12-02-2012، 17:15
1 فردی که در پی مشکلات مالی، پدرزنش را با ضربات تبر در تهران کشته بود، چند ساعت پس از جنایت دستگیر شد.
متهم وقتی متوجه شد پدرزنش در غیاب اعضای خانواده به تنهایی در خانه مانده است، نیمه شب وارد خانه او شده و پس از ارتکاب جنایت، از محل گریخته بود.
بستگان مردی در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ از وقوع جنایت در شهرک گلستان خبر دادند و دقایقی پس از این تماس ماموران با حضور در محل و مشاهده جسد، موضوع را به بازپرس جنایی خبر دادند.
با تشکیل پروندهای در این ارتباط و تحقیقات میدانی، مشخص شد مقتول در غیاب اعضای خانوادهاش که در مسافرت بودهاند، به قتل رسیده و فقط داماد خانواده به نام شهاب به این خانه رفت و آمد داشته است.
سرهنگ یارندی، رئیس اداره اجتماعی نیروی انتظامی استان تهران در این باره گفت: پس از جمعبندی اطلاعات مشخص شد، شهاب (داماد خانواده) به طرز مرموزی ناپدید شده است. با پیگیریهای بعدی سرانجام این فرد در منزل یکی از بستگانش دستگیر و در تحقیقات ابتدا منکر جنایت شد.
یارندی افزود: در ادامه بازجویی از متهم وی سرانجام زبان به اعتراف گشود و گفت: از مدتی پیش دچار مشکلات مالی شده بودم و روز حادثه وقتی وارد خانه پدر همسرم شدم، پس از دقایقی میان ما مشاجره درگرفت و نیمههای شب وقتی او به خواب رفت با تبر او را کشته و سپس متواری شدم.
متهم اضافه کرد : در این چند سال به شدت دچار مشکلات مالی شده بودم و با توجه به وضع مالی پدر همسرم انتظار داشتم او به من کمک کند اما درخواست های من مبنی بر کمک بی فایده بود.
در پی این اعترافات متهم با صدور قرار بازداشت موقت برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت.
2 اتومبیل دزدی مرد شیشهای پرده از قتلی که وی انجام داده بود برداشت.
آبان ماه پارسال خانواده پسری به نام صادق به پلیس شیراز مراجعه کرده و اعلام کردند پسرشان از دو روز قبل ناپدید شده است.
با آغاز تحقیقات پلیسی ماموران دریافتند صادق از مدتی قبل به شیشه آلوده بوده است برای همین احتمال دادند که در رابطه با مواد مخدر اتفاقی برای وی افتاده باشد.
آنها با پرس و جو از دوستان وی متوجه شدند آخرین فردی که صادق با وی دیده شده است یکی از دوستان معتاد وی به نام امیر بوده است.بلافاصله امیر مورد بازجویی قرار گرفته ولی گفت که اطلاعی از وضعیت صادق ندارد.
با توجه به اظهارات مشکوک امیر بازجویی از وی ادامه یافت و وی سرانجام به اطلاع از سرنوشت صادق اقرار کرد. وی به ماموران گفت با صادق نشستیم و مقدار زیادی شیشه کشیدیم. او بر اثر زیاده روی سنکوپ کرد و مرد. من هم برای اینکه پایم گیر نیفتد از ترس او را خاک کردم.
اما وقتی ماموران به آدرسی که امیر داده بود رفته و زمین را کندند هیچ جنازهای را مشاهده نکردند.
کارآگاهان دوباره متهم را مورد بازجویی قرار دادند ولی وی گفت زمان اعتراف خمار بوده و برای رها شدن از جلسه بازجویی به دفن کردن صادق اقرار کرده است وگرنه چنین چیزی صحت نداشته و وی اصلا هیچ اطلاعی از سرنوشت جوان گشمده ندارد.
چون هیچ دلیلی برای نگهداری متهم وجود نداشت ماموران سرانجام وی را آزاد کردند.
مقتول متوجه شکنجه کردنش نمیشد
این پرونده بینتیجه مانده بود که چند ماه بعد پلیس استان فارس خبر دستگیری فردی را به اتهام آدم ربایی منتشر کرد که فرد آدم ربا به انجام قتلی که چند ماه پیش انجام داده بود هم اقرار کرده بود.
با بررسی هویت این فرد مشخص شد وی همان امیر است که پیش از این به اتهام قتل صادق تحت بازجویی قرار گرفته بود.
با انتقال متهم به شیراز وی این بار به قتل صادق اقرار کرد و داستانی هولناک را برای کارآگاهان تعریف کرد.وی گفت: روز حادثه به اتفاق صادق در خانه بودیم که صادق بر اثر مصرف زیاد شیشه از حال رفت. من هم که دچار توهم شده بودم تصمیم به شکنجه وی گرفتم.برای همین سیخی را برداشته و داغ کردم. سیخ را روی قسمتهای مختلف بدن وی گذاشتم و با او که به هوش آمده بود صحبت کردم. از او پرسیدم اگر دردت آمد به من بگو ولی وی میگفت دردی ندارد. صادق آنقدر شیشه زده بود که اصلا متوجه شکنجههای من نمیشد.
شکنجهام که تمام شد با چاقو او را کشتم.سپس هم جسد را داخل چاهی انداخته و رویش را با خاک پوشاندم.چون پلیس نتوانست سرنخی علیه من به دست آورد جری شده و تصمیم به ارتکاب جرمهای دیگری گرفتم. چون هم من و هم همسرم هر دو مواد مصرف میکردیم برای تامین این پول ماشین دربستی گرفته تا از پاسارگاد به شیراز بروم. در راه با تهدید اسلحه ماشین را ربودم ولی هنوز به شیراز نرسیده دستگیر شدم.پس از دستگیری هم نمیخواستم اعتراف کنم ولی چون خمار بودم قادر به مقاومت نبودم و به قتل صادق هم اقرار کردم.
با آدرسی که متهم به ماموران داد آنها بالای سر جسد رفته و آن را که کاملا متلاشی شده بود پیدا کردند.
با انتقال امیر به زندان تحقیقات بیشتر درباره این پرونده ادامه دارد.
متهم وقتی متوجه شد پدرزنش در غیاب اعضای خانواده به تنهایی در خانه مانده است، نیمه شب وارد خانه او شده و پس از ارتکاب جنایت، از محل گریخته بود.
بستگان مردی در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ از وقوع جنایت در شهرک گلستان خبر دادند و دقایقی پس از این تماس ماموران با حضور در محل و مشاهده جسد، موضوع را به بازپرس جنایی خبر دادند.
با تشکیل پروندهای در این ارتباط و تحقیقات میدانی، مشخص شد مقتول در غیاب اعضای خانوادهاش که در مسافرت بودهاند، به قتل رسیده و فقط داماد خانواده به نام شهاب به این خانه رفت و آمد داشته است.
سرهنگ یارندی، رئیس اداره اجتماعی نیروی انتظامی استان تهران در این باره گفت: پس از جمعبندی اطلاعات مشخص شد، شهاب (داماد خانواده) به طرز مرموزی ناپدید شده است. با پیگیریهای بعدی سرانجام این فرد در منزل یکی از بستگانش دستگیر و در تحقیقات ابتدا منکر جنایت شد.
یارندی افزود: در ادامه بازجویی از متهم وی سرانجام زبان به اعتراف گشود و گفت: از مدتی پیش دچار مشکلات مالی شده بودم و روز حادثه وقتی وارد خانه پدر همسرم شدم، پس از دقایقی میان ما مشاجره درگرفت و نیمههای شب وقتی او به خواب رفت با تبر او را کشته و سپس متواری شدم.
متهم اضافه کرد : در این چند سال به شدت دچار مشکلات مالی شده بودم و با توجه به وضع مالی پدر همسرم انتظار داشتم او به من کمک کند اما درخواست های من مبنی بر کمک بی فایده بود.
در پی این اعترافات متهم با صدور قرار بازداشت موقت برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت.
2 اتومبیل دزدی مرد شیشهای پرده از قتلی که وی انجام داده بود برداشت.
آبان ماه پارسال خانواده پسری به نام صادق به پلیس شیراز مراجعه کرده و اعلام کردند پسرشان از دو روز قبل ناپدید شده است.
با آغاز تحقیقات پلیسی ماموران دریافتند صادق از مدتی قبل به شیشه آلوده بوده است برای همین احتمال دادند که در رابطه با مواد مخدر اتفاقی برای وی افتاده باشد.
آنها با پرس و جو از دوستان وی متوجه شدند آخرین فردی که صادق با وی دیده شده است یکی از دوستان معتاد وی به نام امیر بوده است.بلافاصله امیر مورد بازجویی قرار گرفته ولی گفت که اطلاعی از وضعیت صادق ندارد.
با توجه به اظهارات مشکوک امیر بازجویی از وی ادامه یافت و وی سرانجام به اطلاع از سرنوشت صادق اقرار کرد. وی به ماموران گفت با صادق نشستیم و مقدار زیادی شیشه کشیدیم. او بر اثر زیاده روی سنکوپ کرد و مرد. من هم برای اینکه پایم گیر نیفتد از ترس او را خاک کردم.
اما وقتی ماموران به آدرسی که امیر داده بود رفته و زمین را کندند هیچ جنازهای را مشاهده نکردند.
کارآگاهان دوباره متهم را مورد بازجویی قرار دادند ولی وی گفت زمان اعتراف خمار بوده و برای رها شدن از جلسه بازجویی به دفن کردن صادق اقرار کرده است وگرنه چنین چیزی صحت نداشته و وی اصلا هیچ اطلاعی از سرنوشت جوان گشمده ندارد.
چون هیچ دلیلی برای نگهداری متهم وجود نداشت ماموران سرانجام وی را آزاد کردند.
مقتول متوجه شکنجه کردنش نمیشد
این پرونده بینتیجه مانده بود که چند ماه بعد پلیس استان فارس خبر دستگیری فردی را به اتهام آدم ربایی منتشر کرد که فرد آدم ربا به انجام قتلی که چند ماه پیش انجام داده بود هم اقرار کرده بود.
با بررسی هویت این فرد مشخص شد وی همان امیر است که پیش از این به اتهام قتل صادق تحت بازجویی قرار گرفته بود.
با انتقال متهم به شیراز وی این بار به قتل صادق اقرار کرد و داستانی هولناک را برای کارآگاهان تعریف کرد.وی گفت: روز حادثه به اتفاق صادق در خانه بودیم که صادق بر اثر مصرف زیاد شیشه از حال رفت. من هم که دچار توهم شده بودم تصمیم به شکنجه وی گرفتم.برای همین سیخی را برداشته و داغ کردم. سیخ را روی قسمتهای مختلف بدن وی گذاشتم و با او که به هوش آمده بود صحبت کردم. از او پرسیدم اگر دردت آمد به من بگو ولی وی میگفت دردی ندارد. صادق آنقدر شیشه زده بود که اصلا متوجه شکنجههای من نمیشد.
شکنجهام که تمام شد با چاقو او را کشتم.سپس هم جسد را داخل چاهی انداخته و رویش را با خاک پوشاندم.چون پلیس نتوانست سرنخی علیه من به دست آورد جری شده و تصمیم به ارتکاب جرمهای دیگری گرفتم. چون هم من و هم همسرم هر دو مواد مصرف میکردیم برای تامین این پول ماشین دربستی گرفته تا از پاسارگاد به شیراز بروم. در راه با تهدید اسلحه ماشین را ربودم ولی هنوز به شیراز نرسیده دستگیر شدم.پس از دستگیری هم نمیخواستم اعتراف کنم ولی چون خمار بودم قادر به مقاومت نبودم و به قتل صادق هم اقرار کردم.
با آدرسی که متهم به ماموران داد آنها بالای سر جسد رفته و آن را که کاملا متلاشی شده بود پیدا کردند.
با انتقال امیر به زندان تحقیقات بیشتر درباره این پرونده ادامه دارد.