اخطار‌های زیر رخ داد:
Warning [2] count(): Parameter must be an array or an object that implements Countable - Line: 865 - File: showthread.php PHP 7.4.33 (Linux)
File Line Function
/showthread.php 865 errorHandler->error




 


امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سوتي هاي من!!

#1
يه روزداشتم ميومدم خونه ناراحت بودم بايديه هواكوچه ميرفتم تابرسم به خونه مون ديگه هيچي خسته كوفته افسرده رفتم داشتم باخودم فك ميكردم توراه يه دفه ديدم يه ماشين داره بوق بوق ميكنه سرم وگرفتم پايين رفتم.يهچندتاكوچه رفتم جلوترديدم دارم ميرسم به خونه گفتم چيكاركنم چيكارنكنم؟!اگه بفهمه خونمون اينجاست ميادكنه ميشع!
بي خيالش وگفتم يكم جلوتررفتم ديدم دس بردارني!اخرش اومدم بپيچونمش گفتم:
دِ اخه مرتيكه شايدرنميخوام جوابتوبدم ديگه!ماشين بابات افتاده زيرپات اومدي دختربازي؟
پسره:توبامن كاري نداري من كه باهات كاردارم....
من:به من چه كه كارداري!اخه مگه ادم بايه همچسن ماشين 4دري مياددختربازي؟!
ديدم پسره داره نيشخندميزنه!
برااخرين باربرگشت گفت:شمارمونميگيري؟
من:نه!واقعاتوچي فك ميكني؟!
پسره:نميگيري؟
يه اخم كردم پسره هرهرهرهركردمنم مونده بودم براچي داره ميخنده پاشوگذاشت روگازرفت!ديدم پشت ماشينش نوشته پورشه!
به عقل خودم شك كردم شك!
قيافه ي من0_0
قيافه ي پسره^_^
××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
بچه بودم فك ميكردم دختراميرن دختربازي پسراميرن سربازي!
تايه مدت اينطوري فك ميكردم پاشدم رفتم به مامانم گفتم :
مامان!چراپسراميرن سربازي ماميريم دختربازي؟
مامانم خنديد:دخترم كي گفته شماميريددختربازي؟
من:اهان پس يني پسراميرن دختربازي ماهاهم ميريم سربازي؟
مامانم:نه!بچه بروبشين سره جات دستم بنده!
من ازاون به بعدهرجاميرفتم ميگفتم پسراميرن دختربازي دختراميرن پسربازي!
زيادم ازواقعيت دوران طقفوليت دورني!
من^_^
مامانم@_@
بقيه*_*
××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
توحياط مدرسه مون داشتيم واليبال بازي ميكرديم منم حواسم نبودتوپ وزدم توسره ناظم پايه بالايي ها!
برگشت بهم چپ نيگاكرد:دختر!كي به تواجازه بازي داده؟هان؟!اصلاتومگه بازي بلدي؟!
اسم اون يكي ناظم مونم ميرزاخاني بودش بابچه هامسخره بازمون گرفته بودبهش ميگفتيم ميرزاقاسمي
من باشجاعت ودليري تمام:دِ اخه خانوم ميرزاقاسمي اجازه بازي ميده!
قيافه ي ناظم0_0
قيافه ي  من#_#
قيافه ي بچه ها?_?
هيچي ديگه كلاقيدنمره انضباطم روزدم!
××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
سره كلاس داشتيم معلم زبانمونومسخره ميكرديم اسمش"بالو"بود.
ماهم هراسمي بگين گذاشته بوديم!
"هالو" ،"بالشت" ،"الو"و...
اخرسرخانموم مون پاشداومدگفت ليلاوپارميدابياييدپايه تخته
دوستم برگشت يه سوال درموردمعلمم ازم پرسيد
من:..........................اولشوگفتم رسيدم به اسم خانومم مون
خانومم مون يه جوري نيگاميكردنميتونستم بحرفم كه!
اخرشم گفتم خانوم "هالو"
خانومم مون>_<
من+_+
بچه ها?_?
هيچي ديگه قيدنمره ي زبانمم زدم
××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
اون سري رفته بودم رومخ مامانم
حالابماندسره چه موضوعي
مامانمم تواشپزخونه بود
من:مامان مامان تروخدا....
مامانم اخرسرحواسش پرت شد به درماشين لباس شويي گفت بروكنار!
من?_?
مامانم!_!
××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

تااينجاروداشته بايدبرم يه چندتاسوتي ديگه بدم بيام
چــِِِِِِِِـ ـ ـ ـــرآ تـــــ ـ ـ ــــوكـِِِِِِِِِِـــ ـ ـ ـــدِِِِِِِِِري دآيـــــ ـ ـ ــــي؟!
پاسخ
 سپاس شده توسط shawkila ، -khoRshid ، رویا استایلز ، ★~Ѕдула~★ ، ♔ Lîfε ιζ βευτιfυl ♔ ، First Star ، Shervin_ST ، 7383 ، میم بده ، ''HeisEnbErg'' ، SEL♥♥♥ ، mobina bieber ، $maryam$
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
سوتي هاي من!! - ♣♦♠l♥k♠♦♣ - 08-02-2014، 20:10
RE: سوتي هاي من!! - MONA-GH - 11-02-2014، 21:05

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  سوتي هاي گزارشگري جواد خياباني

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان