11-10-2013، 0:56
(10-10-2013، 16:31)ashkyakhee نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.سیگارو بخاطر تو ترک نمی کنم
(09-10-2013، 21:49)radmehr rad نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.گاهی فقط باید؛
(09-10-2013، 21:10)ashkyakhee نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
(08-10-2013، 22:59)radmehr rad نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.دو نخ مانده تا شب تمام شود
(08-10-2013، 17:04)ashkyakhee نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.می خواهم شعر و سیگار را ترک کنم اما نمی شود !
این سیگاری که می کشم...
همان فریاد هایی است که نمی توانم بزنم...
همان حرف هایی که یارای گفتن به کسی ندارم...
همان دلتنگی هایی که روز به روز پیرم میکند...
همان خاطراتیست که نه تکرار می شوند و نه فراموش...
همان تنهایی هایی که کسی پُرش نمی کند...
هــــمــــان درد هــــایی کــــه درمـــــان نــــــدارند...
این سیگار را دوست می دارم..
آخر چگونه هم شب باشد و هم تــــــــو و هم سیگار و قهوه ؟
پس شعر چه می شود ؟
یا اینکه تــــــو باشی و شعر و یاد اولین قرار
پس سیگار چه می شود ؟
اصلا انگار باید تو را ترک کنم !
هرچه دود کردم شبیه تو نشد
هرچه آتش زدم ، فوت کردم
هرچه آرام ماندم ، سکوت کردم
شب شبیه نگاه تو نبود
دود ، موج گیس تو نشد
دو نخ مانده تا کولی آوازش تمام شود
دو نخ مانده تا من تمام شوم
هرچه دود کردم خیال تو نشد...
کنج اطاق ننشسته ام
سرفه نمیکنم
سیگار نمیکشم
گریه نمیکنم
به زمین و زمان لعنت نمیفرستم
یادت نمیکنم
عکست را پاره نمیکنم
با شکمِ خالی استکان پشتِ استکان عرق نمیخورم
درد نمیکشم
بیچاره نمیشوم
از دیدن جای خالی تو دیوانه نمیشوم
مثلِ یک کلاغِ مست نشسته ام
قارقار میکنم
هیچکس بهتر از خودم نمیتواند خبرهای بد را به گوشِ خودم برساند
دیگر سیگار را برای آرامش نمی کشم ،
سیگار می کشم تا فقط به دود آن خیره شوم ؛
که آرام آرام محو می شود ...
ای کاش توام این گونه آرام از زندگی ام محو میشدی.
سیگاری بگذاری روی لب هایت
یقه های پالتو ات را بدهی بالا
دستهایت را بکنی در جیبت و
بروی
وقتی تو با من بودی اونم با من بود
حالا که نیستی هم این با منه
وفاداری کدامتان بیشتر است؟
جوابی نداری …