08-06-2012، 6:21
(آخرین ویرایش در این ارسال: 08-06-2012، 7:48، توسط *larmes de Feu*.)
2:هخامنشیان
1.2:جنبش گئومات مغ
گئوماتگئومات یا گومات یا گئوماتا نام مغی بود که به نوشته کتیبه بیستون در غیاب کمبوجیه دوم پادشاه هخامنشی که آن زمان در مصر بود، به عنوان بردیا برادر کمبوجیه، از سال ۵۲۲ تا ۵۲۱ پیش از میلاد بر تخت نشست و خود را شاه خواند. امروزه در برخی از منابع از او به عنوان همان بردیا برادر کوچکتر کمبوجیه یاد میشود که بهدست داریوش مقتول و سلطنت از او غصب شد. گئومات در همان دوران تصدی خود یکی از قدیمیترین جنبشهای اجتماعی ایران را به راه انداخت که با نام جنبش گئومات مغ در تاریخ به یادگار ماندهاست.
داستان بردیای دروغین از زبان داریوش
بنا به روایتی که در کتیبه بیستون آمدهاست، کمبوجیه پیش از رفتن به مصر برادر خود، بردیا، را کشته بود لیکن مردم از این موضوع خبر نداشتند. از این رو گئومات توانست خود را در نزد عامه، بردیا جا زند و بعد از نشستن بر تخت (در پارس) به کشتن نزدیکان که از این راز اطلاع داشتند پرداخت. کمبوجیه پیش از آنکه بتواند این بردیای دروغین را به زیر کشد، درگذشت. سرانجام داریوش بزرگ به کمک دیگر نجبای پارسی در طی کودتایی گئومات را کشت و خود بر تخت نشست. این واقعه را داریوش بزرگ در کتیبه بیستون خود بیان کرده، کتیبهٔ مزبور به سه زبان نوشتهشده، زبان پارسی قدیم، عیلامی و زبان بابلی و خیلی مفصل است. عین بیان او که به زبانهای اروپائی ترجمه شده، به فارسی کنونی ترجمه و در ذیل درج گردیدهاست. داریوش شاه میگوید،
این است آنچه من کردم، پس از آن که شاه شدم، کمبوجیه پسر کوروش از دودمان ما پیش از این شاه بود. از این کمبوجیه برادری بود، بردی نام، از یک مادر و یک پدر با کمبوجیه، بعد کمبوجیه بردی را کشت، با اینکه کمبوجیه بردی را کشت، مردم نمیدانستند او کشته شده، پس از آن، کمبوجیه به مصر رفت، بعد از اینکه کمبوجیه به مصر رفت، مردم بد دل شدند، اخبار دروغی در پارس و ماد و سایر ممالک با شدت منتشر شد. پس از آن گئومات مغ برخاست و مردم را فریب داد که من بردی، پسر کوروش، برادر کمبوجیه، هستم. پس از آن تمام مردم بر کمبوجیه، شوریدند، او تخت را تصرف کرد. پس از آن کمبوجیهٔ مرد، به دست خود، کشته شد. این اریکهٔ سلطنت که گئوماتای مغ از کمبوجیه انتزاع کرد، از زمان قدیم، در خانوادهٔ ما بود بنابراین گئوماتای مغ، پارس و ماد و ممالک دیگر را از کمبوجیه گرفت و به خود، اختصاص داد. او شاه شد. کسی از پارس و ماد و یا از خانوادهٔ ما پیدا نشد که این سلطنت را از گئوماتای مغ باز ستاند. مردم از او میترسیدند، چه عدهٔ زیادی را از اشخاصی که بردیا را میشناختند، میکشت. از این جهت میکشت که خیال میکرد، کسی مرا نشناسد و نداند، من پسر کوروش نیستم. هیچکس جرئت نمیکرد چیزی دربارهٔ گئوماتای مغ بگوید تا اینکه من آمدم از اهورامزدا یاری طلبیدم، اهورامزدا مرا یاری کرد. من با کمی از مردم، این گئوماتای مغ را با کسانی که سر دستهٔ همراهان او بودند، کشتم. در ماد قلعه ای هست که اسمش سی ک ی هواتیش (سیکایاووش) آنجا من او را کشتم. پادشاهی را از او باز ستادم به فضل اهورامزدا شاه شدم، اهورامزدا شاهی را به من اهدا کرد. سلطنتی را که از دودمان ما بیرون رفته بود، برقرار کردم، آنرا بجایی که پیش از این بود، باز نهادم، بعد اینطور کردم، معابدی را که گئوماتای مغ خراب کرده بود، برای مردم مرمت کردم، بازار و حشم و مساکنی را که گئوماتای مغ از طوائف گرفته بود، به آنها رد کردم، مردم پارس و ماد و سایر ممالک را بحال پیش برگرداندم. بدین نحوه آنچه را که از جایش به در رفته بود، به احوال پیش عودت دادم. به فضل اهورامزدا اینکارها را کردم. آنقدر رنج بردم تا طائفهٔ خود را به مقامی که پیش داشت، رسانیدم.[۱]
روایت هرودوت
روایت هرودوت از به پادشاهی رسیدن داریوش چنین است
گئومات یا بردیای دروغین پس از دستیابی به تاج و تخت، تمام زنان کمبوجیه را به همسری گرفت. یکی از این زنان فیدمیا، دختر اتانس (هوتن) یکی از تواناترین نجبای ایران بود. اولین کسی که پس از هفت ماه فرمانروایی به گئومات ظنین شد که او فرزند کوروش نیست بلکه مرد شیادی است، اتانس بود. او از دختر خود پرسوجو کرد و دخترش نتیجهٔ تحقیق را به پدر اطلاع داد. اتانس یک دستهٔ شش نفره، از نجبای پارس را که به آنها اطمینان داشت، در شوش تشکیل داد و با ورود داریوش از پارس تصمیم اتخاد شد که او را نیز در گروه خویش وارد سازند. این هفت تن با هم قسم خوردند که برای دفع غاصب اقدام کنند. هرودوت این قیام را قیام هفت یار نام نهادهاست. [۲]
اقدامات گئومات
گئومات بعد از رسیدن به پادشاهی فرامینی صادر نمود که برخی از این فرامین به سقوط خود او منجر گردید.اینک به شرح اقدامات گئومات در طول ۸ ماه الی یکسال و نیم دوران پادشاهی او میپردازیم.
* بخشیدن سه سال مالیات مردم و لغو خدمت نظام عمومی
* ویران کردن معابد: گئومات دستور داد تا تمام معابد ملل تابعه را ویران نمایند. این اقدام نشان میدهد که او یک مغ متعصب و از سیاست بیخبر بوده است زیرا یکی از دلایل سقوط پادشاهی او را میتوان همین اقدام وی حساب نمود. داریوش در کتیبه خود میگوید:« گئومات معابد را ویران کرد و من دوباره آنها را آباد کردم.»
* دوری گزیدن از مردم و درباریان: از جمله دستورهای عجیب گئومات که منجر به قتل وی گردید، دوری گزیدن از مردم و درباریان بود. در آغاز این دستور وی چندان عجیب نمینمود زیرا پادشاه به علت تشریفات خاص سلطنتی، در بسیاری از موارد از مردم و درباریان دور بود. لیکن مشکل از زمانی آغاز گردید که گئومات دستور داد که نجبای هفتگانه هخامنشی نیز با وی دیدار ننمایند.
* مصادرهٔ اموال و مراتع.[۸] [۹]
داریوش در سال ۵۲۲ پیش از میلاد گئومات (بردیای دروغین) را به قتل رساند. [۱۰] بدین منوال تخت و تاج پادشاهی ایران به داریوش رسید.[۱۱]
شاهنشاهان هخامنشی
کوروش بزرگ • کمبوجیه • گئومات (بردیای دروغین) • داریوش بزرگ • خشایارشا • اردشیر یکم (اردشیر درازدست) • خشایارشای دوم • سغدیانوس • داریوش دوم • اردشیر دوم • اردشیر سوم • ارشک • داریوش سوم
پانویس
1. ↑ پیرنیا، ص ۱۰۲ و ۱۰۳
2. ↑ هرودوت، ص ۲۱۳
3. ↑ :en

4. ↑ Boyce, Mary (1979), Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices, Routledge, ISBN 0710001215
5. ↑ مراجعه کنید به آخرین پاراگراف از مقاله داندامایف در ایرانیکا: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.iranica.com/articles/bardiya-son-of-cyrus
6. ↑ زرین کوب، ص ۱۴۰
8. ↑ زرین کوب، ص ۱۴۰
9. ↑ پیرنیا، ص ۱۰۴
10. ↑ از زبان داریوش، خانم پروفسور هاید ماری کخ / مترجم: دکتر پرویز رجبی
11. ↑ هرودوت، ص ۲۲۲
جنبش گئومات مغ
جنبش گئومات مُغ یکی از قدیمیترین جنبشهای اجتماعی در تاریخ ایران است که یکی از بزرگان مغان(از کتیبه های داریوش زرتشتی بودن او بر نمی آید "من پرستشگاه هایی را که گئومات مغ ويران کرده بود مرمت نمودم" [۱] از این سخن می توان دریافت که او به مذهب مغان یا آیین مهرپرستی بوده ) به نام گئوماتای مغ در زمان شاهنشاهی کمبوجیه آغاز کرد.[۲]داریوش و قتل گئومات
داریوش با ترور بردیا که ادعا شد غاصب است، با همکاری شش خانواده اشرافی ایرانی دیگر، بر تخت نشست و صبح روز بعد تاجگذاری کرد به گفته هرودوت[۳]، داریوش قبل از بدست گرفتن قدرت "بدون هیچ نتیجه ای در آن زمان"، بعنوان یک نیزه دار در عملیات حمله کمبوجیه دوم به مصر شرکت کرده بود و بعد امپراطور ایران شد [۴] به سلطنت رسیدن داریوش دو روی متفاوت از داستان دارد. منابع ما (کتبیبه بیستون و هرودوت) هر دو داستان مشابهی را که در زیر می آید نقل میکنند. با اینحال تاریخ دانان از این دو چنین نتیجه میگیرند که احتمالا به قدرت رسیدن داریوش غیرقانونی بوده است. محتمل به نظر میرسد که "گوماتا" (گئومات) در اصل همان بردیا بوده باشد، که داریوش زیر پوشش شورش، وارث سلطنت را کشت و خود آن را بدست گرفت. این حقیقت که در آن زمان (طبق کتیبه بیستون) پدر و پدربزرگ داریوش هنوز زنده بودند حاکی از این حقیقت است که او در مراتب سلطنت موروثی در نوبت بعدی نبوده است متن صفحه.[۴] روایت هرودوت از جریان بردیا چنین است که: گئومات یا بردیای دروغین پس از دستیابی به تاج و تخت، تمام زنان کمبوجیه را به همسری گرفت. یکی از این زنان فیدمیا، دختر اتانس (اوتانه یا هوتن) یکی از تواناترین نجبای ایران بود. اولین کسی که پس از هفت ماه فرمانروایی به گئومات ظنین شد که او فرزند کوروش نیست بلکه مرد شیادی است، اتانس بود. او از دختر خود پرس و جو کرد و دخترش نتیجهٔ تحقیق را به پدر اطلاع داد. اتانس یک دستهٔ شش نفره، از نجبای پارس را که به آنها اطمینان داشت، در شوش تشکیل داد و با ورود داریوش از پارس تصمیم اتخاد شد که او را نیز در گروه خویش وارد سازند. این هفت تن با هم قسم خوردند که برای دفع غاصب اقدام کنند. هرودوت این قیام را قیام هفت یار نام نهادهاست.[۵] داریوش در سال ۵۲۲ پیش از میلاد گئومات (بردیای دروغین) را به قتل رساند.[۶] بدین منوال تخت و تاج پادشاهی ایران به داریوش رسید.[۷]
با اینحال برخی از دانشمندان مدرن (برای نمونه اولمستد) اعتقاد دارند مردی که بر کمبوجیه شورید برادر واقعی و وارث حقیقی سلطنت بود که داریوش او را کشت، آنگاه او را گوماتا (گئومات) نامید و داستان بردیای دروغین را اختراع کرد تا غصب سلطنت را موجه جلوه دهد[۸].[۹] بردیا یک دختر بنام پارمیس از خود بجا گذاشت که داریوش وقتی شاه شد با او ازدواج کرد تا جایگاه خود را وجهه قانونی ببخشد[۱۰].[۱۱]
شاهنشاهی گئومات مغ
کَمبوجیه یا کامبوزیا (کامبیز)، پسر بزرگ کورش بود و هنگامیکه به پادشاهی نشست دستور داد برادرش، بَردیا، را که فرمان روای نواحی شرقی ایران بود بکشند و سپس خود به سوی مصر لشکر کشید. وی پس از شکستها و تحمّل تلفات بسیار توانست دولت فرعونهای مصر را که بیش از سه هزار سال حکومت کرده بودند براندازد و وارد مصر شود. در راه بازگشت هنگامی که شنید شخصی به نام بَردیه قیام کرده و خود را پادشاه ایران خواندهاست به خود زخمی زد که موجب مرگش شد.[۲]
نشستن بر تخت شاهی
با بهرهگیری از نبود کمبوجیه، گئومات ضمن آگاهی از راز کشتهشدن بردیا، با کمک شماری از زرتشتیان معتصب و برادرش که در از نگهبانان کاخهای شاهی بود، به پایتخت آمد و خود را که به بردیا شبیه بود، شاه ایران خواند. گئومات در کتیبهٔ بیستون توسط داریوش بزرگ فرصتطلبی شمرده شده است که آرزوی بازپسگیری قدرت و واگذاری آن به خاندان ماد را در سر میپروراند. داریوش بزرگ مینویسد: «کسی پیدا نشد تا پادشاهی را از گئوماتای مُغ بازستاند تا آن که من آمدم.» مورخان یونانی نیز آوردهاند که گئومات از ترس شناخته شدن، با آشنایان خود قطع رابطه کرد.[۲]
حمایت از طبقات فرودست
او بر خلاف کورش و کمبوجیه نسبت به ادیان و دیگر مذاهب مدارا نداشت. همهٔ معابد و بتخانهها را جز آتشکدههای زرتشتی ویران ساخت. این معابد همه آراسته به سنگها و فلزات گرانبها و مهمترین کانونهای ثروت و تجمل بودند، اما گئومات به جای اشراف و بزرگان به طبقات پایینتر و کشاورزان روی آورد، و آنان را از پرداخت مالیات برای سه سال بخشید و برای گسترش کشاورزی و دامداری به اصلاحاتی سودمند دست زد. زمینهای بزرگ و گلّههای بی شمار و بردگان متعدّد را از اشراف و ثروتمندان گرفت و، در نظامی که گونهای آزادی و مساوات در آن رعایت میشد، همه را به کشاورزی و آبادانی گماشت.[۲] او در بدو جلوس به تخت تمام ملل را در مدت سه سال از دادن مالیات و سپاهی معاف داشت فقط در ماه هشتم مردم دانستند که او پسر کوروش نیست.[۱۲]
کشته شدن گئومات مغ
خبر بر تخت نشستن گئومات مغ (بردیای دروغین)، در حالی به کمبوجیه رسید که در حال بازگشت از مصر بود. هرچند که کمبوجیه پیش از رسیدن به پایتخت درگذشت، ولی داریوش با همکاری شش سردار برجسته از ارتش کمبوجیه که نامشان: وینددفرنه، اوتن، گائوبرووه، ویدرنه، بغ بوخش، اردومنش بود بر ضد شاه دروغین قیام کردند و وی را مجازات کردند. سپس یکی از هفت تن سردار ایران که داریوش بزرگ بود، به مقام پادشاهی رسید. به گفته هرودوت سه سال نخست سلطنت وی برای سرکوب شورشیان و برقراری ایران یکپارچه صرف شد.[۱۳][۱۴] هرودوت نوشته است که از کشته شدن گئوماته مغ همهٔ مردم آسیا جز پارسیان اندوهگین بودند و برای او میگریستند.[۲]
شاهنشاهی داریوش بزرگ
جامعهٔ ایرانی، در دوران کورش بزرگ به چنان قدرت مرکزی و ثروت و تجملی دست پیدا کرده بود که نیاز به نظامی که منافع همهٔ طبقات را در نظر بگیرد در آن به شدت احساس میشد. به همین روی، با کشته شدن گئوماته مغ، اشراف هفتگانهٔ پارس بر سر تعیین نوع حکومت و انواع قدرت و حدود اختیارات شاه به بحث نشستند. اوتن (Otanes)، که یکی از بزرگان بود پیشنهاد نظامی بر پایهٔ مردمسالاری را ارائه کرد که مورد اقبال قرار نگرفت.[۱۵] این پیشنهاد در حالی مطرح میشد که سالها بعد، سخن از حکومت مردمسالارانه در یونان پیش آمد.[۲]
تامین منافع عمومی در دوران داریوش
با نشستن داریوش بزرگ بر تخت شاهنشاهی ایران، وی با نُه یاغی دیگر که از پادشاهان محلی بودند رزمید و در دو سال همهشان را که اندیشههایی همانند با اندیشه های گئومات داشتند سرکوب کرد و سپس به وضع قوانینی دست زد که از جهاتی حافظ منافع عمومی بود.[۲] داریوش در کتیبه خود گوید: «گئومات معابد را ویران کرد و من از نو آنها را تعمیر کردم.»[۱۶]
روایت دیگر، گئومات مغ همان بردیای واقعیست[17]
طبق این نظریه داریوش با ترور بردیا که ادعا شد غاصب است، با همکاری شش خانواده اشرافی ایرانی دیگر، بر تخت نشست و صبح روز بعد تاجگذاری کرد. [۳] [۴] برخی از دانشمندان مدرن برای نمونه آلبرت اومستد اعتقاد دارند مردی که بر کمبوجیه شورید برادر واقعی و وارث حقیقی سلطنت بود که داریوش او را کشت، آنگاه او را گوماتا (گئومات) نامید و داستان بردیای دروغین را اختراع کرد تا غصب سلطنت را موجه جلوه دهد. بردیا یک دختر بنام پارمیس از خود بجا گذاشت که داریوش وقتی شاه شد با او ازدواج کرد تا جایگاه خود را وجههٔ قانونی ببخشد. [۵]
عبدالحسین زرین کوب مینویسد، با وجود بعضی مسایل که شاید این استنباط را موجه جلوه دهد، در حال حاضر روی هم رفته کشته شدن بردیای واقعی به دست داریوش سوءظنی بیش نیست.اصل هر دو خبر راجع به قتل بردیای واقعی به دست کمبوجیه و طغیان یک بردیای دروغین بدون کمترین مظنهٔ بدگمانی و با وجود اختلاف در جزئیات، توسط مورخان یونانی نیز نقل شدهاست.[۶] در واقع چون احتمال تبانی بین تمام روایات موجود در آنچه به اصل خبر مربوط است، منتفی است، اصل خبر را میتوان به عنوان خبری شایع پذیرفت نهایت آنکه در قبول جزئیات آن البته باید آنچه را جعل و کذب و مبالغه به نظر میآید، کنار گذاشت.[۷]
پانویس:
1. ↑ [متن كامل كتيبه بيستون دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.chn.ir/news/?section=2&id=3263 ]
2. ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ «جنبشهای اجتماعی» (فارسی). بنیاد مطالعات ایران. بازبینیشده در ۱۰ آبان ۱۳۸۸.
3. ↑ جلد3 صفحه 139 نسخه انگلیسی
4. ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ Cook, J. M. (1985), "The Rise of the Achaemenids and Establishment of their Empire", The Median and Achaemenian Periods, Cambridge History of Iran, vol. 2, Cambridge University Press.
5. ↑ هرودوت، ص ۲۱۳
6. ↑ از زبان داریوش، خانم پروفسور هاید ماری کخ / مترجم: دکتر پرویز رجبی
7. ↑ هرودوت، ص ۲۲۲
8. ↑ A. T. Olmstead, History of the Persian Empire,Chicago, 1948, pp. 107-10.
9. ↑ مراجعه کنید به مقاله محمد داندامایف در دانشنامه ایرانیکا در لینک زیر: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.iranica.com/articles/bardiya-son-of-cyrus
10. ↑ هرودوت جلد3 صفحه 88
11. ↑ مراجعه کنید به آخرین پاراگراف از مقاله داندامایف در ایرانیکا: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.iranica.com/articles/bardiya-son-of-cyrus
12. ↑ لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «گئومات مغ».
13. ↑ روزنامه ایران، شماره ۴۱۶۱، ۱۷ اسفند ۱۳۸۷، صفحه ۱۰ (فرهنگ و اندیشه).
14. ↑ «داریوش ایرانی و گئومات رواسانی» (فارسی). بانک اطلاعات نشریات کشور. بازبینیشده در ۱۳ آذر ۱۳۸۸.
15. ↑ هرودوت، تواریخ، ۳٫۸۰-۳٫۸۴
16. ↑ تاریخ ایران باستان، ج ۱، صص ۵۱۶ - ۵۳۶.
17. ↑ زرین کوب، ص ۱۴۱
منابع:
* پیرنیا، حسن. ایران باستان. چاپ اول. دنیای کتاب، ۱۳۶۲.
* زرین کوب، عبدالحسین. تاریخ مردم ایران، پیش از اسلام. چاپ اول. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴.
* جنبشهای اجتماعی، بنیاد مطالعات ایران، برداشت شده در ۱۰ آبان ۱۳۸۸.
* دهخدا، علیاکبر، لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «گئومات».
* پیرنیا، حسن، تاریخ ایران باستان، تهران: دنیای کتاب، ۱۳۷۵.
* روزنامه ایران، شماره ۴۱۶۱، ۱۷ اسفند ۱۳۸۷.
* en
