نظرسنجی: این رمان را بنویسم یا نه ؟
این نظرسنجی بسته شده است.
آره
0%
0 0%
نه
0%
0 0%
در کل 0 رأی 0%
*شما به این گزینه رأی داده‌اید. [نمایش نتایج]

امتیاز موضوع:
  • 117 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کره فروش{داستان}

ویزای جهنم صادر شد!!!
شب عروسی

آقا داماد ماشین رو از گل فروشی گرفته، با دو تا فیلم بردار میرسه به آرایشگاه عروس .
عروس خانوم میاد
اما !!!
اما !!
این کیه ؟
چرا دیگه حجاب نداره !!!!!!
به داماد میگی :
چرا عروس حجاب نداره ؟
میگه : بیخیال !!! همین یه شبه !!!
سوار ماشین میشن
راه میفتن توخیابونا داماد بوق میزنه
میگه : آی مردم بیاید
بیایید زنم زیبا شده بیاید تماشا !!!!
به سالن میرسن آقا داماد به همراه عروس وارد قسمت زنونه میشه !!!!
یه ساعت بعد میاد بیرون میگی :
اونجا بین اون همه نا محرم چیکار میکردی ؟
داشتم با عروس میرقصیدم که فیلم بردار فیلم بگیره !!!
چی ؟
میرقصیدی ؟ بین اونهمه زن ؟
نمیدونی گناه ؟
میگه : چرا ٬ میدونم !
اما ٬ بیخیال همین یه شبه !!!
وارد قسمت آقایون که میشی از تعجب شاخ در میاری
یه سری اون وسط یه حرکاتی انجام میدن
مثل........
میپرسی: اینا چیکار میکنند ؟
میگن : دارن میرقصن !!!!
تا به خودت میای میبینی اِ اِ داماد هم رفته وسط
داره حرکات موزون انجام میده همه هم دارن بهش پول میدن
بعدم شروع کرده سر میزها رقصیدن تا اونایی که پول ندادن هم مجبور بشن که به قول داماد شادباش بدن!!!
خوب دیگه میخوان شام بدن
داماد باید دوباره بره قسمت بانوان !!!!
تو راه میگه : سیصد هزار تومن شادباش گرفتم
میگی : خرج این پول تو زندگی اشکال داره
میگه : میدونم ! اما ٬ بیخیال همین یه شبه !!!
حالا شام خورده شده میخوان برن سمت خونه داماد
یه کارناوال راه انداختن
که باید ببینی !!!
صدای آهنگشون خیابون پر کرده
شروع به حرکت میکنن که یهو وسط خیابون همه پیاده میشن
داماد آوردن پایین شروع کردن رقصیدن
میگی : آقا داماد راه مردم بستی حق الناسه
میکه : میدونم ! اما بیخیال همین یه شبه !!!
خونه داماد هم که میرسی اوضاع همین جوریه
مجلس تموم میشه
به داماد میگی :
امشب خیلی گناه کردی !
میگه : میدونم ! اما ٬ بیخیال همین یه شب بود !!!
میگی : امشب برای تو ٬
ویزای جهنم صادر شد !!!
دیگه نمیگه میدونم.......
اگه خوشتون اومد سپاس یادتون نره.....
کره فروش{داستان}
پاسخ
 سپاس شده توسط Armina ، melodi+ ، ~SoLTaN~ ، sanaz_jojo ، niloofar kh ، gomnam


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
داستان های کوتاه - amin - 20-03-2011، 20:15
RE: دا ستان کوتاه - طاها - 20-10-2011، 14:10
RE: دا ستان کوتاه - msit723 - 20-10-2011، 14:21
داستان قشنگ - deymon1 - 26-12-2011، 17:01
داستان عاشقانه - deymon1 - 26-12-2011، 17:09
دو ګرګ - FARID.SHOMPET - 01-01-2012، 14:17
RE: شوهر مریم! - istanbul - 16-01-2012، 22:31
RE: شوهر مریم! - 1939 - 16-01-2012، 22:33
RE: شوهر مریم! - ~SoLTaN~ - 16-01-2012، 23:35
طرف شدن باخر - 202020 - 28-01-2012، 19:29
رنگها(عاطفی - 202020 - 28-01-2012، 19:34
کمربند - آرزو - 03-02-2012، 14:27
فقیر و ثروتمند - mohamad66 - 07-02-2012، 18:02
دختر سی دی فروش - serpico - 21-02-2012، 20:38
مسجد - sanaz_jojo - 28-02-2012، 21:46
صورتحساب - bikas - 07-03-2012، 15:32
RE: صورتحساب - ffrr - 07-03-2012، 16:18
یه داستان کوتاه - Armina - 08-03-2012، 13:35
هیزم شکن - ♥ Sky Princess♥ - 09-03-2012، 10:06
داستانی کوتاه - Armina - 09-03-2012، 16:21
عشق مادر - Hamidreza jefri HHH - 12-05-2012، 14:23
RE: عشق مادر - Amir BF - 12-05-2012، 15:19
RE: عشق مادر - gita mini - 12-05-2012، 15:21
RE: عشق مادر - بهار2 - 12-05-2012، 17:50
قـدرت بـخشش - Armina - 16-05-2012، 9:52
ابراز عشق - Hamidreza jefri HHH - 17-05-2012، 10:36
دروغ (طنز) - Hamidreza jefri HHH - 18-05-2012، 14:29
زندگی - saghar77 - 21-05-2012، 15:50
پنجره - saghar77 - 21-05-2012، 16:11
قدرت کلمات - saghar77 - 21-05-2012، 17:10
یک بنده خدا - sayna - 21-05-2012، 17:11
داستان BRT!!! - saghar77 - 21-05-2012، 20:22
RE: داستان BRT!!! - best~boy - 21-05-2012، 20:47
آن سوی مرز عاشق - benyamin - 22-05-2012، 17:24
تنها راه رسید... - *elahe* - 23-05-2012، 0:04
پسرک خوش شانس - sina.a1 - 30-05-2012، 17:20
RE: پسرک خوش شانس - mohmo - 30-05-2012، 18:12
ما که هستیم؟؟؟ - hell girl - 31-05-2012، 13:48
مادر زنداني - ارمين2012 - 07-06-2012، 13:21
RE: مادر زنداني - ~SoLTaN~ - 07-06-2012، 13:35
RE: شوهر مریم! - anna - 16-06-2012، 22:07
اشتباهی خفن - soheyla - 20-06-2012، 7:36
RE: اشتباهی خفن - soheyla - 20-06-2012، 7:45
RE: اشتباهی خفن - soheyla - 20-06-2012، 7:49
RE: اشتباهی خفن - soheyla - 20-06-2012، 7:53
عشق - Nasim 12 - 23-06-2012، 12:33
عشق لعنتی - Nasim 12 - 23-06-2012، 12:34
یک رویا.... - aCrimoniouSs - 01-07-2012، 11:05
RE: رویا - ...Sara SHZ... - 01-07-2012، 21:02
یک داستان زیبا - benyamin - 02-07-2012، 14:50
ویزای جهنم صادر شد!!! - *mahya* - 03-07-2012، 10:02
مادر - parya2 - 08-07-2012، 19:03
تنها در جنگل - Nasim 12 - 09-07-2012، 17:53
RE: تنها در جنگل - serpico - 09-07-2012، 18:09
RE: تنها در جنگل - best~boy - 09-07-2012، 18:12
RE: تنها در جنگل - pegah-p - 09-07-2012، 18:12
مادر اگر نذر کند - gomnam - 12-08-2012، 11:30
استاد سلام - gomnam - 15-08-2012، 17:20
چند نوجوان - gomnam - 16-08-2012، 13:01
جلد کمپوتها - gomnam - 16-08-2012، 13:02

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان