طبق گفته ی پیامبرا اماما بسیجی ها رهبر اخوند ها دین اسلام دینی کامل برای تمام جوامع زندگی و برای تمام زمان ها هستش اگه اینا فقط برای زمان قدیم به درد میخورد پس میشه گفت دین اسلام دین الهی نیست و دین زمینی هستش عینه این که تو قران نوشته شده وضو بگیرید وقتی میخواید نماز بخونید یا اصلا کلا نماز بخونید پس من میتونم به نظرت بیام بگم قرآن نوشته هایی داره که مختص به یه زمان های مشخصی هست و شرایط و استدلال هایی داره. امروزه ماهییت انسانییت متفاوته. پس من نماز نمیخونم یا من نماز رو اینجوری بخونم.
دین خشونت نیست؟چطور وقتی که یکی به اسلام توهین کنه مرتد شناخته میشه و برای سرش جایزه تایین میکنند و جلوی عوام دارش میزنن؟یا چرا باید سرنوشت 10تا جوون مملکت به خاطره زور گیری طناب دار باشه؟
برای چی اصلا اید یکی تو اسلام کافر باشه یکی عزیزه خدا؟یعنی مردم دنیا از بینشون فقط مومنا رو خدا ادم حساب میکنه؟چرا باید به واضحی دستوره قتل کافران در قران داده بشه؟چرا باید در قران از سیار مردم به عنوان افراده نجس شناخته بشه؟چرا فکرمیکنین بهترین بنده گان خدایین ولی به یهود توهین میکنید که چرا این اندیشه رو در سرشون دارن؟چرا نازی رو زیره پاهاتون له میکنین در حالی که هم خدای اسلام و هم هیتلر قوم خودشون رو برتر از قوم دیگر میدونن و از قوم های دیر به عنوان قو پت یاد میکنند و دتوره کشتن قوم های دیگرو میدند ولی با این تفاوت که در قران با وجوده همه ی اینچیزا نژاد پرستی امری زشت قلمداد میشه ولی در نازی نه تنها تفاوتشون در همینه
این همه مدرک برای خشونت در اسلام میخوا اینجا بحث بکنیم یا اصلا یک تاپیک بزنیم و در اونجا بحث کنیم؟
من دستورات اسلامی را بسان ویروسی میبینم که خویش را در زیر جامهی زیبای عدالت پنهان نموده تا تنگدستان منتظر رسیدن به زندگی بهتری پس از مرگ بنشینند و قدرتمندان همواره بر اریکه پادشاهی.
جمله ای بسیار زیبا
زن در اسلام موجودی پائینتر از مردان است(مجوز زدن، پست بودن زن )
اسلام مدعی است که بیشترین احترام را به زنان دارد؛ اما آیا گفتار، رفتار و کردار اسلام نسبت به زنان با ادعاهای این دین سازگار است؟
زن در اسلام نقش کاتالیزور را دارد، او انسان است، انسانی که در درجهی دوم اهمیت قرار دارد. نقش پرورشی را دارد، بدون اینکه خود بتواند بعنوان عنصری جدای از مرد، نقشی را ایفا نماید. خدای ادعائی، از میان این همه پیامبرانی که مدعی است برای هدایت بشر فرستاده، هیچ زنی را به چنین مقامی نائل نگردانید،.
برای شناخت اسلام، عملا دو راه بیشتر وجود ندارد:
1- مراجعه به سخنان محمد ابن عبدالله(حدیث).
2- مراجعه به قرآن.
در مورد مراجعه به احادیث، آنچنان بین مسلمانان اختلاف وجود دارد که به راحتی همدیگر را کافر میدانند، هر منبعی از احادیث گفته شود؛ همواره عدهای در آن تشکیک خواهند نمود. قرآن تنها کتابی است که مورد توجه و قبول هر دو فرقه است(البته شیعه معتقد است، قرآن اصلی نزد امام زمان میباشد که در آن صورت چیزی از آن دین باقی نمیماند).
در اینجا نظرات و نوشتههای قرآن را فهرستوار در مورد مسائل گوناگون مرتبط با زنان بیان میگردد.
اسلام به مردان مجوز زدن همسرشان را میدهد.
این آیه یکی از صریح ترین آیات و دستورات اسلامی در این زمینه است، الله به روشنی و با شفافیت کامل بین مینماید که مردان هنگامی که احتمال دادند، ممکن است زنان از آنان نافرمانی نماید، میتوانند آنها را بزنند. قرآن از لفظ تخافون نشوزهن استفاده نموده است، نشوز در زبان عربی به معنی ارتفاع میباشد:
لنِّشْزُ والنَّشَزُ: المَتْنُ المرتفعُ من الأَرض، وهو أَيضاً ما ارتفع عن الوادي إِلى الأَرض.
پس در اینجا الله تآکید دارد که: ای مردان! اگر میترسید که زنان شما خود را از شما بالاتر بدانند (نشوز داشته باشند) شما باید سه مرحله طی نمائید:
1- آنان را نصیحت نمائید؛ این در حالی است که در قرآن و یا حتی حدیث و سخنان محمد ابن عبدالله، هیچ سخنی از اینکه اگر مردی اشتباه کرد، زن میتواند او را نصیحت نماید نیست؛ دلیلش هم کاملا آشکار است!
2- اگر باز به پند شما، گوش ندادند، بستر خویش را از آنان جدا نمائید(با آن زنی که سخنانتان گوش نمیدهد، همبستر نشوید).
3- اگر باز پس از این کار، ترس شما از اینکه زنتان خود را بالاتر میانگارد، همچنان باقی بود؛ او را بزنید.
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا (نساء/34) مردان بر زنان مسلط هستند زیرا الله برخی از انسانها را بر برخی ديگر برترى داده است و به دلیل اینکه مردان از اموال خويش خرج مىكنند، زنان شايسته کسانی هستند كه فرمانبر نگهدارندهی آن چیزی باشند که الله نگه داشته است ، و زنانى كه از نافرماني آنها میترسید، بايد نصيحتشان كنيد و در بسترها(یتان) از آنان دورى كنيد آنها را بزنید، پس اگر از شما پیروی نمودند، ديگر بهانه جويى نكنيد که الله بلندمرتبه بزرگ است.
این زدن با ضیغهی امر بیان شده است(اضْرِبُوهُنَّ) و خطابش هم به همهی مسلمانان است. میدانیم که اطاعت از الله در دین اسلام واجب است. پس قرآن بر همهی پیروانش واجب گردانیده است، در صورتی که از این میترسید، زنتان از شما نافرمانی نمایند، آنان را بزنند.
نکتهی بعدی در این آیه، دلیل الله برای این مجوز دادن میباشد؛ قرآن بیان مینماید که الله زنان را بر مردان برتری داده است. قرآن برای بیان این موضوع از لفظ بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ (زیرا الله برخی از انسانها را بر برخی ديگر برترى داده است)استفاده نموده است.
دلیل دیگر الله، برای مسلط بودن مرد بر زن، نفقه دادن میباشد، در این امر مغالطه صورت گرفته است، بدین صورت که الله کار را تنها در فعالیت اقتصادی میداند و کار کردن زن در خانه را بعنوان کاری که در جهت تقسیم شغل است به رسمیت نمیشناسد.
الله هم از دختر بدش میآید.
پیش از آمدن اسلام، عربهای منطقهی عربستان معتقد بودند که فرشتگان دختران الله هستند، او بجای اینکه بیان نماید، الله فرزندی نداشته و نخواهد داشت، اینگونه پاسخ میدهد:
أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى (نجم/19) آیا لات و عزی را دیدی؟(به من از احوال آنها خبر دهید)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى (نجم/20) و آن سومی دیگر که منات باشد.
أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَى (نجم/21) آیا برای شما پسر(باشد) و برای او(الله) دختر؟
تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى (نجم/22) در این صورت این تقسیم ناعادلانهای است.
این آیات ویرایش شدهی آیاتی است که بهدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[b] آیات شیطانی معروف است. در اینجا الله از دست کسانیکه میگویند الله دارای فرزند دختر است، بسیار خشمگین شده و بیان مینماید: آیا این عدالت است که شما برای خودتان جنس برتر(پسر) خواهان باشید و الله را دارای دخترانی بدانید؟
اگر گفته شود که اساس این اعتراض به فرزند داشتن الله است، چرا در سیاق آیه چنین چیزی مشاهده نمیگردد؟
اگر هم بیان شود که برای اعتراض به ذات تقسیم بندی است، نه اینکه دختر از پسر برتر باشد، پس چرا الله این تقسیم بندی را ناعادلانه میداند؟ اگر آنان فرشتگان را پسران الله میدانستند، آیا اعتراض الله چنین بود؟
اما واکنش الله در برابر اینکه او دارای پسر است:
وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ (توبه/30) و يهود(یان) گفتند: عزير پسر الله است و نصارى گفتند مسيح پسر است اين گفتاری است كه به زبان مىآورند و مانند گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شدهاند؛ الله آنان را بكشد، چگونه دروغ مىگویند!
این واکنش غیر قابل قیاس با واکنشی است که الله در برابر دختردار بودنش بیان مینمایند. جالبتر از آن، اینکه الله آرزوی مرگ آنها را دارد!
واکنش الله در برابر حکم کلی فرزنددار بودنش:
خوب به این آیات قرآن توجه نمائید، در تمام این آیات، بدترین حالتی که برای اعتراض به اینکه الله دارای فرزند است بیان شده، زشت بودن این جمله است:
وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ( بقره/116) و گفتند خداوند فرزندى براى خود اختيار كرده است او منزه است بلكه هر چه در آسمانها و زمين است از آن اوست [و] همه فرمانپذير اويند.
قَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (یونس/68) گفتند الله فرزندى براى خود اختيار كرده است منزه است او او بىنياز است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوستشما را بر اين [ادعا] حجتى نيست آيا چيزى را كه نمىدانيد به دروغ بر الله مىبنديد.
وَيُنذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا (کهف/4) و تا(محمد) كسانى را كه گفتهاند الله فرزندى گرفته است هشدار دهد.
مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا (کهف/5) نه آنان و نه پدرانشان به اين [ادعا] دانشى ندارند بزرگ سخنى است كه از دهانشان برمىآيد [آنان] جز دروغ نمىگويند.
قُلْ إِن كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ (زخرف/81) بگو اگر براى رحمان فرزندى بود خود من نخستين پرستندگان بودم.
آنچه که الله قلبا آنرا دوست دارد:
لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (زمر/4) اگر الله اداره کرده بود که فرزندی داشته باشد، آن (فرزند) را از میان آن چیز(بهتر)ی که خلق می کرد، بر مىگزيد؛ اما او پاکیزه است، او الله يگانه بسیار خشمگین است.
الله در این آیه به روشنی بیان مینماید که فرضا اگر هم ما قصد داشتن فرزند را داشتیم، از میان مخلوقات خویش، جنس بهتر را برمیگزیدیم، این جنس بهتر چیزی جز پسر نیست.
الله حتی بتها را مادگانی بیش نمیداند و آنان را با دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شیطان قیاس میگیرد .
بنابراین زن در مرتبهی پائینتری نسبت به مرد قرار دارد، لذا گواهی دو زن معادل یک مرد است، آن هم در صورتیکه مردی نباشد(اگر یک مرد بر امر گواهی دهد و صدها زن خلاف آن، گواهی مرد برتری دارد):
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْء ) بقره/282) ای كساني كه ايمان آوردهايد! هنگامي كه بدهي مدت داري (به خاطر وام يا داد و ستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسندهاي از روي عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و كسي كه قدرت بر نويسندگي دارد، نبايد از نوشتن - همان طور كه خدا به او تعليم داده - خودداري كند! پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست به پرهيزد، و چيزي را فروگذار ننمايد! و اگر كسي كه حق بر ذمه اوست، سفيه يا (از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن،) توانايي بر املا كردن ندارد، بايد ولي او (به جاي او،) با رعايت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حق) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كساني كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند،) تا اگر يكي انحرافي يافت، ديگري به او ياد آوري كند. و شهود نبايد به هنگامي كه آنها را (براي شهادت) دعوت ميكنند، خودداري نمايند! و از نوشتن (بدهي خود،) چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديك تر، و براي شهادت مستقيم تر، و براي جلوگيري از ترديد و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر ميباشد، مگر اينكه داد و ستد نقدي باشد كه بين خود، دست به دست ميكنيد. در اين صورت، گناهي بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولي هنگامي كه خريد و فروش (نقدي) ميكنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويي،) زياني برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين كنيد، از فرمان پروردگار خارج شدهايد. از خدا به پرهيزيد و خداوند به شما تعليم ميدهد، خداوند به همه چيز داناست.
[/b]
المیزان در این مورد میگوید که اینجا استفهام و استهزا بکار رفته است (پس از آیههای ۲۱ و ۲۲ نجم باید علامت تعجبی بگذاریم). به عبارت ساده و خودمانی قرآن میگوید: خیلی زرنگید! خودتان دخترها را کم ارزش تر میدانید و در همان حال آنها را (فرشتگان)دختران الله معرفی میکنید؟! یعنی طبق معیارهای خودتان هم تقسیم عادلانهای ندارید و زرنگ بازی در میآورید!
ما اینارو گفتیم حداقل به درد چند نفر بخوره امیدوارم فرید جان اینارو کامل بخونی بعد قضاوت کنی
دین خشونت نیست؟چطور وقتی که یکی به اسلام توهین کنه مرتد شناخته میشه و برای سرش جایزه تایین میکنند و جلوی عوام دارش میزنن؟یا چرا باید سرنوشت 10تا جوون مملکت به خاطره زور گیری طناب دار باشه؟
برای چی اصلا اید یکی تو اسلام کافر باشه یکی عزیزه خدا؟یعنی مردم دنیا از بینشون فقط مومنا رو خدا ادم حساب میکنه؟چرا باید به واضحی دستوره قتل کافران در قران داده بشه؟چرا باید در قران از سیار مردم به عنوان افراده نجس شناخته بشه؟چرا فکرمیکنین بهترین بنده گان خدایین ولی به یهود توهین میکنید که چرا این اندیشه رو در سرشون دارن؟چرا نازی رو زیره پاهاتون له میکنین در حالی که هم خدای اسلام و هم هیتلر قوم خودشون رو برتر از قوم دیگر میدونن و از قوم های دیر به عنوان قو پت یاد میکنند و دتوره کشتن قوم های دیگرو میدند ولی با این تفاوت که در قران با وجوده همه ی اینچیزا نژاد پرستی امری زشت قلمداد میشه ولی در نازی نه تنها تفاوتشون در همینه
این همه مدرک برای خشونت در اسلام میخوا اینجا بحث بکنیم یا اصلا یک تاپیک بزنیم و در اونجا بحث کنیم؟
من دستورات اسلامی را بسان ویروسی میبینم که خویش را در زیر جامهی زیبای عدالت پنهان نموده تا تنگدستان منتظر رسیدن به زندگی بهتری پس از مرگ بنشینند و قدرتمندان همواره بر اریکه پادشاهی.
جمله ای بسیار زیبا
(23-09-2013، 22:38)happy girl نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.ما یه عمره اینارو دیدیم الان نوبت شماها شده
اینا ک میان ی چرتی میگن لطفا برن تفسیرالمیزانو ی نگا بندازن بد نظارت فلسفی بدن
زن در اسلام موجودی پائینتر از مردان است(مجوز زدن، پست بودن زن )
اسلام مدعی است که بیشترین احترام را به زنان دارد؛ اما آیا گفتار، رفتار و کردار اسلام نسبت به زنان با ادعاهای این دین سازگار است؟
زن در اسلام نقش کاتالیزور را دارد، او انسان است، انسانی که در درجهی دوم اهمیت قرار دارد. نقش پرورشی را دارد، بدون اینکه خود بتواند بعنوان عنصری جدای از مرد، نقشی را ایفا نماید. خدای ادعائی، از میان این همه پیامبرانی که مدعی است برای هدایت بشر فرستاده، هیچ زنی را به چنین مقامی نائل نگردانید،.
برای شناخت اسلام، عملا دو راه بیشتر وجود ندارد:
1- مراجعه به سخنان محمد ابن عبدالله(حدیث).
2- مراجعه به قرآن.
در مورد مراجعه به احادیث، آنچنان بین مسلمانان اختلاف وجود دارد که به راحتی همدیگر را کافر میدانند، هر منبعی از احادیث گفته شود؛ همواره عدهای در آن تشکیک خواهند نمود. قرآن تنها کتابی است که مورد توجه و قبول هر دو فرقه است(البته شیعه معتقد است، قرآن اصلی نزد امام زمان میباشد که در آن صورت چیزی از آن دین باقی نمیماند).
در اینجا نظرات و نوشتههای قرآن را فهرستوار در مورد مسائل گوناگون مرتبط با زنان بیان میگردد.
اسلام به مردان مجوز زدن همسرشان را میدهد.
این آیه یکی از صریح ترین آیات و دستورات اسلامی در این زمینه است، الله به روشنی و با شفافیت کامل بین مینماید که مردان هنگامی که احتمال دادند، ممکن است زنان از آنان نافرمانی نماید، میتوانند آنها را بزنند. قرآن از لفظ تخافون نشوزهن استفاده نموده است، نشوز در زبان عربی به معنی ارتفاع میباشد:
لنِّشْزُ والنَّشَزُ: المَتْنُ المرتفعُ من الأَرض، وهو أَيضاً ما ارتفع عن الوادي إِلى الأَرض.
پس در اینجا الله تآکید دارد که: ای مردان! اگر میترسید که زنان شما خود را از شما بالاتر بدانند (نشوز داشته باشند) شما باید سه مرحله طی نمائید:
1- آنان را نصیحت نمائید؛ این در حالی است که در قرآن و یا حتی حدیث و سخنان محمد ابن عبدالله، هیچ سخنی از اینکه اگر مردی اشتباه کرد، زن میتواند او را نصیحت نماید نیست؛ دلیلش هم کاملا آشکار است!
2- اگر باز به پند شما، گوش ندادند، بستر خویش را از آنان جدا نمائید(با آن زنی که سخنانتان گوش نمیدهد، همبستر نشوید).
3- اگر باز پس از این کار، ترس شما از اینکه زنتان خود را بالاتر میانگارد، همچنان باقی بود؛ او را بزنید.
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا (نساء/34) مردان بر زنان مسلط هستند زیرا الله برخی از انسانها را بر برخی ديگر برترى داده است و به دلیل اینکه مردان از اموال خويش خرج مىكنند، زنان شايسته کسانی هستند كه فرمانبر نگهدارندهی آن چیزی باشند که الله نگه داشته است ، و زنانى كه از نافرماني آنها میترسید، بايد نصيحتشان كنيد و در بسترها(یتان) از آنان دورى كنيد آنها را بزنید، پس اگر از شما پیروی نمودند، ديگر بهانه جويى نكنيد که الله بلندمرتبه بزرگ است.
این زدن با ضیغهی امر بیان شده است(اضْرِبُوهُنَّ) و خطابش هم به همهی مسلمانان است. میدانیم که اطاعت از الله در دین اسلام واجب است. پس قرآن بر همهی پیروانش واجب گردانیده است، در صورتی که از این میترسید، زنتان از شما نافرمانی نمایند، آنان را بزنند.
نکتهی بعدی در این آیه، دلیل الله برای این مجوز دادن میباشد؛ قرآن بیان مینماید که الله زنان را بر مردان برتری داده است. قرآن برای بیان این موضوع از لفظ بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ (زیرا الله برخی از انسانها را بر برخی ديگر برترى داده است)استفاده نموده است.
دلیل دیگر الله، برای مسلط بودن مرد بر زن، نفقه دادن میباشد، در این امر مغالطه صورت گرفته است، بدین صورت که الله کار را تنها در فعالیت اقتصادی میداند و کار کردن زن در خانه را بعنوان کاری که در جهت تقسیم شغل است به رسمیت نمیشناسد.
الله هم از دختر بدش میآید.
پیش از آمدن اسلام، عربهای منطقهی عربستان معتقد بودند که فرشتگان دختران الله هستند، او بجای اینکه بیان نماید، الله فرزندی نداشته و نخواهد داشت، اینگونه پاسخ میدهد:
أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى (نجم/19) آیا لات و عزی را دیدی؟(به من از احوال آنها خبر دهید)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى (نجم/20) و آن سومی دیگر که منات باشد.
أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَى (نجم/21) آیا برای شما پسر(باشد) و برای او(الله) دختر؟
تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى (نجم/22) در این صورت این تقسیم ناعادلانهای است.
این آیات ویرایش شدهی آیاتی است که بهدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[b] آیات شیطانی معروف است. در اینجا الله از دست کسانیکه میگویند الله دارای فرزند دختر است، بسیار خشمگین شده و بیان مینماید: آیا این عدالت است که شما برای خودتان جنس برتر(پسر) خواهان باشید و الله را دارای دخترانی بدانید؟
اگر گفته شود که اساس این اعتراض به فرزند داشتن الله است، چرا در سیاق آیه چنین چیزی مشاهده نمیگردد؟
اگر هم بیان شود که برای اعتراض به ذات تقسیم بندی است، نه اینکه دختر از پسر برتر باشد، پس چرا الله این تقسیم بندی را ناعادلانه میداند؟ اگر آنان فرشتگان را پسران الله میدانستند، آیا اعتراض الله چنین بود؟
اما واکنش الله در برابر اینکه او دارای پسر است:
وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ (توبه/30) و يهود(یان) گفتند: عزير پسر الله است و نصارى گفتند مسيح پسر است اين گفتاری است كه به زبان مىآورند و مانند گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شدهاند؛ الله آنان را بكشد، چگونه دروغ مىگویند!
این واکنش غیر قابل قیاس با واکنشی است که الله در برابر دختردار بودنش بیان مینمایند. جالبتر از آن، اینکه الله آرزوی مرگ آنها را دارد!
واکنش الله در برابر حکم کلی فرزنددار بودنش:
خوب به این آیات قرآن توجه نمائید، در تمام این آیات، بدترین حالتی که برای اعتراض به اینکه الله دارای فرزند است بیان شده، زشت بودن این جمله است:
وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ( بقره/116) و گفتند خداوند فرزندى براى خود اختيار كرده است او منزه است بلكه هر چه در آسمانها و زمين است از آن اوست [و] همه فرمانپذير اويند.
قَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (یونس/68) گفتند الله فرزندى براى خود اختيار كرده است منزه است او او بىنياز است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوستشما را بر اين [ادعا] حجتى نيست آيا چيزى را كه نمىدانيد به دروغ بر الله مىبنديد.
وَيُنذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا (کهف/4) و تا(محمد) كسانى را كه گفتهاند الله فرزندى گرفته است هشدار دهد.
مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا (کهف/5) نه آنان و نه پدرانشان به اين [ادعا] دانشى ندارند بزرگ سخنى است كه از دهانشان برمىآيد [آنان] جز دروغ نمىگويند.
قُلْ إِن كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ (زخرف/81) بگو اگر براى رحمان فرزندى بود خود من نخستين پرستندگان بودم.
آنچه که الله قلبا آنرا دوست دارد:
لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (زمر/4) اگر الله اداره کرده بود که فرزندی داشته باشد، آن (فرزند) را از میان آن چیز(بهتر)ی که خلق می کرد، بر مىگزيد؛ اما او پاکیزه است، او الله يگانه بسیار خشمگین است.
الله در این آیه به روشنی بیان مینماید که فرضا اگر هم ما قصد داشتن فرزند را داشتیم، از میان مخلوقات خویش، جنس بهتر را برمیگزیدیم، این جنس بهتر چیزی جز پسر نیست.
الله حتی بتها را مادگانی بیش نمیداند و آنان را با دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شیطان قیاس میگیرد .
بنابراین زن در مرتبهی پائینتری نسبت به مرد قرار دارد، لذا گواهی دو زن معادل یک مرد است، آن هم در صورتیکه مردی نباشد(اگر یک مرد بر امر گواهی دهد و صدها زن خلاف آن، گواهی مرد برتری دارد):
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْء ) بقره/282) ای كساني كه ايمان آوردهايد! هنگامي كه بدهي مدت داري (به خاطر وام يا داد و ستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسندهاي از روي عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و كسي كه قدرت بر نويسندگي دارد، نبايد از نوشتن - همان طور كه خدا به او تعليم داده - خودداري كند! پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست به پرهيزد، و چيزي را فروگذار ننمايد! و اگر كسي كه حق بر ذمه اوست، سفيه يا (از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن،) توانايي بر املا كردن ندارد، بايد ولي او (به جاي او،) با رعايت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حق) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كساني كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند،) تا اگر يكي انحرافي يافت، ديگري به او ياد آوري كند. و شهود نبايد به هنگامي كه آنها را (براي شهادت) دعوت ميكنند، خودداري نمايند! و از نوشتن (بدهي خود،) چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديك تر، و براي شهادت مستقيم تر، و براي جلوگيري از ترديد و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر ميباشد، مگر اينكه داد و ستد نقدي باشد كه بين خود، دست به دست ميكنيد. در اين صورت، گناهي بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولي هنگامي كه خريد و فروش (نقدي) ميكنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويي،) زياني برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين كنيد، از فرمان پروردگار خارج شدهايد. از خدا به پرهيزيد و خداوند به شما تعليم ميدهد، خداوند به همه چيز داناست.
[/b]
المیزان در این مورد میگوید که اینجا استفهام و استهزا بکار رفته است (پس از آیههای ۲۱ و ۲۲ نجم باید علامت تعجبی بگذاریم). به عبارت ساده و خودمانی قرآن میگوید: خیلی زرنگید! خودتان دخترها را کم ارزش تر میدانید و در همان حال آنها را (فرشتگان)دختران الله معرفی میکنید؟! یعنی طبق معیارهای خودتان هم تقسیم عادلانهای ندارید و زرنگ بازی در میآورید!
ما اینارو گفتیم حداقل به درد چند نفر بخوره امیدوارم فرید جان اینارو کامل بخونی بعد قضاوت کنی