01-07-2012، 13:31
نظریه صف
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو
نظریه صف (به انگلیسی: Queueing theory) شامل مطالعه ریاضی صف های انتظار و فرآیندهای تصادفی مربوط به آن میشود. یك سیستم صف را میتوان به صورت مشتریانی تعریف كرد كه برای سرویس گرفتن وارد سیستم میشوند و اگر سرویس در اختیار نباشد برای آن منتظر میمانند و پس از انجام سرویس سیستم را ترك میكنند. در سیستمهای صف مشتری و سرویسكننده (سروِر) دو طرف یك صف هستند. در تئوری صف، مشتری لفظ عامی است که برای موجودیتی به کار میرود که برای دریافت سرویس، به سیستمی که این سرویس را فراهم میکند وارد میشود. مکانیزم یا ابزاری که این چنین سرویسی را در اختیار مشتری قرار میدهد سرور یا خدمتدهنده نام دارد.
شناخت یک سیستم صف [ویرایش]
برای شناخت یک سیستم صف، باید شش جزء را بشناسیم:
الگوری ورود مشتریان
الگوی سرویس سرویسكنندگان
نظم صف
ظرفیت سیستم
تعداد كانالهای سرویس
معیارهای ارزیابی [ویرایش]
برای سنجش عملكرد یك سیستم صف از سه معیار زیر بهره میگیرند.
طول صف: طبیعی است که تشکیل صف هزینه زا است. از طرفی سازمان مجبور است فضایی برای انتظار مشتریان قرار دهد (مانند اتاق انتظار). بنابراین تعداد مشتریانی كه در صف منتظر دریافت خدمت هستند و یا تعداد مشتریان داخل سیستم، معیاری برای ارزیابی سیستم صف محسوب میشوند.
زمان انتظار هر مشتری در صف یا سیستم: رضایت حضور مشتری با میزان حضورش در سیستم رابطه عکس دارد به این معنی که حضور مشتری در صف، هزینه از دست دادن مشتری را به سازمان تحمیل میکند. بنابراین هزینه زمان انتظار در صف و مدت زمان دریافت سرویس، یکی از معیارهای مهم ارزیابی صف است.
درصدی از زمان كه سیستم به علت نبودن مشتری بیكار است: سازمان برای حضور هر خدمت دهنده در سیستم هزینه ای به صورت ثابت یا متغیر تخصیص میدهد که جزئی هزینههای سازمان است. بنابراین سازمان علاقه دارد تا درصد بیکاری سرورها را به حداقل ممکن برساند.
دقت کنید که اکثر سیستمهای مورد بررسی، سیستمهایی تصادفی هستند و بنابراین مقادیر عددی معیارهای نام برده نیز رفتاری تصادفی دارند. بنابراین از ارزش انتظاری یا میانگین این معیار ها، به عنوان معیار ارزیابی استفاده میشود.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو
نظریه صف (به انگلیسی: Queueing theory) شامل مطالعه ریاضی صف های انتظار و فرآیندهای تصادفی مربوط به آن میشود. یك سیستم صف را میتوان به صورت مشتریانی تعریف كرد كه برای سرویس گرفتن وارد سیستم میشوند و اگر سرویس در اختیار نباشد برای آن منتظر میمانند و پس از انجام سرویس سیستم را ترك میكنند. در سیستمهای صف مشتری و سرویسكننده (سروِر) دو طرف یك صف هستند. در تئوری صف، مشتری لفظ عامی است که برای موجودیتی به کار میرود که برای دریافت سرویس، به سیستمی که این سرویس را فراهم میکند وارد میشود. مکانیزم یا ابزاری که این چنین سرویسی را در اختیار مشتری قرار میدهد سرور یا خدمتدهنده نام دارد.
شناخت یک سیستم صف [ویرایش]
برای شناخت یک سیستم صف، باید شش جزء را بشناسیم:
الگوری ورود مشتریان
الگوی سرویس سرویسكنندگان
نظم صف
ظرفیت سیستم
تعداد كانالهای سرویس
معیارهای ارزیابی [ویرایش]
برای سنجش عملكرد یك سیستم صف از سه معیار زیر بهره میگیرند.
طول صف: طبیعی است که تشکیل صف هزینه زا است. از طرفی سازمان مجبور است فضایی برای انتظار مشتریان قرار دهد (مانند اتاق انتظار). بنابراین تعداد مشتریانی كه در صف منتظر دریافت خدمت هستند و یا تعداد مشتریان داخل سیستم، معیاری برای ارزیابی سیستم صف محسوب میشوند.
زمان انتظار هر مشتری در صف یا سیستم: رضایت حضور مشتری با میزان حضورش در سیستم رابطه عکس دارد به این معنی که حضور مشتری در صف، هزینه از دست دادن مشتری را به سازمان تحمیل میکند. بنابراین هزینه زمان انتظار در صف و مدت زمان دریافت سرویس، یکی از معیارهای مهم ارزیابی صف است.
درصدی از زمان كه سیستم به علت نبودن مشتری بیكار است: سازمان برای حضور هر خدمت دهنده در سیستم هزینه ای به صورت ثابت یا متغیر تخصیص میدهد که جزئی هزینههای سازمان است. بنابراین سازمان علاقه دارد تا درصد بیکاری سرورها را به حداقل ممکن برساند.
دقت کنید که اکثر سیستمهای مورد بررسی، سیستمهایی تصادفی هستند و بنابراین مقادیر عددی معیارهای نام برده نیز رفتاری تصادفی دارند. بنابراین از ارزش انتظاری یا میانگین این معیار ها، به عنوان معیار ارزیابی استفاده میشود.