♪♫گـُـفـتـِــــ♀♂ـــگــو آزآد نسـ ــ ـــخــ♪ــه چـ ــ ـهــلـُـ دُ ♫♪

[★BlAcK EvIl★]

مثل اینکه مارو خر هم حساب نمیکنن

[Ƒαкє ѕмιƖє]

ینی 10سال بود نخونده بودم اینو مامانم میخوند برام

واسه من که چیزی نمی خوندن 4  سالگی که خودم تنهایی توی تاریکی می خوابیدم و کاری هم به کسی نداشتم(یه توپول ساکت و آروم) . از 8 توی خونه تنها می موندم و مامانی و بابای می رفتن کار کنن(گاهی یادشون می رفت من رو از مدرسه وردارن و من ساعت ها جلوی مدرسه می موندم). از 12 سالگی هم افتادیم توی دوست شدن با دختر همسایه و از راه به در شدیم . از 16 سالگی هم که یاد گرفتیم چه دنیای نامردیه! باقیش رو نمی دونم دیگه.

پسر دارم سر نداره از خشگلی حرف نداره به دختره مردم نمیدم ♥ خوبه!؟

[pink devil]

پنجم دبستان!-_-
مکان:اتاقم!-_-
بعد 30 ثانیه برش میدارم!
ویرایش شد!

[Wanton]

اوهوع :|

[**MOHAMMAD**]

ی

کم حیا کنید خواهر...

درش بیار چیه؟؟ بگو آزادش کن

خاک تو سره منحرفت

اصن شرمنده اخلاقتم شدم...
ولی یکم ضایع بود..غیر منحرفا هم همین منظورو گرفتن

خدافظ همگی دیگه...

[Hamidreza jefri HHH]

چه شدیده ^_^
چی بوی خوبی داره *^_^*
لامصب دیوونه کنندس ^_^

[Mason]

فرید برات دارم .. این لحظه رو یادت باشه!

اوهوک

tvdnldn,kdodgdfhphgd,gd]vhlk,k,dsknikld;kdlknojkdjslrmccafd

oOoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOo

OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO

ooooooooooooooooooooooooooooo

یکی این دیوونه رو جم کنه از اون دیوونه ترم آیسان هست که براش سپاس میزنه!

odgd hplrd
lk ldo,hl k,dskni al u,qd >JJJ<
fhfh lk trx isjl jhci fuqd hc k,dskni ihj,k ndi tuhgdj lk fnfoj, k,dskni ;k lk hknhci jhvhd lndv \sj nhvl

[Ƒαкє ѕмιƖє]

فرید برات دارم .. این لحظه رو یادت باشه!

اوهوک

tvdnldn,kdodgdfhphgd,gd]vhlk,k,dsknikld;kdlknojkdjslrmccafd

oOoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOoOo

OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO

ooooooooooooooooooooooooooooo

یکی این دیوونه رو جم کنه از اون دیوونه ترم آیسان هست که براش سپاس میزنه!

من دیوونم!؟دستتت درد نکنه دیگه


یعنی من دیگه ............. دیگه دیگه

[M.K.N]

بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون
                            چشام خیره به نور چراغ تو خیابون
خاطرات گذشته منو میکشه آسون
                            چه حالی داریم امشب به یاد تو منو بارون


لامصب چه فازی میده تو این هوا

[FARID.SHOMPET]

خدافث شیوایم!

ای واوا. پس من چی!؟ من چیم پس!؟ منم دل می خوام!



شیوا بدرود! تو که نماز می خونی نباید بیای از پنجره ی من جایی رو ببینی.

واسه من که چیزی نمی خوندن 4  سالگی که خودم تنهایی توی تاریکی می خوابیدم و کاری هم به کسی نداشتم(یه توپول ساکت و آروم) . از 8 توی خونه تنها می موندم و مامانی و بابای می رفتن کار کنن(گاهی یادشون می رفت من رو از مدرسه وردارن و من ساعت ها جلوی مدرسه می موندم). از 12 سالگی هم افتادیم توی دوست شدن با دختر همسایه و از راه به در شدیم . از 16 سالگی هم که یاد گرفتیم چه دنیای نامردیه! باقیش رو نمی دونم دیگه.

یادم رفت بگم از دو سالگی هم یاد گرفتم جیش کنم توی سوراخ توالت فرنگی و توالت ایرانی