18-03-2014، 23:05
نفوذ ايالات متحده در ايران بعد از جنگ دوم جهاني، رو به فزوني نهاد و از آغاز دهه 1330ش که مقارن با دوره نخستوزيري محمد مصدق بود، تبديل به نوعي دخالت در امور داخلي ايران گرديد، در اين مقاله، سعي بر آن است تا با مبنا قرار دادنِ محتواي روزنامه دنياي امروز 1، فعاليتها و، به عبارتي بهتر، دخالتهاي مستقيم و غيرمستقيم ايالات متحده در ايران طي نيمه دوم سال 1331ش بررسي شود، يعني تقريبا همان زماني که جمهوريخواهان در امريکا روي کار آمدند و بر شدت دخالت خود در امور ايران افزودند.
روزنامه دنياي امروز در اوايل مهر 1331ش، به نفوذ نظامي ايالات متحده در ايران پرداخته، و در مطلبي با عنوانِ «88 پايگاه نظامي در ايران»، [نقل از نماينده زنان دموکرات ايران (پوران اميدي)] مينويسد: شرايط بسيار نامطلوب و، به نوعي، فلاکتبارِ زندگي اطفال ايراني، در نتيجه دخالت ايالات متحده در امور داخلي کشورمان، به وخامت بيشتري گراييد، زيرا استخدام گسترده مشاورين امريکايي در ساختار حکومتي ايران، بسياري از بودجه مملکت را ميبلعد. 2
اين روزنامه که بعد از واقعه سي تير1331ش، به تدريج رويکردي انتقادي نسبت به دولت محمد مصدق در پيش گرفته و او را در نوک پيکان حملات خود قرار ميداد، با آوردن تيتر «دکتر مصدق چه ميکند؟»، توجه خود را بر آشفتگي اجتماعي ـ اقتصادي ايران و شرايط اسفناک توده مردم معطوف نموده و آن را به سياستِ نادرست نخستوزير ايران، در قبال دول انگليس و امريکا نسبت ميدهد: «روش کنوني دکتر مصدق و اَعمال ديوانهوارش، بيشتر کشور را در دامن جهانخواران مياندازد. آتيهاي که سرمايهداران انگليسي و امريکايي براي ملت تهيه ديدهاند جز نابودي چيز ديگري نيست دکتر مصدق آگاهانه خواستهاي نامشروع آنها را اجرا ميکند و مانند عنکبوت در ميان تاري که خود طنيده است غَلت ميزند». 3
رايزنيهاي دول ايران و انگليس با وساطت امريکا، راجع به مسئله نفت، محورِ مطالب روزنامه دنياي امروز در اين برهه زماني بود. روزنامه در يکي از شمارههاي خود، دول مذکور را آماج حملات لفظي خود قرار داد و نوشت که: براي ملت ايران، واضح و مبرهن است، دوَل استعمارگر انگلستان و امريکا، از«سياست محافظهکاري و روش اغماض و چشمپوشي آقاي دکتر مصدق» به منظور دستيابي به اهداف خود بهره کامل را خواهند برد. دست اندرکاران اين روزنامه، مصدق و مشاورين نفتياش را به دليل آنکه در ارائه پيشنهاد جديد، بسياري از حقوق ايران را دربرابر انگليس (منجمله تقليلِ ميلياردها طلب نفتي به 49 ميليون ليره) ناديده گرفته، و علي رغم اين، حتي پيشنهاد موردنظر نيز از سوي انگليس رد شد، مورد سرزنش قرار دادند. درخواست آنان از نخستوزير، خروج از موضع ضعف و سياست قاطعانه بود: «بر آقاي نخستوزير است که بلادرنگ روابط سياسي خود را با دولت انگليس قطع کند و سفير ايران را از لندن احضار نمايند». 4
در شماره ديگري از روزنامه مورد بحث، ملاقاتي که سفير ايالات متحده (هندرسن) با آيتالله کاشاني در اواسط آبان 1331ش انجام داد، مورد بازتاب قرار گرفت: «ديروز قريب دو ساعت هندرسن سفير مداخلهجوي امريکا با کاشاني ملاقات نمود»، ديداري که به درخواست سفير، از افشاي مذاکرات آن خودداري گرديد. همين مسئله موجب خشم شديد گردانندگان روزنامه دنياي امروز شد. آنان دراين باره اظهار داشتند: «انتظار ميرود که مانند نخستوزير در اکثر موارد، سياست استتار و پردهپوشي را اتخاذ ننمايد و در اين قبيل ملاقاتها و همچنين در ساير موارد، شديداً به دخالتهاي گستاخانه نمايندگان امريکائي اعتراض کنند». دنياي امروز، در ادامه مطالب خود، مشي استعمارگرانه امريکا را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و معايب آن را براي کشورهايي مانند ايران بر ميشمارد. 5
در اواسط آبان1331ش يعني نُه ماه قبل از کودتاي 28مرداد، خبري جنجالي مبني بر تکاپوي برخي عناصر امريکايي در ايران، براي حمايت از وقوع کودتا در روزنامه دنياي امروز منتشر شد. روزنامه مذکور با آوردن عبارتِ «وارِن رئيس اصل4 اخراج شد - ارتباط وارن با کودتاچيان»، مطالبي را به رشته تحرير درآورد مبني بر آنکه عدهاي از نزديکان نخستوزير، از ارتباط مخفيانه وارن با سرلشکر زاهدي که قصد کودتا داشته، پرده برداشتند. گفته شد، رئيس اصل4، بودجه هنگفتي براي انجام کودتا تخصيص داده بود. در ادامه، به اين نکته اشاره شده که طبق دستور نخستوزير ايران، به اين عنصر امريکايي گفته شده، به صورت کاملا محرمانه و بي سروصدا، خاک ايران را ترک نمايد تا مناسبات ايران ـ ايالات متحده، همانند انگليس به چالش نينجامد. 6
دولتِ جديد جمهوريخواه امريکا، که بيش از دموکراتها درصدد مداخله در ايران، و ايفاي نقشي مهم به سود کشورش در بحران نفتي ايران- انگليس بود، نمايندگانش بهطور پيدرپي با دولتمردان ايراني به رايزني ميپرداختند. از اين رو، هندرسن به مذاکراتي مجدد با کاشاني مبادرت ورزيد. دنياي امروز نيز آن را منعکس نموده و با آوردن تيتر «در دومين ملاقات هندرسن با آيتالله کاشاني چه گذشت؟»، از درخواست هندرسن براي فاش نشدن متن مذاکرات، انتقاد کرده و اظهار نمود که سفير ايالات متحده، مسائلي از قبيل کمک نظامي امريکا، توسعه اصل چهارم، چاره انديشي راجع به مسئله نفت و همچنين جلوگيري از فعاليتهاي ضد امريکايي در ايران را درنظر داشت. مسئولين روزنامه در نهايت، رويکرد رايکال در برابر ايالات متحده را بدين صورت ابراز داشتند: «ما عقيده داريم که نسبت به اظهارات تجاوزکارانه سفير مداخلهگر آمريکا پاسخ دندانشکن داده شود و براي يکبار دست رد به سينه آنها زده شود». 7
ديدگاه تندروانه دستاندرکاران دنياي امروز در برابر ايالات متحده، باز هم منجر به انتقادات شديد آنان نسبت به مصدق گرديد: «آقاي دکتر مصدق، بيش ازاين اجازه ندهيد که دولت امريکا تحت عنوان مسخره وساطت، در مسئله نفت ايران گستاخانه مداخله کند». حتي کار به جايي رسيد که دنياي امروز اظهار نمود، کساني که ميخواهند «امپرياليسم هار و تازه نفس امريکا» را جايگزين «استعمار فرتوت انگلستان» کنند، خيانت بزرگ و نابخشودني به ملت ايران مرتکب ميشوند. در ادامه آورده شده که ايالات متحده در زمان ملي کردن نفت و هنگامي که دولت دموکرات ترومن روي کار بود، بهطور غيرمستقيم حامي انگلستان و بر ضد ايران بود. اکنون که جمهوريخواهان به رهبري آيزنهاور، قدرت را در اختيار گرفتهاند، در ماهيت سياست خارجي امريکا يعني «توسعهطلبي، تجاوز و قبضه کردن دستگاههاي سياسي و اقتصادي کشورها و برده ساختن ملل جهان»، تغييري حاصل نشده، و آنان در تکاپو هستند به نام وساطت، در امور ايران مداخله نموده، و به بهانه حل مسئله نفت «منابع حياتي ما را در اختيار مفتخواران انگلوامريکن قرار دهد».
در پايان، باز هم از مصدق خواسته ميشود تا سياست قاطعانهاي راجع به اين مسئله درپيش بگيرد، زيرا ايستادن در موضع ضعف، بسيار خطرناک است: «بايستي سياست رضا و تسليم را در برابر تجاوزات گستاخانه دولت امريکا در ايران ترک کنند، اتخاذ اين سياست، مستلزم عقبنشيني و ملازم عقبنشيني، سقوط وحشتناک است». 8دنياي امروز در مقايسه ميان دو حزب برجسته ايالات متحده، بر اين نکته تأکيد دارد که جمهوريخواهان از دموکراتها، داراي انعطاف کمتري بوده و به نوعي، خطرناکترهستند: «جمهوريخواهان ميخواهند شرکتهاي امريکائي را به وضع خشنتري جانشين شرکت سابق انگليسي کنند». به اعتقاد روزنامه دنياي امروز، برنامه آنان براي رسيدن به هدف موردنظر، بهرهبرداري از احساسات ضد انگليسي جريان يافته در ميان مردم است، تا از اين طريق، نفت ايران را به سود آمريکا چپاول کنند، از اين رو، دولت وقتِ ايران بايد کاملا زيرکانه و آگاهانه عمل نمايد. 9
مسئولين روزنامه در شماره ديگري، در مطلبي تحت عنوان «ژنرال نانجيب ايراني در کمين است»، به مصدق راجع به کودتا هشدار داده، و تأکيد کردند در صورتي که نخستوزير، در اسرع وقت براي رفع مشکلات اقتصادي مردم و بحران مالي کشور تدبيري جدي نينديشد، احتمال وقوع کودتا را بيش از پيش افزايش ميدهد. دنياي امروز، تکاپوي فراوان ايالات متحده و انگليس براي در اختيار گرفتن سرپلهاي اقتصادي ايران و تصرف بازار کشور، به منظور فروش کالاهاي خود را، مورد تأکيد قرار دادند. روزنامه چپگراي مذکور، عنوان نمود که هدف اين کشورهاي امپرياليست ـ کاپيتاليست، ممانعت از رشد جنبشهاي آزاديخواهانه و مترقي است. از اين رو، دکترمصدق بايد با يک رشته اصلاحات اساسي، حمايت ملت ايران را بهسوي خود جلب نمايد تا نقشههاي خطرناک دشمنان، نقش بر آب شود وگرنه «منتظر باشد که ژنرال نانجيب انگلوامريکن ايراني در کمين است و سرفرصت اقدام به کودتا خواهد نمود». 10
مسئله ديگري که راجع به ايالات متحده و سياست خارجي دولت مصدق در قبالِ آن، بهطور مکرر، مورد تأکيد دنياي امروز قرار داشت، فعاليتهاي رو به گسترشِ نظاميان امريکايي در ايران بود. استخدام بيست خلبان امريکايي در ايران به عنوان مستشار وزارت جنگ در اوايل آذر1331ش، بهانه ديگري بود براي گردانندگان روزنامه، تا اعتراض شديد خود را در اين زمينه نشان داده و دولت وقت ايران را متهم به قصور نمايند: «ورود بي بندوبار جاسوسان جنگافروز امريکايي روز به روز بيشتر ميشود و دولت با ميدان دادن به آنها، کشور ما را به يک کشور مستعمره غيرمستقيم تبديل کرده است. ما جدّاً از دولت طلب ميکنيم که جلو اين جاسوسان را بگيرد و نگذارد انها وطن ما را صحنه تاخت و تاز خود قرار دهند». 11
در اواسط آذرماه1331ش، خبرهايي مبني بر احتمالِ ورود وزير خارجه ايالات متحده به ايران، در محافل سياسي کشور مطرح گرديد. روزنامه موردنظر با عبارت: حضور وزير خارجه «با نفرت وانزجار شديد قاطبه ملت ايران مواجه خواهد شد»، واکنش نشان داد. حتي برخي مطبوعات بدين دليل که با نگاهي مثبت به قضيه مذکور نگريستند از سوي دنياي امروز مورد اهانت و حمله لفظي قرار گرفتند. چنانکه روزنامه اطلاعات بهعنوان «خدمتگزار قديمي استعمارگران» معرفي شد. مسئولين دنياي امروز، باز هم نفوذ امريکاييها بر بسياري از ارکان نظامي و اقتصادي ايران را مورد هشدار قرار داده و تاثيرات اجتماعي ِ ناشي از اين معضل را بدين ترتيب، مورد چالش قرار دادند: «ورود بيبندوبار بنجلهاي امريکائي، هزاران صنعتگر ايراني را ورشکست کرده، مامورين سياسي امريکا در تمام دستگاههاي حساس اداري و انتظامي ما رخنه کردهاند ميليونها تومان از دسترنج زحمتکشان خرج لهو و لعب مستشاران جاسوسنماي امريکائيان ميشود». 12
يکي از شمارههاي آذرماه دنياي امروز، حاوي عنواني بدين مضمون در صفحه اول خود بود: «بنگاه جاسوسي اصل 4 براي توسعه شبکه جاسوسي فعاليت ميکند». بنگاه مذکور متهم بود که با دراختيار گرفتن بودجه بيشتري از دولت امريکا، درصدد توسعه شبکه جاسوسي خود در ايران ميباشد. سپس عنوان گرديد «عدهاي از امريکاييها و نوکران ايراني آنها به مازندران رفتهاند و با بودجهاي که دارند فعاليت ميکنند». نويسندگان دنياي امروز، خشم خود را نسبت به حمايت دولت مصدق از آنان ابراز نموده، و تأکيد کرد در اين برهه زماني که امريکا در کنار دشمن ايران يعني انگليس قرار دارد، نبايد چنين رفتار دوستانهاي نسبت به افراد آن کشور در ايران اِعمال گردد. 13
در ميانه آذر1331ش يکي از نمايندگان مجلس سناي امريکا به ايران آمد تا به مذاکره با مقامات ايراني بپردازد. با عبارتِ «آقاي سناتور اسپارکمن براي چه به ايران آمدهايد؟»، دنياي امروز، به ملاقات او با مقامات بلندپايه ايراني منجمله شاه و نخستوزير اشاره کرده و اهداف او براي آمدن به ايران را به شرح زِير مورد تجزيه و تحليل قرار داد: ترغيب ايران براي حضور در حلقه دفاعي خاورميانه در برابر شوروي، حل مسئله نفت به نفع شرکتهاي نفتي انگلوامريکن، برقراري زمينه مساعد براي به کار انداختن سرمايههاي امريکايي در ايران. در ادامه، نويسندگان دنياي امروز، ديدگاههاي خود نسبت به ايالات متحده را بيان نموده و تصويري متفاوت از آن بيان ميدارند: «اما امريکا را دوست داريم، اما کدام امريکا؟... امريکايي که براي رها شدن از اسارت خود با بريتانيا جنگيد ستايش ميکنيم ولي با امريکائي که در مسئله حياتي نفت ما در مراجع بينالمللي، برعليه ما رأي داد لعنت ميفرستيم». 14
همين شماره دنياي امروز، به دو موسسه امريکايي ظاهرا غيرسياسي فعال در ايران يعني «فورد» و «خاورنزديک» حمله کرد و نوشت که آنها با نفوذ در ساختار اقتصادي ايران، داراي هدف سياسي هستند، چرا که هدف ايالات متحده، گسترش نفوذ در همه بخشها، بهمنظور دخالت در امور ايران است: «کيست که نداند امريکا در لباس کمک، دستگاههاي حساس کشور ما را قبضه کرده در کليه امور داخلي ما دخالت نمود». 15
در اواخر آذر1331ش، وزراي امور خارجه امريکا (آچسن) و انگليس (ايدن)، در فرانسه با يکديگر ملاقات نموده و در مورد مسائل متعددي منجمله نفت ايران به مذاکره پرداختند. در اينباره دنياي امروز نوشت: «ميزان گستاخي و وقاحت نفتخواران انگليس و آمريکا به جائي رسيده که در پاريس در سر ميز ناهار سرنوشت نفت ما را تعيين ميکنند». دنياي امروز بازهم شديداً از سياست نرمش دکتر مصدق در برابر امريکا انتقاد نموده و خشم خود را از مواضع ضعيف او نشان داد. 16 اين انتقادات، در ديماه1331ش به اوج خود رسيد، و به نوعي، تبديل به حملات لفظي و اتهامات متعدد گرديد. مسئولين روزنامه اظهار داشتند که اقدامات سازمان جاسوسي امريکا، مورد حمايت دولت ايران است، اما ملت ايران از آن پشتيباني نميکند، چرا که به ادعاي آنها، مصدق و يارانش در دولت وقت، «کراراً ثابت کردند که در جهت مخالفِ منافع ملت ايران گام بر ميدارند». 17 اين روزنامه حتي مدعي شد که نزديکان نخستوزير، با دلالان نفتي امريکايي- انگليسي، رابطه پنهاني داشته و عليه منافع ايران عمل ميکنند. اين در حالي اتفاق ميافتد که مصدق، پذيرفتن پُست نخستوزيري را به علت حلّ مسئله نفت عنوان نموده بود، ولي اکنون در برابر اقدامات اطرافيانش سکوت اختيار کرده است. 18 از اين زمان، دکتر مصدق با هشدارها و حملات لفظي پياپي دنياي امروز مبني بر سلطه بيگانگان در امور داخلي ايران مواجه گرديد: «امريکاييان کاملا مراکز حساس اداري و نظامي ما را اشغال کردهاند و نخستوزير، با چشمپوشي از مداخلات بيگانگان، سقوط خود را نزديکتر ميسازد». 19
در شماره ديگر روزنامه، موضعگيري منفي مصدق در مجلس14 نسبت به حضور ميلسپو (مستشار مالي امريکايي) در ايران، به نخستوزير وقت يادآوري گرديد: «دکتر مصدق که وجود ميلسپو را از لحاظ مالي و سياسي مُضر تشخيص ميداد، در هنگام نخستوزيرياش گروه گروه جاسوسان و خرابکاران امريکائي و دولتهاي دست نشانده آن، به نام مستشار به کشور ما سرازير ميشوند و از بودجه ضعيف کشور ما متمتّع ميگردند». مسئولين دنياي امروز، با اشاره به اينکه ادارات اصل4، بنگاه خاورنزديک و فورد، شعباتي از سرويسهاي جاسوسي امريکا هستند، عنوان نمودند: «ما با استناد به گفته خودِ دکتر مصدق در دوره 14مجلس شوراي ملي، سياست کنوني دولت را سياست ملي نميدانيم». 20
دنياي امروز با اين رويکرد مخالفتآميز نسبت به نخستوزير، با مشکلاتي جدي براي ادامه انتشار مواجه گرديد، تا آنجا که طي هفتاد روزِ باقي مانده تا پايان سال1331ش، فقط چهار شماره از آن منتشر شد و سرانجام نيز در اغاز سال 1332ش توقيف گرديد. تا آنکه يکماه بعد از سقوط دولت مصدق، و در اوايل مهر 1332ش، شروع به انتشار مجدد نمود. 21
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. حسين ابوترابيان، مطبوعات ايران از شهريور1320 تا 1326ش، تهران: اطلاعات، 1366، ص87.
2. روزنامه دنياي امروز، ش352، 6 مهر1331، صص1و2.
3. همانجا.
4. ش354، 13 مهر، صص1و2.
5. ش382، 18 آبان، ص 1.
6. همان، صص 1و2.
7. ش 384، 21 آبان، صص 1و2.
8. ش 387، 25 آبان، صص 1و2.
9. همانجا.
10. ش 395، 6 آذر، ص 1.
11. همان، صص1و2.
12. ش 398، 10 آذر، ص 1.
13. ش 400، 12 آذر، ص 1و2.
14. ش 402، 16 آذر، صص1و2.
15. همانجا.
16. ش 409، 26 آذر، ص1و2
17. ش 412، 1 دي، صص1و2.
18. همانجا.
19. ش 418، 9 دي، ص1.
20. ش 419، 10 دي، ص1.
21. ش 424، 6 مهر1332.
روزنامه دنياي امروز در اوايل مهر 1331ش، به نفوذ نظامي ايالات متحده در ايران پرداخته، و در مطلبي با عنوانِ «88 پايگاه نظامي در ايران»، [نقل از نماينده زنان دموکرات ايران (پوران اميدي)] مينويسد: شرايط بسيار نامطلوب و، به نوعي، فلاکتبارِ زندگي اطفال ايراني، در نتيجه دخالت ايالات متحده در امور داخلي کشورمان، به وخامت بيشتري گراييد، زيرا استخدام گسترده مشاورين امريکايي در ساختار حکومتي ايران، بسياري از بودجه مملکت را ميبلعد. 2
اين روزنامه که بعد از واقعه سي تير1331ش، به تدريج رويکردي انتقادي نسبت به دولت محمد مصدق در پيش گرفته و او را در نوک پيکان حملات خود قرار ميداد، با آوردن تيتر «دکتر مصدق چه ميکند؟»، توجه خود را بر آشفتگي اجتماعي ـ اقتصادي ايران و شرايط اسفناک توده مردم معطوف نموده و آن را به سياستِ نادرست نخستوزير ايران، در قبال دول انگليس و امريکا نسبت ميدهد: «روش کنوني دکتر مصدق و اَعمال ديوانهوارش، بيشتر کشور را در دامن جهانخواران مياندازد. آتيهاي که سرمايهداران انگليسي و امريکايي براي ملت تهيه ديدهاند جز نابودي چيز ديگري نيست دکتر مصدق آگاهانه خواستهاي نامشروع آنها را اجرا ميکند و مانند عنکبوت در ميان تاري که خود طنيده است غَلت ميزند». 3
رايزنيهاي دول ايران و انگليس با وساطت امريکا، راجع به مسئله نفت، محورِ مطالب روزنامه دنياي امروز در اين برهه زماني بود. روزنامه در يکي از شمارههاي خود، دول مذکور را آماج حملات لفظي خود قرار داد و نوشت که: براي ملت ايران، واضح و مبرهن است، دوَل استعمارگر انگلستان و امريکا، از«سياست محافظهکاري و روش اغماض و چشمپوشي آقاي دکتر مصدق» به منظور دستيابي به اهداف خود بهره کامل را خواهند برد. دست اندرکاران اين روزنامه، مصدق و مشاورين نفتياش را به دليل آنکه در ارائه پيشنهاد جديد، بسياري از حقوق ايران را دربرابر انگليس (منجمله تقليلِ ميلياردها طلب نفتي به 49 ميليون ليره) ناديده گرفته، و علي رغم اين، حتي پيشنهاد موردنظر نيز از سوي انگليس رد شد، مورد سرزنش قرار دادند. درخواست آنان از نخستوزير، خروج از موضع ضعف و سياست قاطعانه بود: «بر آقاي نخستوزير است که بلادرنگ روابط سياسي خود را با دولت انگليس قطع کند و سفير ايران را از لندن احضار نمايند». 4
در شماره ديگري از روزنامه مورد بحث، ملاقاتي که سفير ايالات متحده (هندرسن) با آيتالله کاشاني در اواسط آبان 1331ش انجام داد، مورد بازتاب قرار گرفت: «ديروز قريب دو ساعت هندرسن سفير مداخلهجوي امريکا با کاشاني ملاقات نمود»، ديداري که به درخواست سفير، از افشاي مذاکرات آن خودداري گرديد. همين مسئله موجب خشم شديد گردانندگان روزنامه دنياي امروز شد. آنان دراين باره اظهار داشتند: «انتظار ميرود که مانند نخستوزير در اکثر موارد، سياست استتار و پردهپوشي را اتخاذ ننمايد و در اين قبيل ملاقاتها و همچنين در ساير موارد، شديداً به دخالتهاي گستاخانه نمايندگان امريکائي اعتراض کنند». دنياي امروز، در ادامه مطالب خود، مشي استعمارگرانه امريکا را مورد تجزيه و تحليل قرار داده و معايب آن را براي کشورهايي مانند ايران بر ميشمارد. 5
در اواسط آبان1331ش يعني نُه ماه قبل از کودتاي 28مرداد، خبري جنجالي مبني بر تکاپوي برخي عناصر امريکايي در ايران، براي حمايت از وقوع کودتا در روزنامه دنياي امروز منتشر شد. روزنامه مذکور با آوردن عبارتِ «وارِن رئيس اصل4 اخراج شد - ارتباط وارن با کودتاچيان»، مطالبي را به رشته تحرير درآورد مبني بر آنکه عدهاي از نزديکان نخستوزير، از ارتباط مخفيانه وارن با سرلشکر زاهدي که قصد کودتا داشته، پرده برداشتند. گفته شد، رئيس اصل4، بودجه هنگفتي براي انجام کودتا تخصيص داده بود. در ادامه، به اين نکته اشاره شده که طبق دستور نخستوزير ايران، به اين عنصر امريکايي گفته شده، به صورت کاملا محرمانه و بي سروصدا، خاک ايران را ترک نمايد تا مناسبات ايران ـ ايالات متحده، همانند انگليس به چالش نينجامد. 6
دولتِ جديد جمهوريخواه امريکا، که بيش از دموکراتها درصدد مداخله در ايران، و ايفاي نقشي مهم به سود کشورش در بحران نفتي ايران- انگليس بود، نمايندگانش بهطور پيدرپي با دولتمردان ايراني به رايزني ميپرداختند. از اين رو، هندرسن به مذاکراتي مجدد با کاشاني مبادرت ورزيد. دنياي امروز نيز آن را منعکس نموده و با آوردن تيتر «در دومين ملاقات هندرسن با آيتالله کاشاني چه گذشت؟»، از درخواست هندرسن براي فاش نشدن متن مذاکرات، انتقاد کرده و اظهار نمود که سفير ايالات متحده، مسائلي از قبيل کمک نظامي امريکا، توسعه اصل چهارم، چاره انديشي راجع به مسئله نفت و همچنين جلوگيري از فعاليتهاي ضد امريکايي در ايران را درنظر داشت. مسئولين روزنامه در نهايت، رويکرد رايکال در برابر ايالات متحده را بدين صورت ابراز داشتند: «ما عقيده داريم که نسبت به اظهارات تجاوزکارانه سفير مداخلهگر آمريکا پاسخ دندانشکن داده شود و براي يکبار دست رد به سينه آنها زده شود». 7
ديدگاه تندروانه دستاندرکاران دنياي امروز در برابر ايالات متحده، باز هم منجر به انتقادات شديد آنان نسبت به مصدق گرديد: «آقاي دکتر مصدق، بيش ازاين اجازه ندهيد که دولت امريکا تحت عنوان مسخره وساطت، در مسئله نفت ايران گستاخانه مداخله کند». حتي کار به جايي رسيد که دنياي امروز اظهار نمود، کساني که ميخواهند «امپرياليسم هار و تازه نفس امريکا» را جايگزين «استعمار فرتوت انگلستان» کنند، خيانت بزرگ و نابخشودني به ملت ايران مرتکب ميشوند. در ادامه آورده شده که ايالات متحده در زمان ملي کردن نفت و هنگامي که دولت دموکرات ترومن روي کار بود، بهطور غيرمستقيم حامي انگلستان و بر ضد ايران بود. اکنون که جمهوريخواهان به رهبري آيزنهاور، قدرت را در اختيار گرفتهاند، در ماهيت سياست خارجي امريکا يعني «توسعهطلبي، تجاوز و قبضه کردن دستگاههاي سياسي و اقتصادي کشورها و برده ساختن ملل جهان»، تغييري حاصل نشده، و آنان در تکاپو هستند به نام وساطت، در امور ايران مداخله نموده، و به بهانه حل مسئله نفت «منابع حياتي ما را در اختيار مفتخواران انگلوامريکن قرار دهد».
در پايان، باز هم از مصدق خواسته ميشود تا سياست قاطعانهاي راجع به اين مسئله درپيش بگيرد، زيرا ايستادن در موضع ضعف، بسيار خطرناک است: «بايستي سياست رضا و تسليم را در برابر تجاوزات گستاخانه دولت امريکا در ايران ترک کنند، اتخاذ اين سياست، مستلزم عقبنشيني و ملازم عقبنشيني، سقوط وحشتناک است». 8دنياي امروز در مقايسه ميان دو حزب برجسته ايالات متحده، بر اين نکته تأکيد دارد که جمهوريخواهان از دموکراتها، داراي انعطاف کمتري بوده و به نوعي، خطرناکترهستند: «جمهوريخواهان ميخواهند شرکتهاي امريکائي را به وضع خشنتري جانشين شرکت سابق انگليسي کنند». به اعتقاد روزنامه دنياي امروز، برنامه آنان براي رسيدن به هدف موردنظر، بهرهبرداري از احساسات ضد انگليسي جريان يافته در ميان مردم است، تا از اين طريق، نفت ايران را به سود آمريکا چپاول کنند، از اين رو، دولت وقتِ ايران بايد کاملا زيرکانه و آگاهانه عمل نمايد. 9
مسئولين روزنامه در شماره ديگري، در مطلبي تحت عنوان «ژنرال نانجيب ايراني در کمين است»، به مصدق راجع به کودتا هشدار داده، و تأکيد کردند در صورتي که نخستوزير، در اسرع وقت براي رفع مشکلات اقتصادي مردم و بحران مالي کشور تدبيري جدي نينديشد، احتمال وقوع کودتا را بيش از پيش افزايش ميدهد. دنياي امروز، تکاپوي فراوان ايالات متحده و انگليس براي در اختيار گرفتن سرپلهاي اقتصادي ايران و تصرف بازار کشور، به منظور فروش کالاهاي خود را، مورد تأکيد قرار دادند. روزنامه چپگراي مذکور، عنوان نمود که هدف اين کشورهاي امپرياليست ـ کاپيتاليست، ممانعت از رشد جنبشهاي آزاديخواهانه و مترقي است. از اين رو، دکترمصدق بايد با يک رشته اصلاحات اساسي، حمايت ملت ايران را بهسوي خود جلب نمايد تا نقشههاي خطرناک دشمنان، نقش بر آب شود وگرنه «منتظر باشد که ژنرال نانجيب انگلوامريکن ايراني در کمين است و سرفرصت اقدام به کودتا خواهد نمود». 10
مسئله ديگري که راجع به ايالات متحده و سياست خارجي دولت مصدق در قبالِ آن، بهطور مکرر، مورد تأکيد دنياي امروز قرار داشت، فعاليتهاي رو به گسترشِ نظاميان امريکايي در ايران بود. استخدام بيست خلبان امريکايي در ايران به عنوان مستشار وزارت جنگ در اوايل آذر1331ش، بهانه ديگري بود براي گردانندگان روزنامه، تا اعتراض شديد خود را در اين زمينه نشان داده و دولت وقت ايران را متهم به قصور نمايند: «ورود بي بندوبار جاسوسان جنگافروز امريکايي روز به روز بيشتر ميشود و دولت با ميدان دادن به آنها، کشور ما را به يک کشور مستعمره غيرمستقيم تبديل کرده است. ما جدّاً از دولت طلب ميکنيم که جلو اين جاسوسان را بگيرد و نگذارد انها وطن ما را صحنه تاخت و تاز خود قرار دهند». 11
در اواسط آذرماه1331ش، خبرهايي مبني بر احتمالِ ورود وزير خارجه ايالات متحده به ايران، در محافل سياسي کشور مطرح گرديد. روزنامه موردنظر با عبارت: حضور وزير خارجه «با نفرت وانزجار شديد قاطبه ملت ايران مواجه خواهد شد»، واکنش نشان داد. حتي برخي مطبوعات بدين دليل که با نگاهي مثبت به قضيه مذکور نگريستند از سوي دنياي امروز مورد اهانت و حمله لفظي قرار گرفتند. چنانکه روزنامه اطلاعات بهعنوان «خدمتگزار قديمي استعمارگران» معرفي شد. مسئولين دنياي امروز، باز هم نفوذ امريکاييها بر بسياري از ارکان نظامي و اقتصادي ايران را مورد هشدار قرار داده و تاثيرات اجتماعي ِ ناشي از اين معضل را بدين ترتيب، مورد چالش قرار دادند: «ورود بيبندوبار بنجلهاي امريکائي، هزاران صنعتگر ايراني را ورشکست کرده، مامورين سياسي امريکا در تمام دستگاههاي حساس اداري و انتظامي ما رخنه کردهاند ميليونها تومان از دسترنج زحمتکشان خرج لهو و لعب مستشاران جاسوسنماي امريکائيان ميشود». 12
يکي از شمارههاي آذرماه دنياي امروز، حاوي عنواني بدين مضمون در صفحه اول خود بود: «بنگاه جاسوسي اصل 4 براي توسعه شبکه جاسوسي فعاليت ميکند». بنگاه مذکور متهم بود که با دراختيار گرفتن بودجه بيشتري از دولت امريکا، درصدد توسعه شبکه جاسوسي خود در ايران ميباشد. سپس عنوان گرديد «عدهاي از امريکاييها و نوکران ايراني آنها به مازندران رفتهاند و با بودجهاي که دارند فعاليت ميکنند». نويسندگان دنياي امروز، خشم خود را نسبت به حمايت دولت مصدق از آنان ابراز نموده، و تأکيد کرد در اين برهه زماني که امريکا در کنار دشمن ايران يعني انگليس قرار دارد، نبايد چنين رفتار دوستانهاي نسبت به افراد آن کشور در ايران اِعمال گردد. 13
در ميانه آذر1331ش يکي از نمايندگان مجلس سناي امريکا به ايران آمد تا به مذاکره با مقامات ايراني بپردازد. با عبارتِ «آقاي سناتور اسپارکمن براي چه به ايران آمدهايد؟»، دنياي امروز، به ملاقات او با مقامات بلندپايه ايراني منجمله شاه و نخستوزير اشاره کرده و اهداف او براي آمدن به ايران را به شرح زِير مورد تجزيه و تحليل قرار داد: ترغيب ايران براي حضور در حلقه دفاعي خاورميانه در برابر شوروي، حل مسئله نفت به نفع شرکتهاي نفتي انگلوامريکن، برقراري زمينه مساعد براي به کار انداختن سرمايههاي امريکايي در ايران. در ادامه، نويسندگان دنياي امروز، ديدگاههاي خود نسبت به ايالات متحده را بيان نموده و تصويري متفاوت از آن بيان ميدارند: «اما امريکا را دوست داريم، اما کدام امريکا؟... امريکايي که براي رها شدن از اسارت خود با بريتانيا جنگيد ستايش ميکنيم ولي با امريکائي که در مسئله حياتي نفت ما در مراجع بينالمللي، برعليه ما رأي داد لعنت ميفرستيم». 14
همين شماره دنياي امروز، به دو موسسه امريکايي ظاهرا غيرسياسي فعال در ايران يعني «فورد» و «خاورنزديک» حمله کرد و نوشت که آنها با نفوذ در ساختار اقتصادي ايران، داراي هدف سياسي هستند، چرا که هدف ايالات متحده، گسترش نفوذ در همه بخشها، بهمنظور دخالت در امور ايران است: «کيست که نداند امريکا در لباس کمک، دستگاههاي حساس کشور ما را قبضه کرده در کليه امور داخلي ما دخالت نمود». 15
در اواخر آذر1331ش، وزراي امور خارجه امريکا (آچسن) و انگليس (ايدن)، در فرانسه با يکديگر ملاقات نموده و در مورد مسائل متعددي منجمله نفت ايران به مذاکره پرداختند. در اينباره دنياي امروز نوشت: «ميزان گستاخي و وقاحت نفتخواران انگليس و آمريکا به جائي رسيده که در پاريس در سر ميز ناهار سرنوشت نفت ما را تعيين ميکنند». دنياي امروز بازهم شديداً از سياست نرمش دکتر مصدق در برابر امريکا انتقاد نموده و خشم خود را از مواضع ضعيف او نشان داد. 16 اين انتقادات، در ديماه1331ش به اوج خود رسيد، و به نوعي، تبديل به حملات لفظي و اتهامات متعدد گرديد. مسئولين روزنامه اظهار داشتند که اقدامات سازمان جاسوسي امريکا، مورد حمايت دولت ايران است، اما ملت ايران از آن پشتيباني نميکند، چرا که به ادعاي آنها، مصدق و يارانش در دولت وقت، «کراراً ثابت کردند که در جهت مخالفِ منافع ملت ايران گام بر ميدارند». 17 اين روزنامه حتي مدعي شد که نزديکان نخستوزير، با دلالان نفتي امريکايي- انگليسي، رابطه پنهاني داشته و عليه منافع ايران عمل ميکنند. اين در حالي اتفاق ميافتد که مصدق، پذيرفتن پُست نخستوزيري را به علت حلّ مسئله نفت عنوان نموده بود، ولي اکنون در برابر اقدامات اطرافيانش سکوت اختيار کرده است. 18 از اين زمان، دکتر مصدق با هشدارها و حملات لفظي پياپي دنياي امروز مبني بر سلطه بيگانگان در امور داخلي ايران مواجه گرديد: «امريکاييان کاملا مراکز حساس اداري و نظامي ما را اشغال کردهاند و نخستوزير، با چشمپوشي از مداخلات بيگانگان، سقوط خود را نزديکتر ميسازد». 19
در شماره ديگر روزنامه، موضعگيري منفي مصدق در مجلس14 نسبت به حضور ميلسپو (مستشار مالي امريکايي) در ايران، به نخستوزير وقت يادآوري گرديد: «دکتر مصدق که وجود ميلسپو را از لحاظ مالي و سياسي مُضر تشخيص ميداد، در هنگام نخستوزيرياش گروه گروه جاسوسان و خرابکاران امريکائي و دولتهاي دست نشانده آن، به نام مستشار به کشور ما سرازير ميشوند و از بودجه ضعيف کشور ما متمتّع ميگردند». مسئولين دنياي امروز، با اشاره به اينکه ادارات اصل4، بنگاه خاورنزديک و فورد، شعباتي از سرويسهاي جاسوسي امريکا هستند، عنوان نمودند: «ما با استناد به گفته خودِ دکتر مصدق در دوره 14مجلس شوراي ملي، سياست کنوني دولت را سياست ملي نميدانيم». 20
دنياي امروز با اين رويکرد مخالفتآميز نسبت به نخستوزير، با مشکلاتي جدي براي ادامه انتشار مواجه گرديد، تا آنجا که طي هفتاد روزِ باقي مانده تا پايان سال1331ش، فقط چهار شماره از آن منتشر شد و سرانجام نيز در اغاز سال 1332ش توقيف گرديد. تا آنکه يکماه بعد از سقوط دولت مصدق، و در اوايل مهر 1332ش، شروع به انتشار مجدد نمود. 21
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. حسين ابوترابيان، مطبوعات ايران از شهريور1320 تا 1326ش، تهران: اطلاعات، 1366، ص87.
2. روزنامه دنياي امروز، ش352، 6 مهر1331، صص1و2.
3. همانجا.
4. ش354، 13 مهر، صص1و2.
5. ش382، 18 آبان، ص 1.
6. همان، صص 1و2.
7. ش 384، 21 آبان، صص 1و2.
8. ش 387، 25 آبان، صص 1و2.
9. همانجا.
10. ش 395، 6 آذر، ص 1.
11. همان، صص1و2.
12. ش 398، 10 آذر، ص 1.
13. ش 400، 12 آذر، ص 1و2.
14. ش 402، 16 آذر، صص1و2.
15. همانجا.
16. ش 409، 26 آذر، ص1و2
17. ش 412، 1 دي، صص1و2.
18. همانجا.
19. ش 418، 9 دي، ص1.
20. ش 419، 10 دي، ص1.
21. ش 424، 6 مهر1332.