ارسالها: 553
موضوعها: 157
تاریخ عضویت: Dec 2011
سپاس ها 2093
سپاس شده 1698 بار در 622 ارسال
حالت من: هیچ کدام
07-03-2012، 16:40
(آخرین ویرایش در این ارسال: 07-03-2012، 16:46، توسط فلانی.)
بعد از یک ساعت رانندگی رسیدیم دانشگاه رفتیم نهار خوردیم به دوستم میگم پاشو بریم . میگه بریم سر کلاس ؟
پـَـــ نــه پـَـــ هوس نهار دانشگاهو کرده بوذم حالا بیا بریم خونه
.........................................................................................................
به دوستم میگم دنبال سایت میگردی نویسنده بشی ؟ میگه اره چطور مگه ؟ بهش ای دی مدیر یه سایتو دادم میگم بیا با این بابا حرف بزن کارت حل میشه ! میگه نویسنده میخواد میگم پ ن پ چوپان میخواد واسه گوسفنداش !
تو رو خدا اگه قصد ازدواج داري بهم بگو خودم ميخوامت التماست ميكنم چرا حرف نميزني باهام،هر موقع ميبينمت ساكتي.
از طرف حیف نون به مانكن داخل مغازه
امروز به من ثابت شد که ۲۰۱۲دنیا تموم نمیشه
اخه یه چیپس خریدم انقضاشو نوشته بود ۲۰۱۵
همه پسرا فکر می کنن بزرگترین آرزوی یه دختر پیدا کردن یه پسر رویایی هستش اما نمی دونن بزرگترین آرزوی یه دختر غذا خوردن بدون چاق شدنه
غضنفر یه لوبیا میگیره دستش میگه : یاد تو در دل من طوفان به پا میکنه!
ارسالها: 751
موضوعها: 211
تاریخ عضویت: Nov 2011
سپاس ها 980
سپاس شده 3333 بار در 801 ارسال
حالت من: هیچ کدام
07-03-2012، 16:46
(آخرین ویرایش در این ارسال: 07-03-2012، 16:47، توسط EMINEM2.)
غضنفر امتحانش رو گند میزنه. بعد وقتی که میخواد نمرشو به هم کلاسی هاش نشون بده همه میگن: اوه اوه... ری*ییییییییی!!!!!!!!!!!!!!!!!
غنفر میگه: کو؟کی؟کجا؟؟؟؟؟
صداقت نخستین فصل دفتر دانایی است . ((تامس جفرسن))
ارسالها: 1
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2012
سپاس ها 0
سپاس شده 4 بار در 1 ارسال
حالت من: هیچ کدام
اگه کسی لر یا ترکه امید وارم از دستم نا راحت نشه
قیامت میشه خدا میگه به خاتر این که انسان ها زیاد جنگ کردن به غیر از پیامبران همه برن جهنم ترکه لا به لایه پیامبرا میخواسته بره بهشت ازراعیل جلوشو میگیره میگه تو که پیامبر نیستی میگه چرا هستم اینا میرن پیش خدا ازراعیل جریان رو میگه خدا میگه اون رو ول کن بیا به این لره یه چیز بگو که میگه از جایه من پا شو
ارسالها: 27
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: Oct 2011
سپاس ها 29
سپاس شده 801 بار در 45 ارسال
حالت من: هیچ کدام
یک عدد نان سنگک، از دوره ی دویست تومانی، در فریزر مانده، کاملا سالم، بدون کپک،
به بالاترین پیشنهاد فروخته می شود. قیمت پایه 300 تومان
کارشناس: و لذا شاهد هستیم که کاهش افزایش پیدا کرده
مجری تلویزیون: ؟؟؟؟!!! منظورتون این هست که کمتر شده؟
کارشناس: یعنی بیشتر کم شده
مجری: یعنی با کاهش رو به رو هستیم؟
کارشناس: نرخ کاهش افزایش یافته
مجری: ... بله ... ادامه بدیم ...
الناز توی فیسبوکش نوشت:
امرو نشستم تو تاکسی
مرده گفت
میشه با تلفنتون یه زنگ بزنم
من اون لحظه خیلی به نظر زرنگ اومدم از نظر خودم که گفتم
بگید شماره تونو بگیرم
گفت ، گرفتم
موبایل خودش زنگ خورد
پیاده شد
دود از کله ی ابلهم بلند شد
به راننده گفتم
ما چقد ساده ایم به قرآن
راننده هه گفت : نخیر خانوم
شما ساده ای
ما نیستیم
بعله
یارو با شلوار جین پاره و موهای فشن و خواهر و مادر خفن تر از خودش اومده خواستگاری خواهرم،
میگه من می خوام همسر آیندم چادری باشه
پونصد تومان بهش دادم فالمو ميگيره ميگه آينده تاريكي در پيش داري! ميگم جدي ميگي؟؟؟
ميگه يه هزاري بده شايد يه روشنايي پيدا شه
میری رستوران بین راهی دستشویی، میای بیرون یه نفر دنبالت میدوئه که آقا پولش!!! میگی آخه آقا جان این دستشویی هم کثیفه، هم چاهش گرفته، هم صابون نداره!!! یارو چنان داد و فریاد میکنه انگار دزد گرفته!!! آخر مجبور میشی پول رو بدی
قبل از ١٢ بخوابيم ميگن مرغي، بعد از ١٢ بخوابيم ميگن جغدي، رأس ١٢ بخوابيم ميگن بمير بابا با اين سر وقت خوابيدنت...
چه غلطي كنيم بالاخره؟
طرف با هزار بدبختی از خورد و خوراک زن و بچش زده پنجاه تومن جور کرده سر عقد بده به بچه برادرش
اونوقت فامیلای دختره میخونن چرا بیشتر ندادی ؟ چرا ویلا ندادی ؟
بچه هه تا دیروز واسه باباش چشم-چشم-دو ابرو میکشید ، امروز شاخ و شونه میکشه
تو تاکسی بودیم، بعد راننده هه اومد از یه فرعی تو اصلی بپیچه به راست، از 5 نفر آدم تو ماشین 4 نفر سمت چپو نگاه کردن که ببینن ماشین میاد یا نه. تنها کسی که نگاه نکرد راننده بود
اولین جلسه ی کلاس بود، استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند، رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟ دختر جواب داد: واسه اینکه روز تولدم بارون میومده ! برادر اهل دلی از ته کلاس گفت: خوبه اون روز آفتابی نبوده
از بس خوابت را دیده ام ؛دیگر نمی گویم :
" خوابم می آید "
؛می گویم : " یارم می آید " ......
ارسالها: 2
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 5
سپاس شده 38 بار در 8 ارسال
حالت من: هیچ کدام
لطیفه های پـ نـ پـ:
دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟ میگم : تو رژیمم … میگه رژیم لاغری ؟! …پَـــ نَ پـَـــ رژیم صهیونیستی
معلمم اومده خونمون تمبکمو دیده میگه تمبکه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ ساکسیفونه روش پوست کشیدم گردو خاک نره توش .میگه منظورم اینه که میزنی؟ میگم پَـــ نَ پَــــ اون زورش زیاد تره اون منو میزنه میگه بیخیال درسو شروع کنیم؟ میگم پَــ نَ پَـــ من تنبک میزنم شمام برقص با هم پول در بیاریم. بعدش بابام اومده میگه اِ حاااامد ایشون معلمتونه؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ ایشون دوست دخترمه به خاطره گرونی پول نداره ریشاشو بزنه
دوستم زنگ زده میگه چکار میکنی ؟ میگم ماشینمو آوردم تعمیرگاه . میگه مگه خرابه ؟ پَــــ نَ پـَــــ آوردمش تعمیرگاه عیادت دوستای مریضش
قرمه سبزی آوردند رو میز می پرسه:قرمه سبزیه؟؟؟؟؟؟؟؟ پَـــــ نَ پــَـــ کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد
زنه رفته دکتر زنان ، دکتر ازش میپرسه بچتون لگد هم می زنه ؟ زنه جواب میده پَــ نَ پَــ، فحش خواهر مادر میده
تو آرایشگاه کار می کردم … از مشتری می پرسم برات ماسک بذارم؟
میگه ماسک برای جوش صورت و اینا ؟!
پـَــــــــ نَ پَـــــــــ په ماسک اسپایدرمن
رفتم چشم پزشک
میگه واسه سرخی چشمتون اومدین ؟
پـَـــ نَ پـَــــ سرخیش عادیه وسطش سیاه شده
روی تردمیل میدوم … اومده می گه می خوای لاغر بشی؟؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ می خوام ببینم چند اسب ِ بخار قدرت دارم! می تونم پوز ِ یوز پلنگو بزنم یا نه
به مامانم میگم یه سگِ خوب و نژاد دار پیدا کنیم واسه جفتگیری.. میگه واسه سگمون؟؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ واسه پسر اشرف خانوم اینا که بچه دار نمیشن
به پسرخاله ام می گم تب کردم میگه: اِ؟ مریض شدی؟
می گم پَـــ نَ پَـــ دمای بدنمو بردم بالا ببینم فنش کار میفته یا نه
سایت پاتوق ۹۸: رفتم سر قبر بابابزرگم…. یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن.؟
پَـــ نَ پَـــ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به خواب که نره
یارو زده روح الله داداشی رو کشته، حالا گرفتنش میگه حالا چی میشه اعدامم میکنن؟؟ میگم پَـــ نَ پَـــ میری مرحله بعد باید محراب فاطمی روهم بکشی
برگشتم خونه میگه اومدی؟پَـــــ نَ پَـــــــ این لودینگمه : پلیز ویت ۴۰ درصدش مونده هنوز کامل شه میام تو
یه روز با جعبه خیلی بزرگ رفتم اداره پُست، گذاشتم رو ترازو جعبه رو کارمنده اومده میگه می خوای پُست کنُی؟!!
گفتم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم وزنش کنم ببینم اگه اضافه وزن داره شبها بهش شام ندم
سر جلسه امتحان به جلوییم می گم برسونیا … می گه چی؟ تقلّب؟؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ تنفس ِ دهان به دهان
ساعت ۷ صبح داییم به گوشیم زنگ زده برداشتم میگم: بــــــــله!؟
میگه اِ خواب بودی؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ سر صبحی صدامو شکل داریوش کردم حال کنی!
دوستم اومده صاف رفته نشست رو بالشم! میگم:راحتی؟ میگه: بلند شم یعنی! میگم: پـَـَـ نَ پـَـَـــ بشین قالب باسنت شه یه موقع گم شدی واسه تشخیص هویت ازش استفاده کنیم
رفتم مغازه دارو سوسک کش خریدم . میگم بریزم زمین اینو؟یارو میگه پَـــ نَ پَـــ صبح ظهر شب با یه لیوان آب بده سوسکه بخوره
__________________________________________________________________________________________________________________________________________
از بیرون اومدم خونه، خیس بارونم…، میگه مگه داره بارون میاد؟ پـَـــ نــه پـَـــ ، حسن آقا داشت ماشینشو میشست دیدم گرممه گفتم شلنگ آبو بگیره روم…!
.
.
.
زنگ زدم رستوران غذا سفارش دادم میگه بفرستم میگم : پـَـــ نــه پـَـــ بذار اونجا مورچه ها بخورن خیر اموات
.
.
.
جارو دستم بود داشتم می رفتم اتاقمو جارو بزنم … عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟ پ نه پ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاترو بسازیم
.
.
.
رفتم مطب دکتر منشی میگه شما مریضید؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ میکروبم اومدم خودمو معرفی کنم
.
.
.
رفتیم خونه خالم به دخترخالم میگم مهردارین؟میگه میخوای نماز بخونی؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ دلم هوای تربت امام حسین رو کرده بود،خیلی وقته نرفتم کربلا!
.
.
.
توتاکسی نشستم میگم مرسی سر این خیابون پیاده میشم میگه همین خیابون؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ دوسه تا خیابون بالاتر لطفا،خیلی وقته پیاده روی نکردم
.
.
.
به رفیقم گفتم: به روح اعتقاد داری؟ تا اومد بگه پـَـــ نــه پـَـــ ، گفتم تو اون روحت!
.
.
.
به پسرخاله ام می گم تب کردم میگه: اِ؟ مریض شدی؟ می گم پـَـــ نــه پـَـــ دمای بدنمو بردم بالا ببینم فنش کار میفته یا نه
.
.
.
قرمه سبزی آوردند رو میز می پرسه:قرمه سبزیه؟؟؟؟؟؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد
.
.
.
تو هواپیما خلال دندون ورداشتم از تو ظرف غذا، بغل دستیم میپرسه: خلال دندونه؟ گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ دسته بیله، چون ارتفاعمون از سطح زمین زیاده اینجوری کوچیک دیده میشه!
.
.
.
به دوستم میگم خیلی دوست دارم میگه واقعاااااا؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ دیدم کمبود محبت داری گفتم روحیه بگیری
.
.
.
زن به شوهر : می خوای دفتر یادداشتت باشم تا همیشه همراهت باشم ؟ مرد : عزیزم سر رسیدم باش تا هر سال عوضت کنم ! پـَـــ نــه پـَـــ
.
.
.
به دوستم میگم شمارتو میدی؟!! میگه شماره موبایلمو؟!؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ شماره کفشتو بده میخوام ولنتاین برات کفش بخرم
.
.
.
رفتم روغن ماشینو عوض کنم سرویسکار میگه روغن عوض میکنی؟ پـَـــ نــه پـَـــ بزار داغ بشه چنتا سمبوسه بندازیم توش برشته که شد حالشو ببریم
.
.
.
دزده داشت از دسته مرده فرار میکرده ، مرده داد میزده بگیرینش ، یکی میرسه میگه دزده؟؟! مرده میگه پـَـــ نــه پـَـــ مسابقه دو گذاشتیم نمیخوام اون ببره