29-04-2012، 22:14
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن / من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
|
مشاعره |
||||||||||||||||||||||||||||||||
29-04-2012، 22:14
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن / من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
29-04-2012، 22:43
دوست آن است که گیرد دست دوست
در پشیمان حالی و درماندگی
30-04-2012، 10:12
یوسف به این آزاد شدن از چاه دل مبند/این بار می برند که زندانیت کنند
30-04-2012، 11:27
در رهی دیدم که پیری می گذشت / پشت او خم قامتش هم بود پست
30-04-2012، 17:52
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری / وفای عهد من از خاطرت بدر نرود
30-04-2012، 17:54
دردم از يار است و درمان نيز هم / دل فداي او شد وجان نيز هم.
30-04-2012، 19:20
ما ز ياران چشم ياري داشتيم / خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم
30-04-2012، 19:21
من شاخه ي خشكم تو بيا برگ و برم ده / با زمزمه عاطفه هايت ثمرم ده
30-04-2012، 20:34
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ثبت است بر جریده عالم دوام ما
30-04-2012، 20:52
الهی جانب من کن نگاهی / مرا بنما به سوی خویش راهی
| ||||||||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪ | |||||
مشاعره با اشعار خودمان | |||||
مشاعره (نسخه دوم) |