03-12-2013، 14:56
دانه ای بودم تو باران محبت را بر سرم ریختی تو افتاب نگاهت را به من ارزانی دادی جوانه زدم و شکوفه دادم حالا شکوفه هایم را به تو تقدیم میکنم مادر ابی دریا ها وسعت بی کرانی از نگاه توست و بی کران دشت ها وسعت ناچیزی از قلب توست مثل پرنده ای کوچک از ناچیز نگاهم به پهنه نگاهت می نگرم وهمچون نسیم قلبت را در مینوردم تا خود را بیابم در بی نهایت واژه های دنیا مادر