22-06-2012، 15:27
روش تحقیق، تحلیل تاریخی است و فن پژوهش بر مطالعات کتابخانه های و تاریخی استوار است.
ایرانیان نقش مهمی در ایجاد حکومت عباسیان داشتند و خلفای عباسی برای تداوم حاکمیت خود و راضی نگه داشتن ایرانیان سعی کردند به آداب و رسوم ایرانی عمل کنند که از جمله این آداب و رسوم جشنها و اعیاد ایرانی بودند.
خلفای عباسی (تا پایان متوکل) اعیادی چون نوروز، مهرگان و سده را مانند پادشاهان ساسانی جشن میگرفتند. عوامل خاصی باعث تشویق و ترغیب آنها به برگزاری این گونه جشنها و اعیاد شد که می توان به عوامل اقتصادی، دینی، سیاسی و اجتماعی اشاره کرد.
ایرانیانی که در دربار خلفای عباسی دارای مقامات بزرگی بودند نیز نقش مهمی در نقود این جشنها و اعیاد داشتند که میتوان به وزیران، دبیران، امیران و سرداران نظامی، مؤیدان و دهقانان ایرانی اشاره کرد.
به نظر میرسد که اولین خلفای عباسی تا هارون الرشید به شکل ظاهری و بیشتر برای کسب یا جلب رضایت ایرانیان به برخی از جشنها و اعیاد ایرانی اهمیت میدادند و از دوران خلافت هارون الرشید که با وزارت خاندان برسکی همراه بود، برخی از جشنهای ایرانی مثل نوروز، مهرگان و سده به عنوان یک سنت در دربار خلافت عباسی مرسوم شد.
نوروز واژه ای است مرکب از دو جزء که روی هم به معنای روز نوین است و بر نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آنگاه از آفتاب به برج حمل انتقال مییابد گذارده میشود. واصل پهلوی این واژه نوک روچ یا نوک روز بوده است.
جشن نوروز:
نوروز واژه ای است مرکب از دو جزء که روی هم به معنای روز نوین است و بر نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آنگاه از آفتاب به برج حمل انتقال مییابد گذارده میشود. واصل پهلوی این واژه نوک روچ یا نوک روز بوده است.
بیرونی در تعریف نوروز نقل میکند "نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو نام کردند، زیرا که پیشانی سال نو است و آنچه از پس اوست از این پنج روز همه جشنهاست..."
مورخین و محققان درباره جایگاه نوروز با هم اختلاف دارند. به نظر میرسد آریائیها از مهاجرت به فلات ایران و هم مرز شدن با تمدن میان رودان سال را به دو قسمت تقسیم میکردند که هر یک با انقلابی شروع میشد و دو جشن نوروز و مهرگان سرآغاز این دو انقلاب بودند. یعنی هنگام انقلاب تابستانی جشن نوروز گرفته میشد و زمان انقلاب زمستانی جشن مهرگان پاس داشته میشد.
هنگام جشن نوروز در انقلاب صیفی را گفته های بیرونی و خیام و مسعودی تأیید میکند.
برخی معتقدند که جشن نوروز و مهرگان جشنی بوده است که در ایران قبل از ورود آریائیها وجود داشته است و اقوام قبل از آریائیها که در فلات ایران ساکن بوده اند به آن عمل میکرده اند و جشن نوروز و مهرگان را بعداً سومریها از اقوام غیرآریایی اقتباس کرده اند و دو عید ازدواج مقدس و اکتیو را پدید آوردند و بعد در بین النهرین این دو عید به صورت واحدی در آغاز سال درآمد، درحالی که در ایران به صورت دو عید جداگانه برقرار ماند.
نوروز عامه و نوروز خاصه
در مورد اینکه جشن نوروز از اول فروردین تا چند روز طول میکشید میان مورخین و اختلاف نظر است.
برخی مورخین و محققین سازمان جشن نوروز را به سی روز می رسانند.
این گروه معتقدند که پنج روز اول را نوروز عامه و بقیه را نوروز خاصه نامیده اند.
به نظر میرسد که اگر در دربار پادشاهان یک ماه جشن گرفته میشد مستلزم آن نبود ک همه مردم یک ماه تمام را جشن بگیرند، بلکه در پنج روز اول همگی جشن برپا میکردند و مابقی که نوروز خاصه یا بزرگ بود را در دربار برگزار میکردند.
برخی دیگر نیز معتقدند که زمان جشن نوروز شش روز است و پنج روز اول را نوروز عامه و ششم فروردین را نوروز خاصه میگفتند.
نوروز در اساطیر
آخرین گاهنبار سالگرد آفرینش انسان است، که پنج روز آخر سال یعنی پنج روز کبیسه را در بر میگیرد. بهترین و زیباترین مورد، مورد آفرینش است و سالگرد این پنج روز پایانی سال که دوازده ماه سی روزه را در پشت دارد، مدخلی بر نوروز است.
به نظر می آید شش جشن گاهنبارها که بر پایی آنها در این زرتشتی تکلیف دینی الزام آور بوده است همراه با هفتمین جشن از نوروز نام داشتن و خبر سال تازه را به همراه داشت زرتشت به دین خود اختصاص داده بود زیرا نوروز مجموعهای جشنهای هفتگانه را که به آموزههای بنیادی او درباره هفت امشاسپند بزرگ و آفرینش هفتگانه پیوند داشت را شامل میشود.
چهارشنبه سوری یا جشن سوری
در مورد زمان جشن چهارشنبه سوری و علت نامگذاری این جشن میان محققین اختلاف نظر وجود دارد که میتوان این اختلاف نظرها را به دو دسته تقسیمبندی کرد. الف) برخی معتقدند که زمان برگزاری این جشن بیست و ششم اسفند ماه یعنی آغاز جشن فروردگان که در آخرین پنج روز اسفند ماه و پنجه مسترقه است که جمعاً ده روز میشود و همان طور که قبلاً گفته شده مطابق سنت ایرانیها از دیر زمان برای استقبال فروهرها و راهنمایی آنها آتش روشن میکردند و مراسم خاصی را میگرفتند.
ب) برخی دیگر معتقدند که این جشن در آخرین شب سال یعنی آخرین روز از سال که جشن آفرینش انسان است انجام میگیرد، یعنی در سیصد و شصت و پنجمین روز از سال و شب آخرین روز که فردا صبح آن نوروز است بر پشت بامها آتش میافروختند و آمدن سال نو را به دهات اطراف و مردم دور و نزدیک خبر میدادند.
عوامل اجتماعی نوروز
علاوه بر اینکه بیش از نیمی از قلمرو حکومت عباسیان را ایرانیان در برداشتند و نفوذ جمعیتی آنها باعث اشاعه جشنها و ایجاد و دیگر آداب و رسوم در دربار فرآیند تمدنسازی قرار گرفته بودند و ابزارهای لازم را در اختیار نداشتند مجبور بودند از افکار و تجربیات ایرانیان سود ببرند در نتیجه در این موضوع باعث اشاعه فرهنگ و تمدن ساسانی در تمدن عباسی شد که اولین مظاهر این فرهنگ و تمدن جشنها و اعیاد بودند.
از طرف دیگر عباسیان بعد از آنکه توانستند بر دشمنان خود فابق آیند و به مرحله آرامش رسیدند خواستند از دستاوردهای قدرت خود سود ببرند و تجملگرایی روی آوردند و در این زمینه جشنها و اعیاد ایرانی به خوبی آنها را راضی میکرد و این موضوع دلیل دیگری برای گسترش جشنها و اعیاد ایرانی در دربار عباسی بود.