امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عشق واقعی ( خیلی جالبه نیای بد چیزی رو از دست میدی )

#1
سالها پیش , در کشور آلمان , زن و شوهری زندگی می کردند.آنها هیچ گاه صاحب فرزندی نمی شدند.یک روز که برای تفریح به اتفاق هم از شهر خارج شده و به جنگل رفته بودند , ببر کوچکی در جنگل , نظر آنها را به خود جلب کرد.مرد معتقد بود : نباید به آن بچه ببر نزدیک شد.به نظر او ببرمادر جایی در همان حوالی فرزندش را زیر نظر داشت.پس اگر احساس خطر می کرد به هر دوی آنها حمله می کرد و صدمه می زد.اما زن انگار هیچ یک از جملات همسرش را نمی شنید , خیلی سریع به سمت ببر رفت و بچه ببر را زیر پالتوی خود به آغوش کشید , دست همسرش را گرفت و گفت :عجله کن!ما باید همین الآن سوار اتوموبیلمان شویم و از اینجا برویم.آنها به آپارتمان خود باز گشتند و به این ترتیب ببر کوچک , عضوی از ا عضای این خانواده ی کوچک شد و آن دو با یک دنیا عشق و علاقه به ببر رسیدگی می کردند. سالها از پی هم گذشت و ببر کوچک در سایه ی مراقبت و محبت های آن زن و شوهر حالا تبدیل به ببر بالغی شده بود که با آن خانواده بسیار مانوس بود.در گذر ایام , مرد درگذشت و …
مدت زمان کوتاهی پس از این اتفاق , دعوتنامه ی کاری برای یک ماموریت شش ماهه در مجارستان به دست آن خانم رسید.زن , با همه دلبستگی بی اندازه ای که به ببری داشت که مانند فرزند خود با او مانوس شده بود , ناچار شده بود شش ماه کشور را ترک کند و از دلبستگی اش دور شود.پس تصمیم گرفت : ببر را برای این مدت به باغ وحش بسپارد.در این مورد با مسوولان باغ وحش صحبت کرد و با تقبل کل هزینه های شش ماهه , ببر را با یک دنیا دلتنگی به باغ وحش سپرد و کارتی از مسوولان باغ وحش دریافت کرد تا هر زمان که مایل بود , بدون ممانعت و بدون اخذ بلیت به دیدار ببرش بیاید.دوری از ببر, برایش بسیار دشوار بود.روزهای آخر قبل از مسافرت , مرتب به دیدار ببرش می رفت و ساعت ها کنارش می ماند و از دلتنگی اش با ببر حرف می زد.سر انجام زمان سفر فرا رسید و زن با یک دنیا غم دوری , با ببرش وداع کرد.
بعد از شش ماه که ماموریت به پایان رسید , وقتی زن , بی تاب و بی قرار به سرعت خودش را به باغ وحش رساند , در حالی که از شوق دیدن ببرش فریاد می زد : عزیزم , عشق من , من بر گشتم , این شش ماه دلم برایت یک ذره شده بود , چقدر دوریت سخت بود , اما حالا من برگشتم , و در حین ابراز این جملات مهر آمیز , به سرعت در قفس را گشود : آغوش را باز کرد و ببر را با یک دنیا عشق و محبت و احساس در آغوش کشید.ناگهان , صدای فریادهای نگهبان قفس , فضا را پر کرد:نه , بیا بیرون , بیا بیرون : این ببر تو نیست.ببر تو بعد از اینکه اینجا رو ترک کردی , بعد از شش روز از غصه دق کرد و مرد.این یک ببر وحشی گرسنه است.اما دیگر برای هر تذکری دیر شده بود. ببر وحشی با همه عظمت و خوی درندگی , میان آغوش پر محبت زن , مثل یک بچه گربه , رام و آرام بود.اگرچه , ببر مفهوم کلمات مهر آمیزی را که زن به زبان آلمانی ادا کرده بود , نمی فهمید , اما محبت و عشق چیزی نبود که برای درکش نیاز به دانستن زبان و رسم و رسوم خاصی باشد.چرا که عشق آنقدر عمیق است که در مرز کلمات محدود نشود و احساس آنقدر متعالی است که از تفاوت نوع و جنس فرا رود.
برای هدیه کردن محبت , یک دل ساده و صمیمی کافی است , تا ازدریچه ی یک نگاه پر مهر عشق را بتاباند و مهر را هدیه کند.محبت آنقدر نافذ است که تمام فصل سرمای یاس و نا امیدی را در چشم بر هم زدنی بهار کند.عشق یکی از زیباترین معجزه های خلقت است که هر جا رد پا و اثری از آن به جا مانده تفاوتی درخشان و ستودنی , چشم گیر است.محبت همان جادوی بی نظیری است که روح تشنه و سر گردان بشر را سیراب می کند و لذتی در عشق ورزیدن هست که در طلب آن نیست.بیا بی قید و شرط عشق ببخشیم تا از انعکاسش , کل زندگیمان نور باران و لحظه لحظه ی عمر , شیرین و ارزشمند گردد.در کورترین گره ها , تاریک ترین نقطه ها , مسدود ترین راه ها , عشق بی نظیر ترین معجزه ی راه گشاست.مهم نیست دشوارترین مساله ی پیش روی تو چیست , ماجرای فوق را به خاطر بسپار و بدان سر سخت ترین قفل ها با کلید عشق و محبت گشودنی است.پس : معجزه ی عشق را امتحان کن !
پاسخ
 سپاس شده توسط ღSηow Princessღ ، نازنين خوشگله انجمن ، Y2J ، نسترنم ، ali mma ، BlAcK dAy ، zahra160 ، یاسی@_@ ، پیشی کوچولو ، _ʀᴇᴠᴇʀsᴇ sᴇɴsᴇ_
آگهی
#2
خواهشا تا اینجا میاید نظر هم بدید Sad
گفتم غم تو دارم                      گفتا چشت دراید
گفتم که ماه من شو                   گفتا دلم نخواهد
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد     گفتا برو به سویی تا گل نی دراید
پاسخ
 سپاس شده توسط roya-p
#3
ممنون

بارون باريد،تو بارون اشكاي چشامو نديد
گرميه شونه هاشو ازم گرفت،من موندم و يه تب شديد
................................................................................​..
منو كاغذو قلم،يه عالمه فكرو خيال
بازنشستيم دور هم،وقتشه بارونم بياد
................................................................................​..
پاسخ
 سپاس شده توسط ***Z.E***
#4
خواهش عزیزم Heart
گفتم غم تو دارم                      گفتا چشت دراید
گفتم که ماه من شو                   گفتا دلم نخواهد
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد     گفتا برو به سویی تا گل نی دراید
پاسخ
#5
خیلی زیبا بود ممنون عزیزمTongue
پاسخ
 سپاس شده توسط ***Z.E***
#6
ممنونHeartHeart:hje::hje::hje::hje::hje:
USA=يونجه صادراتي اردبيل
پاسخ
 سپاس شده توسط ***Z.E***
#7
بابابچمون ناراحته نظر بدین
خوب بودBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
به من شلیک کن  حتی اگربه هدف هم نزنی برایت خواهم مرد...
Heartسپاس نشه فراموشHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط roya-p ، ***Z.E***
#8
کلیپت کو؟؟؟
باید انتقال یابد
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
عشق واقعی ( خیلی جالبه نیای بد چیزی رو از دست میدی ) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط roya-p ، ***Z.E***
#9
کلیپ کووووو
خبر از من داری؟

خبر از دلتنگی های من چطور؟

و آن پروانه های شادی که در نگاهم بودند

خبرش رسیده که مرده اند؟

هیچ سراغ دلم را میگیری؟

کسی خبر داده که آب رفته ام از خستگی؟

مچاله ام از دلتنگی؟

آه….. که هیچ کلاغی نساختیم میان هم

وجدانت راحت….

خبرهای من به تو نمیرسد
پاسخ
 سپاس شده توسط roya-p ، ***Z.E***
#10
یکم فونتش رو درشت ترکن لطفا
پاسخ
 سپاس شده توسط ***Z.E***


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رفیق دم دست و گذر احساس واقعی
Eye-blink واسه حرف بقیه زندگی نکن مرگ واقعی.
  فهم واقعی احساسات
  معرفی فایل سابلیمینال(خیلی باحاله)
Subarrow عشق واقعی با این جمله کامل می‌شود
Big Grin بابا ها همشون اینجورین؟؟؟؟(نیای تو از دستت رفته...کلیپو حتما تا اخرش ببینین)
  به خدا وقتی دیدمش انقد خندیدم گفتم شما هم ببینید ...اگه نیای نصف عمرت هدر رفته!!!!!!!
Wink دابسمش... خدایی نیای از خنده ته دلت جا ماندی ..... روده نمیزاره برات
  واقعی ترین فیلم از یک روح(واقعاترسناکه.خودم گرخیدم+18)
  کلیپ زنده شدن نوزاد مرده در آغوش مادر ... ( شاید تکراری باشه اما خیلی قشنگه )

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان