26-04-2012، 16:55
راست میگه بلندشو بذار من بشینم یه بار نشستم موقع امتحانا بود هیچکی ازم چزی نپرسید یعنی چی این انصافه آخه
|
سوالی داری بپرس (صندلی داغ) با حضور shadi shekari |
|||||||||||||||||
26-04-2012، 16:55
راست میگه بلندشو بذار من بشینم یه بار نشستم موقع امتحانا بود هیچکی ازم چزی نپرسید یعنی چی این انصافه آخه
26-04-2012، 17:00
نه يه نفر نميتونه 2 بار بشينه!:ag54:
مر مر بايد بشينه!:ag54:
26-04-2012، 17:02
مرمر حالش گرفته است بدجور اصلا حال نداره
26-04-2012، 17:04
آها! پس فرهات بشينه!:ag54:
26-04-2012، 17:06
فرهات کیه دیگه؟
نقل قول: خلبانی ترس دارد؟؟؟؟؟؟؟اگه بخواین خلبان بشین بایدترسوبذارین کنارچون توموقعیت هایی قرارخواهیدگرفت که سایرافرادشایدسکته کنن نقل قول: !!!!!!!اقا پی بوی امشب از ما جدا میشید چه حسی دارید؟؟مسلماحس خوبی ندارم ولی خوب گاهی اوقات آدم مجبورمیشه نقل قول: دیگه نمیتونید بهمون بسرید؟؟متاسفانه نه چون واژه اینترنت توشهری مثل امیدیه تعریف نشده هست! ولی خوب مرخصی میگیرم ومیام هروقت هم پروازهام به تهران بخوره یه ساعاتی میام خونه شایدم زدبه سرم ازاینترنت فرودگاه اومدم نقل قول: شاید برم افسری اما یکی از اقواممون رفته افسردگی گرفتهارتشی شدن روحیه قوی میخوادباشناختی که من ازشمادارم روحیتون خیلی خوبه ولی اگه بهش علاقه نداریدوقتتون روتلف نکنید وقبل ازاینکه بریدازمنابع بی طرف اطلاعات کسب کنیدیعنی نه بریدپیش من که به ارتش علاقه دارم ونه کسی که رفته وخوشش نیومده ولی ازمن بپرسین توصیه نمیکنم زندگیتون روخراب کنیدمگراینکه علاقه قلبی داشته باشیدوارتش روبامشکلاتش قبول کنید نقل قول: مسی از چیش خوشتون میاد!!تکنیکش نقل قول: الان ساعت چنده؟؟ نقل قول: چی شد خلبان شدید از اول تعریف کنید اصلا از کجا شروع شد تفکرتون!!دبیرستانی که شدم مادرم برای اینکه روی بقیه فامیل روکم کنه میگفت که حتمابایدپزشکی بخونم منم به پزشکی هیچ علاقه ای نداشتم بچه که بودم دوست داشتم ازایران خارج بشم وبرم دنبال آرزوهای دورودرازولی خوب اسمش روشه دورودرازه وقت دبیرستانم که شدمادرم به شدت برانتخاب رشته ی تجربی پافشاری میکردمنم همچنان ازپزشکی متنفربودم یه کلک قشنگ زدم وگفتم میخوام ریاضی بخونم وسال سوم تغییررشته بدم برای پیش دانشگاهی برم تجربی دوسال ریاضی خوندم درحالی که هنوزنمیدونستم میخوام چیکارکنم یکی ازپسرعمه هام که ازمن یه سال بزرگتربودوعموم که چهارسال ازمن بزرگتربودهردوشون دانشگاه تهران قبول شده بودن وعموم داشت استاددانشگاه میشد مادرم هم چشم وهم چشمی هرچه زودترمیخواست من برم پزشکی منم تغییررشته دادم تجربی ولی دیپلم ریاضیموگرفتم بالاخره روزموعود(کنکور)فرارسیدوباتنی خسته ازشبهابی خوابی رفتم سرجلسه وبایه رتبه ی داغون قبول شدم توبوشهر!زمانی که پدرم تونیروی دریایی بودمن تمام دوران نوجوانی وکودکیم روبه جزسال اول دبیرستان توبوشهرگذروندم ولی ازاونجایی که هرگزعلاقه ای به پزشکی نداشتم نمیخواستم برم دانشگاه ولی خوب کنکورموداده بودم ودیگه راهی نبود همون روزهابودکه طرح ریختن برای همه ی پسرای فامیل آستین بالابزنن که آخرش برای هیچ کدوم نزدن وتنهاکسی که موفق شدن من بودم من ازوقتی که ده سالم بودباپدرم میرفتم محل کارش وبه قول پدربزرگم بچه ی تیروتفنگ بودم وقتی هم خردسال بودم دوست داشتم ارتشی بشم ولی خوب گذشت دیگه! دوباره به سرم زدارتشی بشم ولی درجات پایین ارتش وسپاه حقوق خیلی کمی داشت وسختی هاش هم زیادبود تااینکه به فکرافتادم برم تونیروی هوایی واون موقع اطلاعاتم درباره ی نیروی هوایی درحدهویج بودوشنیده بودم که خلبان شدن سخته وتستاش خیلی ناجوره وازپسش برنمیام وازاین چیزا تصمیم گرفتم که برای رشته ی مهندسی عمران تلاش کنم ولی ظاهرا زندگی آسوده ی مهندسی باگروه خونی من نمیخوند تصمیم گرفتم راجع به هردوشون تحقیق کنم خلبانی روازدرون دوست داشتم ومهندسی روبه خاطرآسون بودن ودرآمدش ازمردادماه شروع کردم به تحقیق وتواین مدت مغازه بابام رومیگردوندم ،فکرکنم آبان ماه بودکه تحقیقاتم کامل شدوکلی پرس وجوکردم تابالاخره فهمیدم که خلبانی رونه تنهاقلبادوست دارم بلکه درآمدش ازمهندسی هم بیشتره ولی هنوزتست هاش مثل یه هیولاتوذهنم بود اسفندماه کنکورش شروع می شدتافروردین ماه تست هاشوبگیرن وآبان ماه بودکه به بابام گفتم مغازه روبسپره دست شاگردمیخوام درس بخونم وقتی به پدرم گفتم وخبرش توفامیل پخش شدیکی ازعموهام که ارتشی بودمنومسخره میکرد!پدرم میگفت عمرابشی وخلاصه منم حرفاشونوازاین گوش شنیدم ازگوش دیگه درکردم 27خردادتومرحله دوم آزمون دانشگاه ستاری شرکت کردم وتوکل به خداکارتوکه گرفتم گفتم یاقبول میشم یانمیشم دیگه 15تیر جواب آزمون اومدجداباورم نمیشدقبول شدم یادتست هاافتادم پنج روزبعددرست20تیر تست هاشروع شد بازم جملموتکرارکردم یامیشم یانمیشم واردسالن که شدم ازقبل اکثرتست هارومیدونستم وپیش بینی میکردم ولی چندتاشوهیچ جانگفته بودن رفتم وکارتموگرفتم اون موقع یادش بخیر750تومن بودالان 6هزارتومنه ورفتم توصف ازاین دکتربه اون دکترباسلام وصلوات ردمی شدم ومهرمیخوردروکارتم یه دندون پرکرده داشتم باپلاتین که قبل ازاینکه برم رفتم دکترتخلیش کردوبایه چیزدیگه پرکردکه مشکل نباشه تست قبل آخرمن دندونپزشک بودفکرکنم دکتره قلبموکه تودهنم بوددیدوبدبختی اینکه بعدش تست اعصاب داشتم به بهانه ی دست به آب رفتم یه آبی خوردم وخیالم راحت شدتااینجاشواومدم وبالاخره رفتم برای تست اعصاب فقط تست کوررنگی واعصابش ازاونی که فکرمیکردم سخت تربود هنوزکلماتی که دکتره گفت برعکس بگورویادمه:اسلام-سفره-داماد-سرباز-قیصر آخرشم نشتیم رویه صندلی تکی پیشرفته که یه صفحه سبزداشت دستموگذاشت روش ویه میله ی پهن کشیدروپشتم که مثلاقلقلکم بیاد(فکرکنم قصدش کشت بود)ولرزش دستم زیرنه دهم بود وآخرین تست روزاول روهم گذروندم کلی نذرکرده بودم وکلی صلوات فرستادم آخرش که اومدم بیرون انگاراززندان آزادشده بودم 2ساعت مثل یک عمرگذشت روزدوم وسوم مونده بود،روزدوم مصاحبه بود حالاتوهمون روزاول بااون حال آدم بایدمیرفت تست ورزش وآزمون میداد من ازورزش مشکل نداشتم چون یه زمانی ورزشکاربودم وهمه ی امتیازبخش روگرفتم ولی بدیش این بودکه کولرمولرتعطیل تواون گرماباگرمکن بدبخت شدیم یه آزمون یک ساعته کتبی عقیدتی گرفتن خوشبختانه رساله روفول بودم البته ورزش وآزمون عقیدتی ملاک مردودی نیست فقط امتیازدهیه روزدوم رفتیم یه سالن دیگه که کلی ازاولی ودومی توروزاول تمیزتربودوکولرهم داشت یه مصاحبه ی عقیدتی سیاسی وحفاظت اطلاعات ازمون کردن من ده دقیقه مصاحبم طول کشیدوآخرسرهم چندآیه ازسوره ی الرحمن رودادن بخونم روزسوم بدترین روزبود تواین روزهمون تست های روزاول البته صدبرابرپیچیده ترشوگرفتن فقط نوزده تاتست کوررنگی گذروندیم کلی تست تشخیص تصویرو........ وقتی ازسالن اومدم بیرون دیگه چشمام جایی رونمیدید روزبعدش که جوابااومدمن برای خلبانی هواپیماانتخاب شدم ولی خوب خوابگاهش وغذاهاش بدنبود درکل سه روزسخت روکه تموم کردم وباخیال خوش گفتم تموم شدولی هنوزدوره های بی ام تی مونده بود!! خوب تااینجابودکه تونیروی هوایی فیکس شدم ولی هنوزخلبان نشده بودم پس ازپایان سه ماه آموزشی سخت سردوشی گرفتیم ورفتیم دانشگاه 4سال بعدروزی بودکه رسماخلبان شدم اگه خواسین میزنم جلواون آخراشوهم میگم من امروزرفتنی هستم 9شب بشینید فعلامن منتظراتوبوسم
26-04-2012، 17:56
(26-04-2012، 17:02)emma نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. ناراحتم ولی نه خییییییییلی!!من قبلا نشستم ولی غایب شدم و قرار شد یه مدت بعد بشینم!! حالا بشینم؟؟
26-04-2012، 19:51
اولین باری که پرواز کردین چه حسی داشتین؟؟
26-04-2012، 20:14
خوب دیگه رفت
کی قرار بشینه؟؟ من؟؟ نازنین؟؟ کی کی کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:ozer:
26-04-2012، 20:20
فريشته!:ag54:
| |||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|