01-02-2013، 9:53
در این مقاله به بررسی نحوه فعالیت های اداره بازرسی ارتش رایش می پردازم تا گوشه ای از حقایق پنهان جنگ را آشکار کنم[این مقاله برداشتی است از کتاب اداره بازرسی ارتش نوشته آلفرد ام.دوزایس،حقوقدان برجسته آمریکایی که در دهه شصت و با استناد به اسناد اداره بازرسی آرتش نوشته شده است که در کتاب شکست تابوها گوشه ای از این کتاب ارائه شده است]
نحوه کار اداره بازرسی آرتش بسیار قابل توجه است.در این اداره بیشتر از قضات باتجربه و سالخورده استفاده میشد که وظیفه آن تنها تحقیق درباره جنایات جنگی نبود،آنها وظیفه داشتند تا نظم را در آرتش حفظ کنند و مجازات اعمال خلافی مثل سرقت از همرزمان،دور شدن بدون اجازه از یگان،وارد کردن آسیب عمدی به وسایل ارتش و..... بپردازند.
زایس در دهه شصت میلادی با حدود سیصد نفر از این قضات که هنوز زنده بودند گفتگو کرده و پس از مطالعه اسناد اداره بازرسی آرتش کتاب خود را منتشر میکند. برای مثال در زیر به بعضی از احکام این قضات اشاره میکنم.
-یک سرباز آلمانی در فرانسه اشغالی زنی را به زور اسلحه مجبور به همبستری کرد. این سرباز اعدام شد.
- در نوامبر 1943دو سرباز آلمانی به جرم تجاوز به دو زن فرانسوی و قتل یکی از آن ها اعدام شدند.
- به جرم غارت اموال یهودیان در شهر نیس فرانسه، یک سرباز آلمانی به مرگ محکوم شد و سرباز دیگر به دوازده سال حبس تادیبی فرستاده شد.
- یک سرباز آلمانی در 18 نوامبر 1944 به جرم سرقت و قتل سه کشاورز هلندی به اعدام محکوم شد.
- دادگاه نظامی آلمان در تاریخ 23 سپتامبر 1943 یک سرباز آلمانی را به جرم تجاوز به یک دختر شانزده سال یونانی به مرگ محکوم کرد.
- سپهبد گوتهارد هنریتسی به عنوان رئیس دادگاه های سپاه چهارم این فرمان را صادر کرد:«تجاوز به حقوق روس ها از نظر مقررات نظامی و قوانین جنگی قابل پیگرد است.» به دنبال این حکم احکام صادر شده به اجرا درآمدند که از آن جمله میتوان به این احکام اشاره کرد. سه نفر از اعضای لشکر زرهی به جرم قتل پنج زن روس اعدام شدند، دو عضو یک لشگر دیگر به جرم غارت اعدام شدند، دو سرباز به علت تجاوز به یک زن روسی به اعدام محکوم شدند همچنین یک سرجوخه آلمانی در تاریخ 26 فوریه 1943 به جرم قتل اسرای جنگی روسی و دوازده نفر از اعضای کمکی پلیس شوروی به اعدام محکوم شد. تقاضای تجدید نظر رد شد و سرجوخه اعدام شد. این احکام مورد تایید سپاه هجدهم ،سپهبد مانکزن و سپهبد گودریان قرار گرفت.
- در بهار 1944 یک گروهان ضد هوایی در بوداپست به محله یهودیان فرستاده شدند. فرمانده جوان این گروهان بارها فرمان مصادره اموال باارزش یهودیان را صادر کرد و زنی را که قصد شکایت داشت را کشت. به دنبال اعلام این خبر و بعد از بررسی های اداره بازرسی آرتش رایش این ستوان اعدام شد و زیر دستانش به حبس های بلندمدت تادیبی فرستاده شدند.
نکته قابل اشاره این است که این قضات در مقابل زایس سوگند خورده اند که تنها سخن راست را بگویند و نکته قابل تامل هم این است که اگر نازی ها دیکتاتورانی خونخوار بودند چگونه اجازه میدادند تا این احکام به راحتی صادر و اجرا شود؟
یکی از قضات [دکتر والتر هوفمان]در این باره این چنین میگوید:« هنگامی که در سمت قاضی لشگر بودم ، هیچگاه دستوری دریافت نکردم. حزب نازی هرگز از من درخواستی نکرد... قضات لشگر فارغ از هرگونه اعمال فشار یا نفوذی بودند» در همین خصوص،دکتر ویلهِلم وِبِر، قاضی پیشین فدرال آلمان این چنین میگوید:«در طول خدمت قضایی خود به عنوان قاضی ارتش و قاضی دادگاه جنگی رایش تا پایان جنگ هرگز اعمال نفوذ حزب را حس نکردم.»[ توجه کنید که تمامی این سخنان در دهه شصت میلادی و در دوران نوپروری گفته شده و قضات هیچ دلیل و یا نیازی به دروغ گویی نداشته اند.]
طبق گفته زایس این استقلال سیستم قضایی آلمان نازی به این دلیل بود که هیچ یک از اعضای حزب حق اشتغال در رده های بالای سیستم قضایی آلمان را نداشتند. علاوه بر این تا قبل از سوقصد به هیتلر حزب اجازه اعمال نفوذ در ارتش را هم نداشت و تمام اعضای رده بالای آرتش حق فعالیت در حزب را نداشتند.
تمامی این مطالب گویای آن هستند که با وجود تلاش جریان نوپروری در تمامیت خواه نشان دادن نازی ها ، آن ها هیچگاه این چنین نبودند و در مقایسه با خیلی از کشورهای هم عصر خود آزادی بیشتری را برای مردم و دستگاه قضایی قائل بودند. اما این نکته هم قابل اشاره است که این دادگاه در اس اس نفوذی نداشت و ممکن است بعضی از واحدهای اس اس در طول جنگ جنایت هایی را مرتکب شده باشند اما نباید این اشتباهات را به تمام ملت آلمان و تمام نازی ها تعمیم داد.
منبع
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.forum.nazicenter.ir/
نحوه کار اداره بازرسی آرتش بسیار قابل توجه است.در این اداره بیشتر از قضات باتجربه و سالخورده استفاده میشد که وظیفه آن تنها تحقیق درباره جنایات جنگی نبود،آنها وظیفه داشتند تا نظم را در آرتش حفظ کنند و مجازات اعمال خلافی مثل سرقت از همرزمان،دور شدن بدون اجازه از یگان،وارد کردن آسیب عمدی به وسایل ارتش و..... بپردازند.
زایس در دهه شصت میلادی با حدود سیصد نفر از این قضات که هنوز زنده بودند گفتگو کرده و پس از مطالعه اسناد اداره بازرسی آرتش کتاب خود را منتشر میکند. برای مثال در زیر به بعضی از احکام این قضات اشاره میکنم.
-یک سرباز آلمانی در فرانسه اشغالی زنی را به زور اسلحه مجبور به همبستری کرد. این سرباز اعدام شد.
- در نوامبر 1943دو سرباز آلمانی به جرم تجاوز به دو زن فرانسوی و قتل یکی از آن ها اعدام شدند.
- به جرم غارت اموال یهودیان در شهر نیس فرانسه، یک سرباز آلمانی به مرگ محکوم شد و سرباز دیگر به دوازده سال حبس تادیبی فرستاده شد.
- یک سرباز آلمانی در 18 نوامبر 1944 به جرم سرقت و قتل سه کشاورز هلندی به اعدام محکوم شد.
- دادگاه نظامی آلمان در تاریخ 23 سپتامبر 1943 یک سرباز آلمانی را به جرم تجاوز به یک دختر شانزده سال یونانی به مرگ محکوم کرد.
- سپهبد گوتهارد هنریتسی به عنوان رئیس دادگاه های سپاه چهارم این فرمان را صادر کرد:«تجاوز به حقوق روس ها از نظر مقررات نظامی و قوانین جنگی قابل پیگرد است.» به دنبال این حکم احکام صادر شده به اجرا درآمدند که از آن جمله میتوان به این احکام اشاره کرد. سه نفر از اعضای لشکر زرهی به جرم قتل پنج زن روس اعدام شدند، دو عضو یک لشگر دیگر به جرم غارت اعدام شدند، دو سرباز به علت تجاوز به یک زن روسی به اعدام محکوم شدند همچنین یک سرجوخه آلمانی در تاریخ 26 فوریه 1943 به جرم قتل اسرای جنگی روسی و دوازده نفر از اعضای کمکی پلیس شوروی به اعدام محکوم شد. تقاضای تجدید نظر رد شد و سرجوخه اعدام شد. این احکام مورد تایید سپاه هجدهم ،سپهبد مانکزن و سپهبد گودریان قرار گرفت.
- در بهار 1944 یک گروهان ضد هوایی در بوداپست به محله یهودیان فرستاده شدند. فرمانده جوان این گروهان بارها فرمان مصادره اموال باارزش یهودیان را صادر کرد و زنی را که قصد شکایت داشت را کشت. به دنبال اعلام این خبر و بعد از بررسی های اداره بازرسی آرتش رایش این ستوان اعدام شد و زیر دستانش به حبس های بلندمدت تادیبی فرستاده شدند.
نکته قابل اشاره این است که این قضات در مقابل زایس سوگند خورده اند که تنها سخن راست را بگویند و نکته قابل تامل هم این است که اگر نازی ها دیکتاتورانی خونخوار بودند چگونه اجازه میدادند تا این احکام به راحتی صادر و اجرا شود؟
یکی از قضات [دکتر والتر هوفمان]در این باره این چنین میگوید:« هنگامی که در سمت قاضی لشگر بودم ، هیچگاه دستوری دریافت نکردم. حزب نازی هرگز از من درخواستی نکرد... قضات لشگر فارغ از هرگونه اعمال فشار یا نفوذی بودند» در همین خصوص،دکتر ویلهِلم وِبِر، قاضی پیشین فدرال آلمان این چنین میگوید:«در طول خدمت قضایی خود به عنوان قاضی ارتش و قاضی دادگاه جنگی رایش تا پایان جنگ هرگز اعمال نفوذ حزب را حس نکردم.»[ توجه کنید که تمامی این سخنان در دهه شصت میلادی و در دوران نوپروری گفته شده و قضات هیچ دلیل و یا نیازی به دروغ گویی نداشته اند.]
طبق گفته زایس این استقلال سیستم قضایی آلمان نازی به این دلیل بود که هیچ یک از اعضای حزب حق اشتغال در رده های بالای سیستم قضایی آلمان را نداشتند. علاوه بر این تا قبل از سوقصد به هیتلر حزب اجازه اعمال نفوذ در ارتش را هم نداشت و تمام اعضای رده بالای آرتش حق فعالیت در حزب را نداشتند.
تمامی این مطالب گویای آن هستند که با وجود تلاش جریان نوپروری در تمامیت خواه نشان دادن نازی ها ، آن ها هیچگاه این چنین نبودند و در مقایسه با خیلی از کشورهای هم عصر خود آزادی بیشتری را برای مردم و دستگاه قضایی قائل بودند. اما این نکته هم قابل اشاره است که این دادگاه در اس اس نفوذی نداشت و ممکن است بعضی از واحدهای اس اس در طول جنگ جنایت هایی را مرتکب شده باشند اما نباید این اشتباهات را به تمام ملت آلمان و تمام نازی ها تعمیم داد.
منبع
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.forum.nazicenter.ir/