روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
واندر طلب طعمه پرو بال بیاراست
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
واندر طلب طعمه پرو بال بیاراست
واندر طلب طعمه پرو بال بیاراست
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
واندر طلب طعمه پرو بال بیاراست
|
مشاعره |
||||||||||||||
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
واندر طلب طعمه پرو بال بیاراست روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طلب طعمه پرو بال بیاراست
23-04-2012، 19:40
تا توانی دلی بدست اور / دل شکستن هنر نمی باشد
23-04-2012، 19:48
دوش دیدم که ملائک در می خانه زدند /گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
23-04-2012، 19:50
دوست ان است که گیرد دست دوست / در پریشان حالی و درمادندگی
23-04-2012، 19:51
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور /کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
23-04-2012، 19:56
رهرو ان نیست که گه تند و گهی خسته رود / رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود
23-04-2012، 20:01
دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود/تا کجا این دل غم دیده سوخته بود
23-04-2012، 20:03
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت / دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
23-04-2012، 20:07
روزی ز سر سن عقابی به هوا خواست /واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
23-04-2012، 20:09
توانا بود هر که دانا بود / ز دانش دل پیر برنا بود
| ||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪ | |||||
مشاعره با اشعار خودمان | |||||
مشاعره (نسخه دوم) |