09-09-2023، 17:24
(09-09-2023، 0:35)Ɗєя_Mσηɗ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.حرفات کاملا درسته ولی میدونی چیه
(08-09-2023، 20:33)THEDARKNESS نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.عاو، خیلی روش کار کن و به مرحله چاپ برسون حتماً. موفق میشییی.
مرسی. واقعا باید صبر کرد فقط .
میخواستم داستان عاشقانه بنویسم برای اولین بار . یکی که خنوک نباشه عین اون کراش من دختر ترسناکه.
عالی خبر خوش قبولیتو بدی هااا!
کراشت کیه؟ نمیشناسم.
به روی دیده.
(08-09-2023، 22:10)سهَند نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
حقیقتا در مورد این خواستم بگم که با توجه به تجربه خودم: هر چی پیش میاد خوش نیستش و اگه الان به فکر و حتی نگران آینده نباشین اتفاق های خیلی بدی میتونه واستون رخ بده و یا اتفاق های خوبی که میتونه واستون بیوفته جلوشون گرفته بشه و جوری بشه که همیشه از خود گذشتتون ناراضی باشین.. پس.. نگران آینده باشین و سعی کنین چن سال بعد رو هی پیش بینی کنین و نظرات بقیه رو هم راجع به آینده بپرسین و سعی کنین الگوهایی تو گذشته پیدا کنین که بهتون تو حدس آینده کمک کنه
با بخش اول حرفت موافقم سهند.
اما در مورد نگرانی، باید "به اندازه" باشه. اگر از حد تعادلش خارج بشه، تبدیل به اورثینکی میشه که مثل طنابی دست و پات رو گره میزنه و اجازه انجام هرکاری رو ازت سلب میکنه. دوراندیشی بسیار کار پسندیده ایه اما اگر به اندازه باشه. همونطور که نباید بیش از حد در گذشته غرق شد و صرفاً باید ازش درس گرفت برای تجربه های بهتر در آینده.
اتفاقاتی که در آینده پیش میان به ۲ بخش تقسیم میشن؛ بخشی که ما الان میتونیم براشون تلاش کنیم و توی آینده نتیجهاش رو ببینیم؛ بخش دوم هم اتفاقاتی که عملاً از عهده ما خارج هستن. انسان نمیتونه همه احتمالات در بخش دوم رو در نظر بگیره و پیشبینی کنه. چرا که بیشمار احتمالاتی وجود داره که بهوجود اومدن یا از بین رفتنشون دست ما نبوده ! و وقتی به چیزی فکر کنی که انتها نداره، افکاری سراغت میان که انتها ندارن. این باعث میشه کمکم گرفتار چرخه اورثینک و بعد از اون، افسردگی بشی. از طرف دیگه، اگه احتمالی اتفاق بیفته که تو درنظر نگرفته بودی، خودت رو مقصر میدونی بابتش که چرا نتونستی از قبل در نظر بگیریش و این در طول زمان باعث ایجاد احساس نفرت از خودت میشه؛ چرا که در تصمیمگیری هات هرگز عوامل بیرونی و مسائلی که خارج از توان توعه درنظر گرفته نشده.
استرس مخرب عملاً توانایی زندگی عادی رو از یک انسان عادی، میگیره. چه رسد به دوراندیشی و درست فکر کردنش. خودت وقتی درونت ناآروم و سرشار از هیجانه میتونی تصمیمگیری بهتری داشته باشی یا وقتی که آرومی سهند؟
*مرسی که تجربهات رو به اشتراک گذاشتی.
اون قسمتی که دست توعه نگران کننده نیست چون خودت میتونی هندلش کنی
بخشی که دست تو نیست ترسناکه
مثلا پدریو فرض کن که بچش مریض سختی داره و باید دارو پیدا کنه
بخشی که بر عهده پدره هست تهیه پوله و قسمتی ک دستش نیس اینه ایا دارو تو بازار هست یا ن!
پسریو تصور کن میخواد ازدواج کنه بخشی که برعهده پسره کار و کسب درامده چیزی که دستش نیست ثبات اقتصادیه جامعس
و هزارتا مثال دیگه
قسمت دوم انقدر تاثیرش زیاده ک فقدانش باعث بیهوده شدن قسمت اول میشه
نمیتونی به این ادما بگی نه نگران نباش
نگرانی انتخاب نیست