غربت یه دیواره بین تو و دستام
یک فاجعست وقتی تنها تو رو می خوام
غربت یه تعبیره از خواب یک غفلت
تصویری از یک کوچ در آخرین قسمت
وقتی ازم دوری از سایه می ترسم
حتی من اینجا از همسایه می ترسم
غربت برای من مثل یه تعلیقه
یک راه طولانی روی لب تیغه
این حس آزادی اینجا نمیرزه
زندون بی دیوار سلول بی مرزه
این حس آزادی اینجا نمیرزه
زندون بی دیوار سلول بی مرزه
وقتی ازم دوری شب نقطه چین میشه
دیوار این خونه دیوار چین میشه
وقتی ازم دوری از زندگی سیرم
دنیا رو با قلبت اندازه می گیرم
این حس آزادی اینجا نمیرزه
زندون بی دیوار سلول بی مرزه
غربت یه دیواره بین تو و دستام
یک فاجعست وقتی تنها تو رو می خوام
غربت یه تعبیره از خواب یک غفلت
تصویری از یک کوچ در آخرین قسمت
وقتی ازم دوری از سایه می ترسم
حتی من اینجا از همسایه می ترسم
غربت برای من مثل یه تعلیقه
یک راه طولانی روی لب تیغه
این حس آزادی اینجا نمیرزه
زندون بی دیوار سلول بی مرزه
این حس آزادی اینجا نمیرزه
زندون بی دیوار سلول بی مرزه
رو به تو سجده می کنم دری به کعبه باز نیست
بس که طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست
به هر طرف نظر کنم نماز من نماز نیست
مرا به بند می کشی از این رهاترم کنی
زخم نمی زنی به من که مبتلاترم کنی
از همه توبه می کنم بلکه تو باورم کنی
قلب من از صدای تو چه عاشقانه کوک شد
تمام پرسه های من کنار تو سلوک شد
عذاب می کشم ولی عذاب من گناه نیست
وقتی شکنجه گر تویی شکنجه اشتباه نیست
قلب من از صدای تو چه عاشقانه کوک شد
تمام پرسه های من کنار تو سلوک شد
عذاب می کشم ولی عذاب من گناه نیست
وقتی شکنجه گر تویی شکنجه اشتباه نیست
یک فاجعست وقتی تنها تو رو می خوام
غربت یه تعبیره از خواب یک غفلت
تصویری از یک کوچ در آخرین قسمت
وقتی ازم دوری از سایه می ترسم
حتی من اینجا از همسایه می ترسم
غربت برای من مثل یه تعلیقه
یک راه طولانی روی لب تیغه
این حس آزادی اینجا نمیرزه
زندون بی دیوار سلول بی مرزه
این حس آزادی اینجا نمیرزه
زندون بی دیوار سلول بی مرزه
وقتی ازم دوری شب نقطه چین میشه
دیوار این خونه دیوار چین میشه
وقتی ازم دوری از زندگی سیرم
دنیا رو با قلبت اندازه می گیرم
این حس آزادی اینجا نمیرزه
زندون بی دیوار سلول بی مرزه
غربت یه دیواره بین تو و دستام
یک فاجعست وقتی تنها تو رو می خوام
غربت یه تعبیره از خواب یک غفلت
تصویری از یک کوچ در آخرین قسمت
وقتی ازم دوری از سایه می ترسم
حتی من اینجا از همسایه می ترسم
غربت برای من مثل یه تعلیقه
یک راه طولانی روی لب تیغه
این حس آزادی اینجا نمیرزه
زندون بی دیوار سلول بی مرزه
این حس آزادی اینجا نمیرزه
زندون بی دیوار سلول بی مرزه
رو به تو سجده می کنم دری به کعبه باز نیست
بس که طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست
به هر طرف نظر کنم نماز من نماز نیست
مرا به بند می کشی از این رهاترم کنی
زخم نمی زنی به من که مبتلاترم کنی
از همه توبه می کنم بلکه تو باورم کنی
قلب من از صدای تو چه عاشقانه کوک شد
تمام پرسه های من کنار تو سلوک شد
عذاب می کشم ولی عذاب من گناه نیست
وقتی شکنجه گر تویی شکنجه اشتباه نیست
قلب من از صدای تو چه عاشقانه کوک شد
تمام پرسه های من کنار تو سلوک شد
عذاب می کشم ولی عذاب من گناه نیست
وقتی شکنجه گر تویی شکنجه اشتباه نیست