پسره 2 ماه ميره خونه يکي از دوستاش ميمونه....
بعد 2 ماه ميره سر کوچه ...
يه دختر خوشگل ميبينه ...
بهش تيکه ميندازه...
يکي از دوستاش بهش ميگه ميدوني اوني که بهش تيکه انداختي کي بوود ؟
اون خواهر همونيه که 2 ماه خونش موندي...
پسره با پشيموني ميره خونه دوستش ..دوستش داشته عرق ميخورده بهش ميگه من خواهرتو نشناختم بهش تيکه انداختم...
دوستش میگه به سلامتی رفیقی که 2 ماه خونم بود ولی خواهرمو ندید و نشناخت .
*به سلامتی اون پسر بزن سپاس رو*
بعد 2 ماه ميره سر کوچه ...
يه دختر خوشگل ميبينه ...
بهش تيکه ميندازه...
يکي از دوستاش بهش ميگه ميدوني اوني که بهش تيکه انداختي کي بوود ؟
اون خواهر همونيه که 2 ماه خونش موندي...
پسره با پشيموني ميره خونه دوستش ..دوستش داشته عرق ميخورده بهش ميگه من خواهرتو نشناختم بهش تيکه انداختم...
دوستش میگه به سلامتی رفیقی که 2 ماه خونم بود ولی خواهرمو ندید و نشناخت .
*به سلامتی اون پسر بزن سپاس رو*