هرکی میتونه دلایل محکم بیاره بیاره ولی خودم حتما جواب محکمی براش میارم صبرکنید
دلایل عدم تحریف قرآن و تحریف کتب آسمانى دیگر
براى اثبات مصونیت قرآن کریم از تحریف ادله متعددى که از زوایاى گوناگون این مطلب را مورد توجه قرار داده اند، ذکر شده است که به اختصار بیان مى کنیم و تفصیل آن را به کتبى که در این زمینه تألیف شده واگذار مى کنیم:
الف) شواهد تاریخى:
۱- دستورها و توصیه ها و اهتمام ویژه پیامبر اکرم در مورد تلاوت و حفظ و کتابت قرآن کریم که سبب توجه و عنایت خاص مسلمانان به این امر به عنوان یکى از وظایف مهم دینى گردید.
۲- علاقه زایدالوصف عرب معاصر قرآن , نسبت به قرآن کریم به جهت فصاحت و بلاغت و آهنگ معجزه آساى آن، در کنار توصیه هاى نبى اکرم، عامل مضاعفى در انس هر چه بیشتر آنان با قرآن و اهتمام به تلاوت و حفظ آن مى گردید.
۳- با توجه به مبارزه طلبى قرآن مبنى بر این که اگر قادرید «یک آیه مثل آیات قرآن بیاورید» اگر دست جعل و تحریف در قرآن راه پیدا مى کرد به عنوان دستاویز کافران چه از اهل کتاب (یهود و نصارا) و چه غیر آنان مورد تمسک قرار مى گرفت و به تواتر تاریخى نقل مى شد. چون انگیزه براى نقل آن قوى بود و مى توانست مهم ترین دستاویز علیه اسلام باشد.
۴- حساسیت ویژه مسلمانان نسبت به هر گونه تغییر در قرآن کریم. با توجه به توصیه هاى پیامبر اکرم و اهتمام و انس مسلمانان به تلاوت و حفظ و کتابت قرآن کریم و با توجه به مقدس و احترام ویژه اى که براى قرآن کریم به عنوان منبع و مرجع اصلى و قانون مدون براى تمام شؤون حیات فردى و اجتماعى خویش قائل بودند براساس شواهد تاریخى مسلمانان حساسیت ویژه اى نسبت به حفظ و صیانت قرآن از هرگونه تغییرى از خود نشان مى دادند. به گونه اى که حتى نسبت به حذف یک «واو» از قرآن کریم شدیدترین عکس العمل ها را نشان مى دادند و شمشیر را از نیام بیرون مى کشیدند (همچنان که در مورد واو «والذین یکنزون الذهب» نقل شده است .رک: الدر المنثور، ج ۳، ص ۲۳۲ – دراسات و بحوث فى التاریخ والاسلام، ج ۱ ، ص ۹۴ – المیزان، ج ۹، ص ۲۵۶)
۵- اگر به هر شکل دست جعل و تحریف به قرآن راه مى یافت به تواتر نقل مى شد. زیرا انگیزه براى نقل آن قوى بود. چرا که مى توانست به عنوان مهم ترین دستاویز کفار اعم از اهل کتاب (یهود و نصارا) و غیر آنان، علیه اسلام به کار گرفته شود. به ویژه تحریف به زیاد کردن واضافه کردن به قرآن، با توجه به تحدى و مبارزه طلبى قرآن و این که اگر مى توانید یک آیه مانند قرآن بیاورید، در دورانى که عرب از سخنوران و شاعرانى در اوج فصاحت و بلاغت بهره مى برد هرگز نتوانست جز اظهار عجز پاسخى دهد و هرگونه تلاشى در این زمینه شکست خورد. چرا که آیات قرآن از نظر بلندى و اوج محتوایى و استحکام آن از نظر فصاحت و بلاغت و نثر موزون و آهنگین، آن چنان بود که هیچ سخنى توان برابرى با آن را نمى توانست داشته باشد و همچنان این گونه است به طورى که به آسانى کلام بزرگان دین چون امیر بیان علی(ع) نیز از آیات قرآنى متمایز وجه است.
۶- در هیچ مقطعى از تاریخ، قرآن مفقود نشده است و همچنین هیچ گاه کسانى به جاى قرآن رایج، ادعاى وجود قرآنى دیگر به عنوان قرآن اصلى، نکرده اند و یا هیچ گاه نزاعى و دعوایى بر سر تغییر، حذف یا زیادت آیات قرآن در میان مسلمانان رخ نداده است. با توجه به انشعابات و فرقه هاى فراوانى که در بین مسلمانان پیدا شده با همه اختلافاتى که با یکدیگر دارند هیچ کدام بر سر قرآن کریم و این که این قرآن، قرآن نازل شده بر پیامبر اکرم است کوچک ترین اختلافى ندراند. بلکه همواره در تمام استدلال هاى خود به قرآن به عنوان منبع و مرجع اصلى استدلال مى کرده اند.
و در طول تاریخ، بالاتفاق سینه به سینه و نسل به نسل قرآن رایج را حفظ و منتقل کرده اند. اگر کوچک ترین تغییر و تحریفى صورت مى گرفت. با توجه به اهتمام مسلمین به حفظ قرآن، منشأ نزاع و خونریزى مى گردید و به تبع اگر هر یک از امور فوق رخ مى داد با توجه به انگیزه کفار و این که مى توانست دستاویز خوبى براى آنان باشد، آن را نقل مى کردند. در حالى که هیچ یک از امور فوق حتى توسط مشرکین و کفار و یهود و نصارا نقل نشده است.
۷- کتابت قرآن در زمان حیات رسول گرامى اسلام. یکى از عواملى که موجب حفظ و مصونیت قرآن کریم از تحریف شد، این بود که با اهتمام نبى اکرم، عین الفاظ وحى در زمان خود حضرت نوشته شد (القرآن و دعاوى التحریف، رسول جعفریان، فصل سوم، ص ۲۹)
کتابت قرآن کریم در زمان نبى اکرم از عوامل مهم و اساسى بود که مانع شد قرآن همانند تورات و انجیل دستخوش تحریف شود. درست برخلاف انجیل که به گفته خود مسیحیان مجموعه مکتوباتى است که سال ها پس از حضرت عیسى، توسط شاگردان وى نوشته شده است (کلام مسیحى، توماس میشل، ترجمه حسین توفیقى، ص ۲۶)
به علاوه مؤلفین انجیل نیز، عین کلام وحى را ننوشته اند. بلکه با محدودیت هاى زبانى خود و با نگارش مخصوص خود چیزهایى را که به ذهنشان خطور مى کرده، نوشته اند (همان)
ب ) بررسى محتوایى:
یکى از راه هاى شناخت این که آیا کتاب الهى دستخوش دگرگونى و تحریف گردیده یا نگردیده است بررسى محتوایى آن است. یکى از دلایلى که اندیشوران آن را به عنوان محکم ترین ادله بر عدم تحریف قرآن دانسته اند، مضامین عالیه و مستحکم و عمیق با بیانى در اوج فصاحت و بلاغت است که خود قرآن هم بر همین اساس تحدى و مبارزه طلبى کرده است. قرآن از مباحث دقیق و معارف بلند توحیدى گرفته تا سایر آموزه هاى آن، همگى از انسجام استحکام و دقت و ظرافت و عمق و ژرف نگرى خاصى برخوردار است. توحیدى که در قرآن تبیین شده با خداشناسى تورات و انجیل قابل مقایسه نیست. خداى تورات با یعقوب کشتى مى گیرد، پیامبر تورات و انجیل مرتکب افعال زشت مى شود و…
ج ) تواتر قرآن:
یکى از امورى که موجب قطع و یقین است تواتر در نقل است. یکى از ادله اى که براى عدم وقوع تحریف در قرآن اقامه مى شود نقل قرآن کریم به صورت متواتر در تمام اعصار در طول چهارده قرن تا به امروز است.
د ) دلیل عقلى:
این دلیل از دو مقدمه تشکیل شده است. مقدمه اول: خداوند، قرآن را براى هدایت بشر فرستاده است. مقدمه دوم: با توجه به خاتمیت دین و پیامبر اسلام، اگر قرآن تحریف شود، پیامبر دیگرى که راه صحیح را به مردم نشان دهد نخواهد آمد و مردم گمراه خواهند شد. بدون آن که در این گمراهى تقصیرى متوجه آنان باشد. بلکه این گمراهى مستند به عدم حفظ قرآن از سوى خداوند خواهد بود و این نقض غرض و مخالف با حکمت الهى است.
حکمت الهى اقتضا مى کند خداى تعالى کارى انجام دهد که بندگانش را به طاعت نزدیک و از معصیت دور سازد. دینى که پایان بخش ادیان آسمانى و جاویدان است مى بایست بنیاد و پایه هاى آن چنان محکم و استوار باشد که طوفان حوادث روزگار آن را نلرزاند. بر این اساس، خداوند ضمانت نموده تا قرآن را همواره از تحریف مصون و محفوظ نگه دارد. «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون (حجر، آیه ۹)
ادله وقوع تحریف در تورات و انجیل:
۱- به اعتراف خود مسیحیان، کتاب مقدس توسط نویسنده هاى بشر تألیف شده و نه عین کلام وحى است و نه عین کلام، حضرت عیسی. بلکه تراوش هاى ذهنى این نویسندگان است. لکن معتقدند خداوند به آنان توفیق داده و آنان را به گونه اى یارى کرده که فقط آن چه را که خدا مى خواسته نوشته اند (کلام مسیحى، توماس میشل، ترجمه حسین توفیقى، ص ۲۶)
لیکن براى این ادعاى خود دلیلى اقامه نمى کنند.
۲- به اعتراف خود مسیحیان، هیچ یک از نسخه هاى اصلى کتاب مقدس در دست نیست (کتاب مقدس را بهتر بشناسیم، ساروخاچیکى، ص ۱۴ و ۲۲)
یعنى هیچ کدام از کتب موجود داراى سند متصلى به نویسندگان آنها ندارد.
۳- بررسى محتوایى تورات و انجیل، بهترین شاهد بر وقوع تحریف در این دو کتاب است.
۴- پس از اثبات عدم تحریف قرآن، یکى از ادله وقوع تحریف در کتب قبلى، تصریح قرآن کریم به این امر است: «یکتبون الکتاب بایدیهم و یقولون هذا من عندالله» (بقره، آیه ۷۹)
«یا اهل الکتاب، لم تلبسون الحق بالباطل و تکتمون الحق و أنتم تعلمون» (آل عمران، آیه ۷۸)
دلایل عدم تحریف قرآن و تحریف کتب آسمانى دیگر
براى اثبات مصونیت قرآن کریم از تحریف ادله متعددى که از زوایاى گوناگون این مطلب را مورد توجه قرار داده اند، ذکر شده است که به اختصار بیان مى کنیم و تفصیل آن را به کتبى که در این زمینه تألیف شده واگذار مى کنیم:
الف) شواهد تاریخى:
۱- دستورها و توصیه ها و اهتمام ویژه پیامبر اکرم در مورد تلاوت و حفظ و کتابت قرآن کریم که سبب توجه و عنایت خاص مسلمانان به این امر به عنوان یکى از وظایف مهم دینى گردید.
۲- علاقه زایدالوصف عرب معاصر قرآن , نسبت به قرآن کریم به جهت فصاحت و بلاغت و آهنگ معجزه آساى آن، در کنار توصیه هاى نبى اکرم، عامل مضاعفى در انس هر چه بیشتر آنان با قرآن و اهتمام به تلاوت و حفظ آن مى گردید.
۳- با توجه به مبارزه طلبى قرآن مبنى بر این که اگر قادرید «یک آیه مثل آیات قرآن بیاورید» اگر دست جعل و تحریف در قرآن راه پیدا مى کرد به عنوان دستاویز کافران چه از اهل کتاب (یهود و نصارا) و چه غیر آنان مورد تمسک قرار مى گرفت و به تواتر تاریخى نقل مى شد. چون انگیزه براى نقل آن قوى بود و مى توانست مهم ترین دستاویز علیه اسلام باشد.
۴- حساسیت ویژه مسلمانان نسبت به هر گونه تغییر در قرآن کریم. با توجه به توصیه هاى پیامبر اکرم و اهتمام و انس مسلمانان به تلاوت و حفظ و کتابت قرآن کریم و با توجه به مقدس و احترام ویژه اى که براى قرآن کریم به عنوان منبع و مرجع اصلى و قانون مدون براى تمام شؤون حیات فردى و اجتماعى خویش قائل بودند براساس شواهد تاریخى مسلمانان حساسیت ویژه اى نسبت به حفظ و صیانت قرآن از هرگونه تغییرى از خود نشان مى دادند. به گونه اى که حتى نسبت به حذف یک «واو» از قرآن کریم شدیدترین عکس العمل ها را نشان مى دادند و شمشیر را از نیام بیرون مى کشیدند (همچنان که در مورد واو «والذین یکنزون الذهب» نقل شده است .رک: الدر المنثور، ج ۳، ص ۲۳۲ – دراسات و بحوث فى التاریخ والاسلام، ج ۱ ، ص ۹۴ – المیزان، ج ۹، ص ۲۵۶)
۵- اگر به هر شکل دست جعل و تحریف به قرآن راه مى یافت به تواتر نقل مى شد. زیرا انگیزه براى نقل آن قوى بود. چرا که مى توانست به عنوان مهم ترین دستاویز کفار اعم از اهل کتاب (یهود و نصارا) و غیر آنان، علیه اسلام به کار گرفته شود. به ویژه تحریف به زیاد کردن واضافه کردن به قرآن، با توجه به تحدى و مبارزه طلبى قرآن و این که اگر مى توانید یک آیه مانند قرآن بیاورید، در دورانى که عرب از سخنوران و شاعرانى در اوج فصاحت و بلاغت بهره مى برد هرگز نتوانست جز اظهار عجز پاسخى دهد و هرگونه تلاشى در این زمینه شکست خورد. چرا که آیات قرآن از نظر بلندى و اوج محتوایى و استحکام آن از نظر فصاحت و بلاغت و نثر موزون و آهنگین، آن چنان بود که هیچ سخنى توان برابرى با آن را نمى توانست داشته باشد و همچنان این گونه است به طورى که به آسانى کلام بزرگان دین چون امیر بیان علی(ع) نیز از آیات قرآنى متمایز وجه است.
۶- در هیچ مقطعى از تاریخ، قرآن مفقود نشده است و همچنین هیچ گاه کسانى به جاى قرآن رایج، ادعاى وجود قرآنى دیگر به عنوان قرآن اصلى، نکرده اند و یا هیچ گاه نزاعى و دعوایى بر سر تغییر، حذف یا زیادت آیات قرآن در میان مسلمانان رخ نداده است. با توجه به انشعابات و فرقه هاى فراوانى که در بین مسلمانان پیدا شده با همه اختلافاتى که با یکدیگر دارند هیچ کدام بر سر قرآن کریم و این که این قرآن، قرآن نازل شده بر پیامبر اکرم است کوچک ترین اختلافى ندراند. بلکه همواره در تمام استدلال هاى خود به قرآن به عنوان منبع و مرجع اصلى استدلال مى کرده اند.
و در طول تاریخ، بالاتفاق سینه به سینه و نسل به نسل قرآن رایج را حفظ و منتقل کرده اند. اگر کوچک ترین تغییر و تحریفى صورت مى گرفت. با توجه به اهتمام مسلمین به حفظ قرآن، منشأ نزاع و خونریزى مى گردید و به تبع اگر هر یک از امور فوق رخ مى داد با توجه به انگیزه کفار و این که مى توانست دستاویز خوبى براى آنان باشد، آن را نقل مى کردند. در حالى که هیچ یک از امور فوق حتى توسط مشرکین و کفار و یهود و نصارا نقل نشده است.
۷- کتابت قرآن در زمان حیات رسول گرامى اسلام. یکى از عواملى که موجب حفظ و مصونیت قرآن کریم از تحریف شد، این بود که با اهتمام نبى اکرم، عین الفاظ وحى در زمان خود حضرت نوشته شد (القرآن و دعاوى التحریف، رسول جعفریان، فصل سوم، ص ۲۹)
کتابت قرآن کریم در زمان نبى اکرم از عوامل مهم و اساسى بود که مانع شد قرآن همانند تورات و انجیل دستخوش تحریف شود. درست برخلاف انجیل که به گفته خود مسیحیان مجموعه مکتوباتى است که سال ها پس از حضرت عیسى، توسط شاگردان وى نوشته شده است (کلام مسیحى، توماس میشل، ترجمه حسین توفیقى، ص ۲۶)
به علاوه مؤلفین انجیل نیز، عین کلام وحى را ننوشته اند. بلکه با محدودیت هاى زبانى خود و با نگارش مخصوص خود چیزهایى را که به ذهنشان خطور مى کرده، نوشته اند (همان)
ب ) بررسى محتوایى:
یکى از راه هاى شناخت این که آیا کتاب الهى دستخوش دگرگونى و تحریف گردیده یا نگردیده است بررسى محتوایى آن است. یکى از دلایلى که اندیشوران آن را به عنوان محکم ترین ادله بر عدم تحریف قرآن دانسته اند، مضامین عالیه و مستحکم و عمیق با بیانى در اوج فصاحت و بلاغت است که خود قرآن هم بر همین اساس تحدى و مبارزه طلبى کرده است. قرآن از مباحث دقیق و معارف بلند توحیدى گرفته تا سایر آموزه هاى آن، همگى از انسجام استحکام و دقت و ظرافت و عمق و ژرف نگرى خاصى برخوردار است. توحیدى که در قرآن تبیین شده با خداشناسى تورات و انجیل قابل مقایسه نیست. خداى تورات با یعقوب کشتى مى گیرد، پیامبر تورات و انجیل مرتکب افعال زشت مى شود و…
ج ) تواتر قرآن:
یکى از امورى که موجب قطع و یقین است تواتر در نقل است. یکى از ادله اى که براى عدم وقوع تحریف در قرآن اقامه مى شود نقل قرآن کریم به صورت متواتر در تمام اعصار در طول چهارده قرن تا به امروز است.
د ) دلیل عقلى:
این دلیل از دو مقدمه تشکیل شده است. مقدمه اول: خداوند، قرآن را براى هدایت بشر فرستاده است. مقدمه دوم: با توجه به خاتمیت دین و پیامبر اسلام، اگر قرآن تحریف شود، پیامبر دیگرى که راه صحیح را به مردم نشان دهد نخواهد آمد و مردم گمراه خواهند شد. بدون آن که در این گمراهى تقصیرى متوجه آنان باشد. بلکه این گمراهى مستند به عدم حفظ قرآن از سوى خداوند خواهد بود و این نقض غرض و مخالف با حکمت الهى است.
حکمت الهى اقتضا مى کند خداى تعالى کارى انجام دهد که بندگانش را به طاعت نزدیک و از معصیت دور سازد. دینى که پایان بخش ادیان آسمانى و جاویدان است مى بایست بنیاد و پایه هاى آن چنان محکم و استوار باشد که طوفان حوادث روزگار آن را نلرزاند. بر این اساس، خداوند ضمانت نموده تا قرآن را همواره از تحریف مصون و محفوظ نگه دارد. «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون (حجر، آیه ۹)
ادله وقوع تحریف در تورات و انجیل:
۱- به اعتراف خود مسیحیان، کتاب مقدس توسط نویسنده هاى بشر تألیف شده و نه عین کلام وحى است و نه عین کلام، حضرت عیسی. بلکه تراوش هاى ذهنى این نویسندگان است. لکن معتقدند خداوند به آنان توفیق داده و آنان را به گونه اى یارى کرده که فقط آن چه را که خدا مى خواسته نوشته اند (کلام مسیحى، توماس میشل، ترجمه حسین توفیقى، ص ۲۶)
لیکن براى این ادعاى خود دلیلى اقامه نمى کنند.
۲- به اعتراف خود مسیحیان، هیچ یک از نسخه هاى اصلى کتاب مقدس در دست نیست (کتاب مقدس را بهتر بشناسیم، ساروخاچیکى، ص ۱۴ و ۲۲)
یعنى هیچ کدام از کتب موجود داراى سند متصلى به نویسندگان آنها ندارد.
۳- بررسى محتوایى تورات و انجیل، بهترین شاهد بر وقوع تحریف در این دو کتاب است.
۴- پس از اثبات عدم تحریف قرآن، یکى از ادله وقوع تحریف در کتب قبلى، تصریح قرآن کریم به این امر است: «یکتبون الکتاب بایدیهم و یقولون هذا من عندالله» (بقره، آیه ۷۹)
«یا اهل الکتاب، لم تلبسون الحق بالباطل و تکتمون الحق و أنتم تعلمون» (آل عمران، آیه ۷۸)