02-10-2013، 15:09
حکایت رفاقت من با تو
حکایت قهوه ایست
که امروز به یاد تو
تلخ تلخ نوشیدم
که با هر جرعه
بسیار اندیشیدم
که این طعم را دوست دارم یا نه
و انقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن
که انتظار تمام شدنش را نداشتم
و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه میخواهم!
حکایت قهوه ایست
که امروز به یاد تو
تلخ تلخ نوشیدم
که با هر جرعه
بسیار اندیشیدم
که این طعم را دوست دارم یا نه
و انقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن
که انتظار تمام شدنش را نداشتم
و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه میخواهم!