این رو مینوشتم تا موج اون رو ببرههههه توی دل بیکرانش
چطوری بگم تنهام هان ؟چطوری ؟
از شنیدن هق هق گریه ام میفهمی یا از گدایی محبت از دیگران
باورت شد نه
چون مثل من کسی نیست تنهایی منو درک کنه وقتی بهش میگم نگاهم میکنه نیشخند میزنه بعد لبخند بعد میخنده و توی چشمان پر از مروارید اشک نمیبینه
باورت شد
نه. چرا؟نه واقعا چرا ؟جواب دندان شکنی داری
میبینی دلم چقدر پُره تازه مونده از دعوا از فرق گذاشتن از خیانت از هدیه دادن و بیرون کردن میهمان دلم پره خالی نمیشه چیکار کنم دلم از نفرت پررررررره پرررررررر میفهمی ؟چرا کسی منو درک نمیکنه توی گَله ی کیا گیر کردم که فقط به خاطر مصلحت خودشون سال های سال خودشون رو از صله ی رحم دور میکنن
حق دارن
چون این فامیلا تازه یادشون می افته که یه برادر یا خواهر زاده ای دارن بهشون برسه چـــــــــــرا خدا چرا داری منو امتحان میکنی
من به اندازه ی کافی امتحان شدم میخوام برگه ی سیاه امتحان دنیایی خودم رو بدم بیام بغلت بهم بگی عزیزم چرا گریه میکنی من پیشتم همین الان بغلتم ولی بگم خدا یا استرس دارم از بار گناه فامیلام از گناه دیگران که باعث شدن توی این مشکل ماهارو گمراه کنن
کمک کن که این مشکل پر از تنفر و قهر تمام شه
امین
چطوری بگم تنهام هان ؟چطوری ؟
از شنیدن هق هق گریه ام میفهمی یا از گدایی محبت از دیگران
باورت شد نه
چون مثل من کسی نیست تنهایی منو درک کنه وقتی بهش میگم نگاهم میکنه نیشخند میزنه بعد لبخند بعد میخنده و توی چشمان پر از مروارید اشک نمیبینه
باورت شد
نه. چرا؟نه واقعا چرا ؟جواب دندان شکنی داری
میبینی دلم چقدر پُره تازه مونده از دعوا از فرق گذاشتن از خیانت از هدیه دادن و بیرون کردن میهمان دلم پره خالی نمیشه چیکار کنم دلم از نفرت پررررررره پرررررررر میفهمی ؟چرا کسی منو درک نمیکنه توی گَله ی کیا گیر کردم که فقط به خاطر مصلحت خودشون سال های سال خودشون رو از صله ی رحم دور میکنن
حق دارن
چون این فامیلا تازه یادشون می افته که یه برادر یا خواهر زاده ای دارن بهشون برسه چـــــــــــرا خدا چرا داری منو امتحان میکنی
من به اندازه ی کافی امتحان شدم میخوام برگه ی سیاه امتحان دنیایی خودم رو بدم بیام بغلت بهم بگی عزیزم چرا گریه میکنی من پیشتم همین الان بغلتم ولی بگم خدا یا استرس دارم از بار گناه فامیلام از گناه دیگران که باعث شدن توی این مشکل ماهارو گمراه کنن
کمک کن که این مشکل پر از تنفر و قهر تمام شه
امین