینترنت
  ماجرای دو خواهر و پسر هوس باز ؟
  ماجرای یک خانم و قورباغه آرزوها
  خاطره ی ماجرای کلاس ما(خنده دار)
  ماجرای یه آشی برات بپزم که یه وجب روغن رويش باشه

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان